بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

فیلم «مهتاب»: دگرباش، بی‌پدر و فقیر، در اجتماع بی‌رحم

فیلم «مهتاب»: دگرباش، بی‌پدر و فقیر، در اجتماع بی‌رحم


فیلم «مهتاب»، از «بری جنکینز» A24 Films

فیلم «مهتاب»، از «بری جنکینز» A24 Films

بعد از دورزدن موفقیت‌آمیز جشنواره‌ها، درخشش در جشنواره‌های تورانتو، تیلوراید و نیویورک، فیلم «مهتاب» سرانجام به اکران همگانی می‌رسد. قهرمان فیلم «مهتاب» شایرون، کودک زبون و بی‌پدری ‌است که زیر دست مادری ‌زحمتکش ولی‌معتاد، زیر آزار و اذیت همشاگردی‌های ‌زورگو، و در جامعه‌ای‌بیرحم و متعصب، در محلات فقیرنشین «میامی» باید با موضوع دگرباشی‌خود، کنار بیاید.

بعد از دورزدن موفقیت‌آمیز جشنواره‌ها، درخشش در جشنواره‌های تورنتو کانادا و تلوراید و نیویورک در آمریکا، فیلم «مهتاب» سرانجام به اکران همگانی می‌رسد. قهرمان فیلم «مهتاب» شایرون، کودک زبون و بی‌پدری ‌است که زیر دست مادری ‌زحمتکش ولی‌ معتاد، زیر آزار و اذیت همشاگردی‌های ‌زورگوط و در جامعه‌ای‌ بیرحم و متعصب، در محلات فقیرنشین «میامی» باید با موضوع دگرباشی‌خود کنار بیاید.

دومین فیلم «بری‌جنکینز»، کارگردان ۳۷ ساله فلوریدائی، با تصاویری ‌خوابزده، و ضرباهنگی بدون عجله، مراحل دردناک رشد «شایرون» را در محلات فقیرنشین میامی فلوریدا، با استفاده از سه بازیگر در سن‌های مختلف دنبال می‌کند.

هر یک از سه مرحله رشد قهرمان فیلم، «شایرون» با دوره‌ اجتماعی – سیاسی متفاوتی در جامعه آمریکا، همراه است، که جنکینز آنها را درون بافت پیچیده‌ای از اشارات فرهنگی قرار می‌دهد.

«مهتاب» از یک طرف داستان بلوغ است، از طرف دیگر، داستانی‌عشقی است. منتقد هفته نامه «تایم» اشاره می‌کند که «مهتاب» سخت به تعریف در می‌آید، که خاصیت هر اثر هنری‌ والا است.

فیلمی‌است که تماشاگر را هم عریان و بی‌دفاع می‌سازد، و هم اعاده‌اش می‌کند و قدرت می‌بخشد، برای‌ روبرو شدن با دنیای اطراف، با همه چالش‌های ‌گیج‌کننده‌ای‌ که در آن هست.

«فیلم «مهتاب» با شرکت «ماهرشالا علی» و «الکس هیبرت - A24 Films

«فیلم «مهتاب» با شرکت «ماهرشالا علی» و «الکس هیبرت - A24 Films

«کوهن» منتقد «ایندی وایر» می‌نویسد فیلم «مهتاب» تراژدی عمیقی است، که در نگاه‌های گذرا تصویر می‌شود. جاذبه فیلم، برای این منتقد، این است که در عین شکسته‌نفسی و پرهیز از گزافه و اغراق، یک فیلم حماسی است.

بری جنکینز سناریوی فیلم «مهتاب» را با همکاری «تارل آلوین مککارنی» براساس نمایشنامه او، «پسرهای سیاه زیرمهتاب آبی می‌نمایند»، تنظیم کرده.

سه دوره تاریخی

شایرون، شخصیت محوری فیلم، از یک طرف زیر فشار طبقاتی، و در خانواده از هم پاشیده، با هویت دگرباش خودش، در تقلاست، و از طرف دیگر، دنبال جائی برای خودش در جامعه می‌گردد.

سه بخش ظریف و تودرتوی فیلم، که زندگی این پسر، شایرون را از کودکی تا بلوغ، نشان می‌دهند، لحن قصه‌گوئی متعارف ندارند، به خیال یا خاطره‌های نیمچه به یادآمده، تشبیه شده‌اند.

شایرون که سه بازیگر نقش او را در سن‌های مختلف، ایفا می‌کنند، از کودکی با دنیایی روبروست که درکش نمی‌کند، و از توان درک او، سریع‌تر جلو می‌رود. این عقب‌ماندگی، او را ناکارآمد می‌کند.

دبستان و دبیرستان، فرق نمی‌کند، این بچه و پسر جوان، همیشه توسری می‌خورد، از همشاگردی‌های زورگو، که به تدریج، پرخاشگرتر می‌شوند، و در محیطی که قلدری، تحسین می‌شود، او را ضعیف خطاب می‌کنند.

در فصل آغازین فیلم، «شایرون» از دست زورگوهای‌ مدرسه، به ساختمانی مخروبه محل اجتماع معتادان پناه می‌برد و «خوان» یک موادفروش، با بازی خارق العاده‌ای از «ماهرشالا علی» بازیگر هنرمند، برای‌کودک رنج‌دیده، جای‌پدر را می‌گیرد، و همسر او، با بازی «جنل مانه»، خواننده و موسیقیدان، شبی برای پسربچه، مادری می‌کند. آنها به ایفای این نقش در زندگی شایرون ادامه می‌دهند.

«مهتاب» تصویر زندگی سیاهان، به خصوص جوانان سیاهپوست فقیر، در آمریکای امروز است، و سرانجامی مغشوش پیدا می‌کند. فضای فیلم، مسحورکننده است، هر چند تا حدودی، خفقان‌آور، چون فیلم، ذهنیت قهرمان را هیچوقت ترک نمی‌کند.

از ویژگی‌های فیلم «مهتاب»، در باره شخصیت‌های وازده، معتاد، موادفروش، و گم‌گشته، این است که به قول «اریک کوهن» منتقد نشریه «ایندی وایر»، هرگز موعظه‌گر نمی‌شود.

نکته‌ای که همه منتقدها به آن پرداخته‌اند، زبان بصری فیلم است، که به خصوص با تصویرهای بیانگر «جیمز لکستون» فیلمبردار، حالات روحی قهرمان فیلم را در زاویه و نورپردازی مناظر شهر میامی و اطراف، منعکس می‌کند.

دگرباش

گرایش جنسی این پسربچه، حتی قبل از اینکه درک بشود یا اعلام بشود، او را از بچه‌های دیگر، جدا می‌کند.

از دید این منتقد، «مهتاب» در باره همجنس‌گرائی نیست، بلکه در باره احساس غربت و بیگانگی، در مقاطع محوری تاریخ معاصر آمریکا است.

فیلم «مهتاب» با شرکت «اشتون سندرز» - A24 Films

فیلم «مهتاب» با شرکت «اشتون سندرز» - A24 Films

در پس‌زمینه داستان بلوغ این پسر، دوره‌های مشخص تاریخ فرهنگی و اجتماعی سالهای اخیر، جلوه می‌کنند، از دوران «جنگ علیه مواد مخدر» گرفته تا دوره برآمدن «رپ گنگستری».

پسرک کم‌حرف، از بچگی، حتی قبل ازاینکه بداند همجسنگرائی و دگرباشی چیست، از طرف مادر معتادش، به خاطر همجنسگرا بودن توسری می‌خورد. در نگاهی که یک شب قبل از خواب، بازیگر «نیومی هریس» در نقش مادر، به این بچه می‌اندازد، حکایت سرگشتگی این مادر در آستانه اختلال حواس، مادری که نمی‌داند چطور باید پسرش را بزرگ کند، موج می‌زند.

شگفتی کار بازیگر «نیومی‌ هریس» در نقش مادر فاحشه و معتاد، در این است که در تماشاگر حس ترحم و همدردی، و در عین حال، حس انزجار ونفرت، بر می‌انگیزد.

اهمیت «مهتاب» از دید منتقدها در این است زندگی و آدم‌هائی را نشان می‌دهد که به ندرت به پرده سینما راه می‌یابند.

تعریف مردی

در اجتماعی که شایرون در آن بزرگ می‌شود، تعریف مردی غلبه بردیگران به خصوص غلبه بر زنان، و کتک زدن بچه‌های دیگر، به خصوص ضعیف‌ترها است. مردی، به معنی ساختن ظاهری سخت و شکست ناپذیر، حتی در عین ضعف است.

کارگردان جنکینز، در هر سه فصل فیلم، دروغ ونفاقی که در این تعریف از مردی در جامعه هست، را فاش می‌کند.

فیلم «مهتاب» به قول منتقد «سم فروگوسو» در نشریه «رپ»، داستان‌گوئی ساده و بی‌خیال نیست بلکه درسی در باره زندگی را بر فرق تماشاگر می‌کوبد که در آن حتی نشانه‌هائی از امید چندانی هم پیدا نمی‌شود. مشکل شایرون این است که هیچکس را ندارد درد خودش را به او بگوید، تا اینکه سرانجام مصیبت از راه می رسد.

نکته‌ای که بعضی منتقدها اشاره کرده‌اند، در توصیف این فیلم و تفاوت‌اش با فیلمهای مشابه، در این است که فیلمی است که فریاد کمک‌طلبی سر نمی‌دهد، فیلمی انسانی است در باره آدمهائی است پر از ترس و هراس، افتان و خیزان در مسیر زندگی پیش می‌روند، در جستجوی بی‌حاصل، برای یک گریزگاه.

خیلی‌از منتقدها، نوشته‌های‌ خودشان را با اشاره به «دوای‌ مالیخولیا» فیلم اول «بری‌ جنکینز» در باره یک زوج عاشق در سنفرانسیسکو، شروع کرده‌اند و انتظار هشت ساله بین این دو فیلم. به قول استفانی‌ زچرک، منتقد هفته‌نامه «تایم»، فیلم «مهتاب» به مراتب فراتر می‌رود از هر نوع انتظاری‌که خود او و منتقدها دیگر، نسبت به کار دوم «بری ‌جنکینز» داشتند.

سازه‌ای در ماه که از زمین قابل رویت خواهد بود.

سازه‌ای در ماه که از زمین قابل رویت خواهد بود

  • 9 اکتبر 2016 - 18 مهر 1395
Iسازه 
سازه‌ای که قرار است روی ماه قرار گیرد

قرار است اثر هنری یک مجسمه ساز زن فرانسوی به کره ماه فرستاده شود و از کره زمین هم قابل رویت باشد.

سرن به کمک آژانس فضایی اروپا، سازه آنیلور بنون را به ماه می‌فرستد تا ضمن مطالعه ماندگاری این اثر، پیام صلح و دوستی را نیز در لحظاتی از پیش تعیین شده با چراغ چشمک زن برای زمین مخابره کند.

آنیلور بنون معتقد است اثر هنری او فاقد ملیت است و به همه مردم دنیا تعلق خواهد داشت.

این پروژه که ویته (حیات) نام دارد چهار مرحله دارد و اکنون در مرحله پیش‌نهایی، اثر دست یک میلیون نفر از مردم دنیا در حال جمع‌آوری است تا با چاپ آن روی سازه، به ماه فرستاده شوند. در میان دست‌ها اثر دست نیل آرمسترانگ، اولین کسی که قدم بر ماه گذاشت، نیز به ماه فرستاده خواهد شد.

سازه
طرح‌های اولیه آنیلور بنون

همه مراحل این طرح از سال ۲۰۱۱ تاکنون شبیه‌سازی و امتحان شده‌اند و در مرحله پیشین که لبه فضا نام داشت، یک نمونه به مدار نزدیک زمین (LEO) در ارتفاع دوهزار کیلومتری فرستاده شد.

سازه آنیلور بنون در ابتدا شبیه یک پیله (یا غنچه بسته) است که در آن پرسوناژهایی بصورت فشرده در کنار هم قرار گرفته‌اند. براثر گرمای خورشید سازه مثل گلبرگ‌ باز می‌شود و پرسوناژها مثل پرچم گل برافراشته می‌شوند. روی گلبرگ‌ها اثر یک میلیون دست زمینی‌ حک خواهد شد و در وسط گل، از سر دو پرچم، نور سبزی بعنوان منبع زندگی ساطع خواهد شد.

این گل در شب ماه باز و در روز ماه بسته می‌شود. در طول روز ماه، باتری خورشیدی زیر گل، انرژی ذخیره می‌کند تا برای شکفتن در شب ماه از آن استفاده کند. اما چون هر شب و روز ماه تقریبا معادل یک ماه زمینی است، مشاهده آن در زمان‌های خاص و با عینک خاص اما ساده‌ای ممکن خواهد بود.

آنیلور بنون می‌گوید: "در ابتدا، شکفتن گل در شب حرکتی نمادین بود برای اینکه مردم کره زمین شب‌ها با ماه ارتباط برقرار می‌کنند. اما در طول مراحل فنی پروژه با توجه به سرمای زیاد شب ما، فهمیدیم که این کار در واقع اجتناب ناپذیر بود."

سازه
آنیلور بنون و مدل سازه‌اش

این اثر به سبک یک ارگامی کاملا کوچک طراحی شده و در ابتدا یک کیلوگرم وزن دارد. پس از آن به تناسب شرایط حمل و نقل وزن و ابعاد آن می‌تواند تا چهار کیلوگرم (یک متر و نیم تا چهار متر و نیم پنها) تغییر کند.

آنیلور بنون می‌گوید: "شکفتن گل فقط به خاطر خاصیت مواد آن است که تغییر دما در روز و شب باعث باز و بسته شدن آن می‌شود و مکانیزمی برای این حرکت تعبیه نشده است اما برای استفاده بهینه از انرژی خورشید، باتری کوچکی زیر آن کار گذاشتیم که گل را در جهت حرکت خورشید بچرخاند."

اما اگر قرار باشد که گل در جهت یک جسم نورانی بچرخد، در شب ماه، زمین نورانی‌ترین جرم آسمان خواهد بود.

شان وایت هد، مدیر فنی شرکت اسکوتک در بریتانیا توضیح داد که به همین خاطر لیزری در این سازه نصب شده که موقعیت زمین را تشخیص دهد.

شرایط جوی ماه شرایط سختی است. یکی از مشکلات این پروژه گرد و غبارهای بسیار ریز و سابنده ماه بود و برای جلوگیری از اثر مخرب آنها، این سازه یکپارچه و بدون اتصال ساخته شده است. شهاب‌واره‌های خرد و اشعه ماورای بنفش، ذرات پرانرژی یونیزان و دمای سطح ماه که بین ۱۵۰ درجه مثبت و منفی در تغییر است، از دیگر مزاحمان این پروژه‌اند.

سازه
مدل‌های اولیه سازه

شان وایت هد در جلسه رونمایی این اثر در سرن گفت: "باید موادی انتخاب می‌شد که براحتی در برابر پرتوهای یونیزان تجزیه نشوند و در شرایط خشن ماه از بین نروند."

تخمین زده میشود این سازه تا ده سال روی ماه سالم باقی خواهد ماند و در صورت امکان سفر به ماه بازدید از آن نیز ممکن خواهد شد.

اما راه انتقال این سازه به ماه هنوز مشخص نشده است. گروه تحقیقاتی این پروژه امیدوارند فضانوردی را پیدا کنند که مجسمه آنها را روی ماه قرار دهد.

ژان اودوز، اخترفیزیکدان و مدیر تحقیقات مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه می‌گوید: "از سال ۱۸-۲۰۱۷، شرکت‌های خصوصی مث گوگل و دیگران پرتاب سفینه‌های خصوصی را به ماه آغاز می‌کنند و به احتمال زیاد چین، روسیه و آمریکا نیز دوباره به سوی ماه بازخواهند گشت. در آن زمان بالاخره کسی را پیدا می‌کنیم که وسیله ما را با خودش ببرد."

خانم بنون می‌گوید: "گذشته از نگرانی در مورد آلودگی محیط زیست، احتمال تغییر منظره طبیعی ماه مرا بسیار متاثر کرده بود اما مواد بکار رفته در مجسمه قابل بازیافتند و برای رویت آن هم فقط تاریخ‌های مشخصی تعیین خواهد شد."

سازه
آنیلور بنون

طرفداران محیط زیست همواره درمورد تحقیقات فضایی مخالفت‌هایی داشته‌اند. به نظر سبزها این تحقیقات به طرق مختلف محیط زیست کره زمین را آلوده می‌کنند: مواد شیمیایی موشک‌ها بخصوص سوخت آن، انتشار دی اکسید کربن، انرژی مصرفی برای ساخت تجهیزات و غیره. بعلاوه در نتیجه این تحقیقات، در فضا نیز زباله‌هایی به عمد یا سهو رها شده‌اند که در مدار زمین در حال گردش هستند.

وبگاه یونیورس تودی می‌نویسد که برنامه صور فلکی آمریکا برای مسافرت آزاد به ماه پانصد صفحه را به آلوده کنندگی آن برای محیط زیست اختصاص داده بود در حالی که در این گزارش حتی به تولید انرژی در پایگاه جان اف. کندی یا زباله‌های فضایی یا استفاده از لیزر در فضا که برای جانداران دریایی خطر جدی در بردارد اشاره نشده بود.

آنیلور بنون می‌گوید: "برای من نزدیک کردن مردم و درک یکدیگر و کمک به همدیگر بسیار مهم است."

این مجسمه‌ساز در صدد است پس از استقرار اثرش بر روی ماه جلساتی در نقاط مختلف دنیا تشکیل دهد تا ضمن توضیح و تفسیر انگیزه‌اش از این کار به مشاهده آن نیز بپردازند. به این ترتیب امیدوار است امکان مشاهده آن برای کسانی که به هر دلیل توان دستیابی به تلسکوپ یا عینک مخصوص ندارند فراهم شود.

Iسازه

چرا ماه؟

ماه همواره برای بشراهمیت خاصی داشته و تقریبا در همه اساطیر منبع خیالپردازی و افسانه برای یافتن تصویر انسانی در آن بوده است. سیرانو دوبرژوراک در قرن هفدهم درباره انسانهایی نوشت که از ماه می‌آمدند و همینطور برای ژول ورن و ارژه نیز الهام بخش بود. نیل آرمسترانگ نیز فرود آمدن روی ماه را گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت خواند.

ژان اودوز توضیح میدهد: "به جز جزر و مد اقیانوس‌ها، ماه به عنوان نگهدارنده مدار زمین نقش مهمی در حیات روی سیاره ما بازی می‌کند."

این اولین باری نیست که مجسمه‌ای روی ماه قرار میگیرد. "فضانورد افتاده" نام آدمک آلومینیومی هشت سانتی متری در لباس فضانوردی است که به یاد فضانوردانی که در راه اکتشافات فضایی جان خود را از دست داده‌اند در تاریخ اول اوت ۱۹۷۱ در ماه قرار داده شد.

خود آنیلور بنون نیز هنرمندی است که در میان فرانسوی‌ها به عجیب بودن محل نمایش آثارش شهرت دارد. در نرماندی فرانسه، مجسمه‌های "شجاعان" اثر این مجسمه ساز در ساحل اوما زیر آفتاب می‌درخشند و بطرز عجیبی حرکت را تصویر می‌کنند.

سازه
آنیلور بنون در کنار "شجاعان"

او این بنای یادبود را در شصتمین سالگرد روز دی (D Day) ارائه داد. روز دی روزی است که بزرگترین عملیات آبی-خاکی تاریخ در ساحال نرماندی فرانسه با شرکت چهارده کشور برای شکست ارتش نازی انجام شد. عملیاتی که شاید با روحیه و اهداف صلح طلبانه این هنرمند کمی در تناقض باشد.

آنیلور بنون می‌گوید: "این مجسمه به من سفارش داده نشده بود. تنها حس نیاز به شجاعت به معنی عام انگیزه ساخت آن شد؛ شجاعتی مثل شجاعت یک تک والد برای تربیت و پرورش فرزندش."

"شجاعت در زمان حال به معنی اعلام آمادگی افراد است برای کمک به نیازمندان. بعضی افراد بدون کمک دیگران قادر نیستند از موقعیت‌های دشوار بگذرند و کمبود این آمادگی در اطراف ما بسیار محسوس است."

شجاعان بنایی عظیم از جنس فولاد است که با امواج بلند و کوتاه در در محل تلاقی آب و ساحل نصب شده است، شاید برای اینکه تصویری از سربازانی بدهد که زمانی از آب بیرون میآمدند تا با نیروهای هیتلر رو در رو شوند. دو قسمت این بنا "بالهای برادری" و "بالهای امید" نام دارند که بخش میانی و عمودی دیگری به نام "قیام آزادی" را احاطه کرده‌اند.

انی-لور بنون میگوید: "آثار من همیشه ترکیبی از علم و هنر بوده چون به نظر من اقدامات هنری و علمی نزدیکی زیادی به هم دارند و هر دو در جهت صلح و آرامش پیش می‌روند."

او به این جمله اینشتین اشاره می‌کند که گفته بود: "علم و هنر تنها پیام‌آوران موثر صلح هستند؛ آنها مرزهای بین ملل را پاک می‌کنند و بسیار بهتر از هر معاهده‌ای ما را به تفاهم بین‌المللی می‌رسانند.

چین و غرب ۱۵۰۰ سال قبل از سفر مارکو پولو با همدیگر ارتباط داشتند

چین و غرب ۱۵۰۰ سال قبل از سفر مارکو پولو با همدیگر ارتباط داشتند

  • 12 اکتبر 2016 - 21 مهر 1395
جنگجویان لشکر سفالین
ممکن است چینی‌ها ایده جنگجویان لشکر سفالین را از یونان باستان گرفته باشند

یافته‌های جدید نشان می‌دهد که تماس میان چین و غرب ۱۵۰۰ سال قبل از آنکه مارکو پولو، سیاح مشهور به چین سفر کند، برقرار بوده است.

باستان‌شناسان می‌گویند که ممکن است چینی‌ها رسم قرار دادن جنگجویان لشکر سفالین را که در مقبره اولین امپراتور چین در نزدیکی شهر شی‌آن پیدا شده‌اند، از یونان باستان گرفته باشند.

این باستان‌شناسان می‌گویند که صنعتگران یونان باستان ممکن است در سه قرن قبل از میلاد در چین به آموزش سفالگران چینی‌ها مشغول بوده باشند.

معمولا از سفر قرن سیزدهم مارکو پولو به چین به عنوان اولین سفر یک اروپایی به چین یاد می‌شود.

لی شوژن، باستان‌شناس ارشد موزه آرامگاه امپراتور شی هوانگ (اولین امپراتور چین) می‌گوید: "ما اکنون اسنادی داریم که نشان‌دهنده تماس نزدیک میان اولین امپراتور جین و غرب پیش از گشایش جاده ابریشم است. این بسیار پیشتر از زمانی است که تا کنون تصور می‌کردیم."

امپراتور شی هوانگ
امپراتور شی هوانگ ، اولین امپراتور چین متحد بود

تحقیق دیگری نشان می‌دهد که دی‌ان‌ای میتوکندریایی خاص اروپایی در محل‌هایی در سین‌کیانگ، غرب‌ترین استان چین یافت شده که ممکن است به این معنا باشد که غربی‌ها پیش از اولین امپراتور چین و در زمان فرمانروایی او در این محل ساکن شده و در آنجا زندگی کرده و مرده باشند.

در سال ۱۹۷۴، کشاورزان چینی نزدیک به ۸ هزار جنگجوی سفالی را در نزدیکی مقبره امپراتور شی هوانگ، اولین امپراتور چین یافتند.

سنت ساخت مجسمه‌هایی در این ابعاد در چین تا پیش از ساخت مقبره این امپراتور چین وجود نداشت. مجسمه‌های قبلی همگی در ابعادی کوچک‌تر به درازای ۲۰ سانتی متر بودند.

دکتر شوژن در توضیح این تغییر در ابعاد مجسمه و مهارت ساخت آن می‌گوید چینی‌ها احتمالا تحت تاثیر جایی خارج از چین قرار گرفته بودند.

او می‌گوید ما فکر می‌کنیم که ارتش سفالی و مجسمه‌های مفرغی که در محل پیدا شدند، تحت تاثیر مجسمه‌سازی و هنر یونان باستان قرار داشتند.

پروفسور لوکاس نیکل از دانشگاه وین می‌گوید مجسمه‌های اکروبات‌بازهای سیرک که اخیرا در محل مقبره اولین امپراتور چین پیدا شدند، چنین فرضیه‌ای را تقویت می‌کند.

او بر این باور است که اولین امپراتور چین تحت تاثیر مجسمه‌های یونانی در آسیای مرکزی بوده که پس از مرگ اسکندر مقدونی ساخته شدند.


ارتش سفالین

پروفسور نیکل می‌افزاید می‌توانم تصور کنم که یک مجسمه‌ساز یونانی به محلی‌ها آموزش می‌داد.

از دیگر کشفیات جدید این است که مقبره اولین امپراتور چین بزرگ‌تر از آن چیزی است که قبلا تصور می‌شد. این مقبره و محوطه اطراف آن ۲۰۰ بار بزرگ‌تر از دره پادشاهان مصر(گورستان فراعنه) است.

در این مکان بقایای اجساد مثله شده زنانی که در حرمسرای اولین امپراتور چین بودند و جمجمه مردی پیدا شده که یک پیکان در آن فرو رفته بود.

این جمجمه احتمالا به پسر بزرگ اولین امپراتور چین تعلیق داشته که گفته می‌شود در کشمکش‌های داخلی پس از مرگ پدرش بر سر تصاحب قدرت کشته شده است.