- 1 ساعت پیش
دارویی که از باکتریهای اعماق دریا ساخته شده و نور لیزر آن را فعال میکند، روش تازهای است که درمان سرطان پروستات را "واقعا متحول خواهد کرد".
با وجود پیشرفت روشهای درمانی، جراحی "وسیع" (radical) هنوز یکی از درمانهای اصلی سرطان پروستات است، به خصوص اگر تومور به بیرون پروستات گسترش پیدا کرده باشد.
اما این روش درمانی عوارض جدی دارد. نود درصد افراد دچار اختلال نعوذ و ناتوانی جنسی میشوند و بیست درصد هم مشکل کنترل مثانه و ادرار پیدا میکنند.
از این رو در مراحل اولیه سرطان پروستات، درمان فعلی "زیر نظر گرفتن هشیارانه" بیمار است تا اگر تومور شروع به دستاندازی به بافتهای سالم کند بیمار تحت عمل جراحی قرار بگیرد.
+پروستات؛ آنچه هر مردی باید بداند
اما این روش جدید که روی ۴۱۳ نفر آزمایش و نتایج آن در نشریه لنست منتشر شده است، عوارض جانبی کمتر و کوتاهمدت تری دارد و موثر هم هست، سرطانِ تقریبا نیمی (۴۹درصد) از کسانی که این روش برایشان به کار گرفته شد دو سال بعد کاملا سرکوب شده بود.
پروفسور مارک امبرتون از دانشگاه کالج لندن که این تحقیق را سرپرستی کرده معتقد این روش جدید "همه چیز را عوض میکند."
در روش جدید -که با همکاری موسسه علوم وایزمن اسرائیل و یک شرکت لوکزامبرگی ابداع شده- دارو از باکتریای ساخته میشود که در کف دریا و تقریبا در تاریکی مطلق زندگی میکند. این باکتری وقتی در معرض نور قرار می گیرد خاصیت سمی پیدا میکند.
این دارو در رگ تزریق و وارد جریان خون می شود. جراحان هم رشتههای فیبر نوری را از میاندوراه (پرینه یا فضای بین بیضهها و مقعد) وارد پروستات کرده و با روشن کردن آنها، دارو را فعال میکنند.
روش جدید در ۴۷ بیمارستان در شهرهای مختلف اروپا به کار گرفته شد و فقط برای شش درصد این بیماران در نهایت جراحی پروستات لازم شد، اما ۳۰ درصد کسانی که با روش جدید درمان نشدند بود مجبور شدند زیر تیغ جراحی بروند.
اما از همه مهمتر کم شدن شدت و مدت عوارضی مثل ناتوانی جنسی و بی اختیاری ادرار بود، این عوارض حدود سه ماه بیماران را آزار داد و تقریبا تمام آنها بعد از دو سال دیگر این عوارض را نداشتند.
این روش درمانی فعلا در دسترس عموم نیست اما قرار است سال آینده استفاده از آن بررسی شود.
سرطان پروستات توموری است که معمولا بسیار کند رشد می کند با این حال هنوز باعث مرگ مردان میشود.
درمانهای موضعی دیگر مثل پرتودرمانی یا امواج صوتی بسیار متمرکز (هایفو) هم برای درمان سرطان پروستات وجود دارند اما این روشها همه جا در دسترس نیستند و زمانی که تومور گسترش پیدا کرده باشد کارایی خود را از دست میدهند.
روش جدید هم اگر تومور گسترش پیدا کند ممکن است دیگر پاسخگو نباشد اما به دلیل کم و کوتاه بودن عوارض جانبی آن، میتوان به جای انتظار و مشاهده که اکنون در مراحل اولیه سرطان پروستات انجام میشود، میتوان با این روش سرطان را در همان مراحل اولیه سرکوب کرد.
دکتر متیو هابز از موسسه خیریه سرطان پروستات بریتانیا معتقد است این روش میتواند به مردانی که بر سر دوراهی جراحی یا انتظار قرار دارند کمک کند اما مسئله اصلی این است که مشخص کنیم برای چه کسانی باید این درمان موضعی را انجام داد و چه کسانی باید جراحی شوند: "تا وقتی جواب این سوال را نمی دانیم، مهم این است که نتایج تحقیقاتی از این دست موجب نشود که در درمان مردانی که خطر چندانی تهدیدشان نمی کند افراط کنیم یا کسانی که به شدت در معرض خطر هستند به اندازه کافی درمان نشوند."
در نبرد بیپایان حلب، در روزهایی که کهنترین شهر سوریه به تلی از خاک بدل میشود، یک مرد سوری در تلاشی مدام است تا چهره شهرش را آنطور که پیش از جنگ بود، حفظ کند.
اندکی بیش از ده سال پیش، علا السید به زیرزمین خانه پدری همسرش رفت که دنبال چیزی بگردد. سالها بود کسی به آن صندوقخانه نرفته بود. آنجا، بین تیروتختههای خاکگرفته گنجینهای یافت از بیش از صد عکس که اجداد همسرش در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ از زندگی روزانه در حلب گرفته بودند.
میگوید: "هرچه بیشتر تاریخچه عکسها را کاویدم، از تاریخ محلهها و ساختمانهای شهر بیشتر یاد گرفتم."
سال ۲۰۱۰ مجموعهای از عکسها را در قالب کتابی به نام "تاریخ حلب به روایت تصویر" چاپ کرد. دو سال بعد سوریه به آتش کشیده شد. هر خمپارهای که به سوی شهرش پرت میشد، هر بمبی که در زادگاهش منفجر میشد، گویی ضربهای به پیکر خودش میزدند.
سرانجام، سال ۲۰۱۳ که چند کتابخانه مهم شهر ویران شد و هزاران برگ سند تاریخی سوخت، آستین بالا زد. عزم کرد یک نسخه دیجیتال از هر سند یا عکس تاریخی که پیدا کرد تهیه کند و روی اینترنت بگذارد. برای آیندگان.
پس از مدتی سه دانشجوی داوطلب همراهش شدند. چهارتایی آرشیو ملی حلب را راه انداختند، با یک صفحه فیسبوک که کارشان را به عموم عرضه کند.
علا میگوید: "وسط جنگ و محاصره کار میکردیم، بدون آب و برق. خیلی وقتها اینترنت هم قطع بود."
با این حال، از جیب خودشان، بدون کمک خارجی، هرچه گیرشان میآمد اسکن میکردند. از کتابهای کمیاب و اسناد دولتی گرفته تا آرشیوهای خانوادگی و نقشه. در شرایطی که چهره شهر هر روز عوض میشود، حتی نقشههای نسبتا جدید هم مهم هستند.
از دیگر منابعی که دیجیتال کردهاند، روزنامههای محلی حلب است. روزنامههایی که بعضا چاپ قرن نوزدهم است. علا معتقد است "روزنامهها گنجاند. زندگی روزمره را ثبت میکنند. اغلب شمارههاشان از بین میرود. به ندرت کسی حفظشان میکند."
در همین یکی-دو ساله، نسخه چاپی بسیاری از روزنامههایی که دیجیتال کردهاند، از بین رفته است.
علا به کاویدن کتابخانهها راضی نمیشود. ساعتها و روزها در انبار و زیرشیروانی خانههای مردم میگردد. و سعی میکند به مردم بفهماند چرا مهم است اگر سند یا عکس تاریخی دارند، دیجیتال کنند.
در ماههای اخیر که جنگ در حلب شدیدتر شده، دانشجویان داوطلبی که به علا کمک میکردند از شهر رفتهاند. اما او و خانوادهاش ماندهاند، شاید به خاطر تعلق خاطرش به کتابخانه شخصی او.
میگوید: "احتمالا مهمترین دلیل نرفتنم این است که نمیتوانم کتابهایم را بگذارم بروم. جداشدن از آنها برایم سخت است."
علا همچنان به کمک دوستی در کانادا عکس روی اینترنت میگذارد.
عکسهایی که جمع کرده گوشهای از تاریخ شهری است که برای همه مردمش - چه آنها که رفتهاند چه آنها که ماندهاند - مهم است. پیش از جنگ دو میلیون نفر در حلب زندگی میکردند. این روزها جمعیت شهر را زیر یک میلیون تخمین میزنند.
کاربری زیر یکی از عکسهایی که علا روی فیسبوک گذاشته، نوشته: "خدا آرامش را به حلب برگرداند... که بی هوایش نمیتوانم نفس بکشم." دیگری نوشته: "خدا آن صبحهای حلب را برگرداند." و دیگری: "نگفته بودم که تو زیباترین و دلنشینترین شهر جهانی؟"
عکسهای حلب نه فقط زیبایی دیروز که ویرانی امروز را ثبت کرده. قلعه شهر روزگاری غلغله بود، صبح و شب. قهوهخانههای اطراف دروازه اصلی شهر پر بود از مردمی که قلیان میکشیدند و ورق بازی میکردند. امروز اما در این مناطق پرنده پر نمیزند.
سال ۲۰۱۴، شورشیها بمبی زیر هتل کارلتون منفجر کردند. میگفتند ارتش از این هتل استفاده میکند. هتل خاک شد.
سال ۲۰۱۲، بخش قدیمی شهر که قدمتی هفتصد ساله دارد، با کوچههای باریک سنگفرش شده که سراسر دکان بود و همواره شلوغ، سوخت و از بین رفت.
علا تعریف میکند که پیش از جنگ در روزهای بیکاری با همسر و دو فرزندش به بناهای تاریخی شهر سر میزده. میگوید: "هر جمعه میبردمشان و تاریخچه این بناها را مفصل برایشان توضیح میدادم. انگار میدانستم که بعدها دیگر چیزی نمیماند که ببینند."
ژاپن یک سفینه فضایی مجهز به یک کمند ۷۰۰ متری را برای جمع آوری زباله های فضایی راهی مدار زمین کرده است.
این وسیله حاوی رشته های آلومینیومی و سیم کشی فولادی با هدف کاستن از سرعت زباله ها و خارج کردن آنها از مدار است.
این دستگاه با کمک یک شرکت سازنده تورهای ماهیگیری طراحی شد.
تخمین زده می شود که بیش از ۱۰۰ میلیون قطعه زباله در مدار زمین باشد که شامل تجهیزات متروکه ماهواره های کهنه، ابزارها و قطعات موشک هاست.
بسیاری از این اشیا با سرعت بالا دور زمین می گردند که اغلب به ۲۸ هزار کیلومتر در ساعت می رسد و می توانند فاجعه به بار آورند یا به شبکه ارتباطات راه دور در مدار زمین آسیب بزنند.
این زباله ها طی بیش از ۵۰ سال فعالیت انسان در فضا از زمانی که روسیه ماهواره اسپوتنیک را در سال ۱۹۵۷ در مدار قرار داد جمع شده است.
برخورد ماهواره ها و آزمایش سلاح های ضدماهواره ای این مشکل را بدتر کرده است.
سفینه ژاپنی کونوتوری که حامل دستگاه جمع آوری زباله است از مرکز فضایی تانگاشیما در شمال اقیانوس آرام پرتاب شد و راهی ایستگاه بین المللی فضایی است.
محققان می گویند این کمند الکترودینامیکی انرژی کافی برای تغییر مسیر زباله ها در مدار به طوری که راهی زمین شوند و در جو بسوزند را دارد.
بلومبرگ ماه پیش گزارش داده بود که آژانس فضایی ژاپن برای ساختن تور این دستگاه با نیتو سیمو، یک شرکت قدیمی سازنده تورهای ماهیگیری، همکاری کرده است.
این سفینه بخشی از یک ابتکار عمل بین المللی برای پاکسازی فضا با هدف ایمن کردن مدار برای فضانوردان است.
امید می رود که این پروژه همچنین باعث کاستن از خطراتی شود که زباله های فضایی متوجه ایستگاه فضایی، ماهواره های آب و هوایی و ارتباطی به ارزش میلیاردها دلار می کنند.
کارشناسان می گویند که با کاستن از خطر زباله ها برای صنایع فضایی می توان مانع از خسارات زیاد مالی در فضا شد اما می گویند که طرح ژاپن فقط برای دفع زباله های بزرگتر موثر است.