هشـت واقـعیت جـالب از هشـت گوشـه دنیـا
واقعیت های عجیب و غریب در دنیا کم نیستند. برخی از آنها
باورپذیرند و برخی دیگر آن قدر عجیب به نظر می رسند که باورشان سخت
است. امروز 8 واقعیت جهانی را که شاید خیلی از شما آنها را به سختی
باور کنید از 8 گوشه دنیا برای شما شرح می دهیم:
1. سوئیسی ها تمیزترین مردم دنیا هستند:
وقتی وارد سوئیس می شوید، در هر گوشه می توانید یک سطل زباله
ببینید، حتی یک تکه کاغذ هم روی زمین دیده نمی شود. همه ساختمان ها
برق می زند. باور نمی کنید، حق دارید که تعجب کنید! در واقع سوئیسی
ها به زندگی تمیز و مرتب اهمیت می دهند و به دلیل قوانینی که در
کشور وضع شده و اکثر ساکنان به آن احترام می گذارند، کشور آنها
بسیار تمیز است و مردم برای حفاظت از محیط ارزش زیادی قائل هستند.
کافیست یک تکه کاغذ تصادفی از دست تان روی زمین بیفتد، آن وقت کسی
هست که دوستانه به شما تذکر بدهد.
2. ایتالیایی ها در قهوه درست کردن، نظیر ندارند:
در واقع باید گفت دلیل خوش مزه بودن قهوه ایتالیا نوع متفاوت تهیه
آن است. ایتالیایی ها قهوه را غلیظ درست می کنند و قهوه خورهای
حرفه ای گمان می کنند این قهوه خوشمزه ترین قهوه در دنیاست، در
صورتی که برای قهوه خورهای تازه کار این موضوع صحت ندارد. تصور
اشتباه دوم که رایج شده اینست که می گویند ایتالیایی ها قهوه
خورترین مردم دنیا هستند، در حالیکه ایتالیا در جایگاهی پس از
"سوئد"، "نروژ" و "لهستان" قرار دارد.
3. مردان مکزیکی استراحت را به هر چیزی ترجیح می دهند:
می گویند مردهای مکزیکی عاشق لم دادن در سایه و استراحت های طولانی
مدت هستند و چندان به دنبال کار و تامین معاش نمی روند. این حرف تا
حدی صحیح است. البته 22 میلیون جمعیت مکزیک هم مانند مردم تمام
کشورها به دنبال کار می روند و داستان به جایی برمی گردد که مردم
مکزیک را با همسایه قدرتمند شمالی یعنی آمریکا مقایسه می کنند.
4. چینی ها سگ می خورند:
شاید شما هم شنیده باشید که می گویند چینی ها علاقه شدیدی به
غذاهای عجیب و غریب مثل مار،عقرب، موش، تمساح، خوک، خرچنگ، ملخ،
گربه خصوصا گوشت سگ دارند. این موضوع برای مردم بسیاری از کشورها،
بویژه آنهایی که سگ را بهترین دوست انسان می دانند، غیرقابل باور
است و معتقدند این حرف ها دروغ یا خرافه است، اما باور باید کرد که
چینی ها گوشت سگ را می خورند. با آنکه مقامات "پکنآ" در آخرین دوره
از بازی های المپیک، سرو گوشت سگ را در رستوران ها ممنوع اعلام
کردند باز هم این غذای محبوب از منوی غذاها محو نشده و نزدیک به 7
هزار سال است که چینی ها سگ شکار کرده و گوشت آن را می خورند.
البته در حال حاضر نسبت به چند هزار سال گذشته به نظر می رسد چینی
ها مهربان تر شده و به دوستی با این حیوان علاقه پیدا کرده اند.
5. در هند گاوها مقدس اند:
هندی ها با تمامی حیوانات و موجودات زنده ترحم و رفتار مهربانانه
دارند مهمتر از همه اینکه در فرهنگ هندی ها، گاو حیوان مقدسی است.
وقتی یک گاو تصمیم می گیرد دقیقا وسط یک جاده استراحت کند، نه تنها
هیچ کس او را برای راندن به زور و خشونت متوسل نمی شود، بلکه
احتمال اینکه رانندگان مسیر خودشان را عوض کنند هست و بگونه ای
رفتار می کنند که حیوان آسیبی نبیند. هندوها می گویند انسان حق
استثمار گاو را ندارد و حتی زمانی که گاو پیر می شود، بازهم آنها
باید به او غذا بدهند و احترام بگذارند و او را آزاد کنند تا در
دشت و دمن بچرخد.
6. بسیاری از کانادایی ها در زمستان به زیرزمین کوچ می کنند:
می گویند زمستان که فرا می رسد، کانادایی ها به شهرهای زیرزمین نقل
مکان می کنند. تعجب نکنید. این موضوع حقیقت دارد. چون در "مونترال"
دمای هوا در زمستان گاهی به 30درجه زیر صفر می رسد و در کانادا
تونلی زیرزمینی 32 کیلومتری وجود دارد که به مراکز تجاری، مترو،
سینما، برخی مغازه ها، موزه و... متصل است و به ساکنان اجازه می
دهد با وجود برف و سرمای شدید به زندگی روزانه خود ادامه دهند.
7. مردم فنلاند عاشق سونا هستند:
این یک افسانه نیست، خاستگاه و زادگاه سونا کشور فنلاند است. قدمت
سونا در این کشور به 1000 سال پیش باز میگردد. سونا در کشور فنلاند
یک آیین کهن و مقدس محسوب میگردد. شـمـار سونـاها در کشور فنلاند
از تعداد خودروهای این کـشـور افزونتر است. به عبارتی به ازای هر 4
فنلاندی یک سونا وجود دارد. فنلاند در منطقه ای سردسیر بین اروپا و
روسیه قرار دارد و می توان گفت "سونا" در آنجا از جمله مهم ترین
مکان های اجتماعی است. حتی برخی جلسات کاری نیز ممکن است در فنلاند
در سونا برگزار شود.
8. انگلیسی ها اصلا خوش خوراک نیستند:
می گویند انگلیسی ها آشپزهای خوبی ندارند و نمی توانند غذاهای
خوشمزه تهیه کنند و به همین دلیل از آشپزهای فرانسوی کمک می گیرند.
در واقع باید گفت انگلیسی ها علاقه زیادی به خوردن غذاهای ساده و
متنوع دارند و برخلاف مردم بسیاری از کشورها که با ترکیب موادغذایی
مانند گوشت و سیب زمینی و غلات کنار هم غذاهای خوش مزه تهیه می
کنند، آنها هر یک را جداگانه می خورند.
از طهـران تا تـهرون؛ روستـایی که پایتـخت ایـران شـد !
خیابان حافظ دهه ۳۰ خورشیدی
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجه بوده است. مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادند.
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالا مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند.
تهران در برابر حمله افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران، آن را ویران کردند و باغها و تاکستانهایش را از بین بردند.
آبرسانی در تهران قدیم به محلههای مختلف
در زمان نادرشاه، تهران دوباره نام و نشانی یافت. در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده است، اما حفاریهای باستانشناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای دروس شمیرن نشان میدهد که در این ناحیه، در هزاره دوم پیش از میلاد، مردمی متمدن زندگی میکرده اند.
تهران در قدیم روستایی نسبتا بزرگ بود که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. پس از حمله مغولان به ری و تخریب این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت.
در دوره شاه عباس اول پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی در تهران بنا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسب، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و مقر حکومتی درآوردند.
تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان. در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چاله حصار، خانیآباد، قناتآباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین.
خیابان ولیعصر(پهلوی سابق) طولانیترین خیابان ایران و همچنین طولانیترین خیابان در خاورمیانه است که در سالهای نخست پادشاهی رضاشاه ساخته شده است. درازای آن بیش از ۱۸ کیلومتر است، که از میدان راهآهن تهران آغاز و به میدان تجریش در منطقهی شمیرانات پایان مییابد. این خیابان یازده هزار چنار در دو سوی خود دارد.
سابقهی تلاش برای احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل باز میگردد. در عهد ناصرالدین شاه یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد. (عکس: سه راه امین حضور)
متروی تهران در نه خط طراحی شده اما در حال حاضر، چهار خط آن فعال است. چند ماه پیش بارنگی موجب شد که به متروی تهران خسارات زیادی وارد شود.
جمعیت زیاد تهران و رفتوآمد انبوه خودروها منجر به تبدیلشدن خیابانها به پارکینگ و ایجاد راهبندانهای متعدد و شدید در این شهر شده که بهدلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی میشود. (عکس: خیابان استانبول ۱۳۲۸)
آلودگی هوا در شهر تهران عمدتا مصنوعی و ناشی از فعالیت وسایل نقلیه است که سهمی ۸۰ درصدی در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکننده گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند.
تهران آلودهترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلتها است که ۲۵درصد آلودگی صوتی شهر را تشکیل میدهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است.
آلودگی آبهای زیرزمینی تهران یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهی دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلیترین مشکلات زیستمحیطی این شهر قلمداد میشود.
شهر تهران علاوه بر اینکه مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار میرود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شدهاند. (عکس: اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸)
ساختمان پلاسکو، دومین بنای بلند و دارای آسانسور در ایران و نخستین بنای بلند دارای اسکلت فلزی بود که در چهارراه اسلامبول تهران واقع است. این ساختمان ۱۶ طبقه در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ توسط مهندسان اسراییلی ساخته شد. مساحت کل زیربنای ساختمان ۲۹۰۰۰ متر مربع است.
برج شهیاد (آزادی) یکی از نمادهای شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی توسط حسین امانت، با نام برج شهیاد آریامهر، برای یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته شد. این برج پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نام "برج آزادی" تغییر نام پیدا کرد.
برج میلاد در شمال غربی تهران قرار دارد. این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر، بلندترین برج ایران، ششمین برج بلند مخابراتی جهان و بیستمین سازه بلند نامتکی جهان است. این برج با ۱۳ هزار متر زیربنا از نظر وسعت کاربری سازه راس برج در میان تمامی برجهای مخابراتی دنیا مقام نخست را دارد. این برج کمکم در حال تبدیل شدن به نماد تهران است.
9 موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید.همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم.
او با سر بزرگ متولد شد:
وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.
اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبه های کودکی اینشتین این است که او خیلی دیرتر از بچه های معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود اینشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می کرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی اینشتین، و گرایش او به بی توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل اینشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی اینشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگ ها و نظرات آسیب شناسانه ای به او نسبت داده می شد.
حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود:
مطمئنا انیشتن می توانسته کتاب های مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن برای بچه های کوچک بود یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال می کردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمی کنم!
او ازداستان های علمی-تخیلی متنفر بود:
انیشتن از داستان های تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد، آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد. به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینّند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.
او در آزمون ورودی دانشگاهش رد شد!
درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد. در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.
علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت:
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟
او فقط یکبار رانندگی کرد:
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینانش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان، شنوندگان حضور داشت. انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد. یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند، سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود. انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
او قبول کرد، اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد. دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید "سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد".
الهام گر او یک قطب نما بود:
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.
راز نهفته در نبوغ او:
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد. اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد.بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.
انـدرزهایی زیبا از دانشمنـد بزرگ آلبـرت اینـشتیـن
نام
آلبرت
اینشتین
در جهان به مثابه ی هوش فراوان و استعداد و نبوغ است. درست است که
همه ی ما فیزیکدان نیستیم اما می توانیم از شیوه ی زندگی اش برای
رسیدن به موفقیت درس های بسیاری بگیریم.
1.
از مواجهه با ترس ها نترس!
او حتی در نوجوانی از به چالش کشیدن نظرات و عقاید اطرافیانش ابایی
نداشت. از روش تدریس رایج در مدارس آن زمان راضی نبود. او در
یادگیری به تفکر انتقادی در برابر حفظ بی چون و چرای مطالب کتاب ها
معتقد بود. اگر قرار بود هر بار که کسی کارهایش را به باد انتقاد
می گرفت عقب نشینی کند و دست از تلاش بکشد هیچ وقت به موفقیت نمی
رسید. برخی از نظریه های او به سرعت و سهولت در مجامع علمی پذیرفته
نشد اما او از پا ننشست، ادامه داد و سرانجام توانست نگاه بشریت را
به جهان هستی دگرگون کند.
2.
زیاد جدی نگیر!
زمانی که اینشتین در آمریکا به شهرت رسید اغلب مردم او را در
خیابان می شناختند و درباره ی نظریه هایش او را سؤال پیچ می کردند.
ولی او با لطافت طبع خاص خودش می خندید و می گفت همه من را با
پروفسور اینشتین اشتباه می گیرند. با توجه به نوع کاری که انجام می
داد(فعالیت عمیق فکری) هیچ کس انتظار شخصیتی شوخ در کسی که با
نظریاتش جهان را به لرزه درآورد ندارد. اما تلاش برای نیل به
پیروزی کاری نیست که جدیتی همیشگی بطلبد. اندکی شوخ طبعی و شادی در
دراز مدت ضامن سلامتی است. اگر اینشتین در تمام مدت کار و فعالیتش
جدی و عبوس بود، با کاری که او انجام می داد و مباحث عمیقی که
درگیرش شده بود مطمئناً به عرصه جنون می رسید.
3.
گاهی فقط تظاهر کن که مشغول فعالیتی!
مانند بقیه افراد اینشتین هم گاهی حس و حوصله کار نداشت او هم به
مرخصی می رفت. اما موفقیت و حجم عظیم یافته های او نشان می دهد که
علیرغم آنکه گاهی از کار دست می کشید اما هیچگاه مسیرش را گم نکرد
و دست از تلاش نکشید. او به خوبی می دانست که احساسات و عواطف تکیه
گاهی مطمئن برای اهداف و آرزوهای بزرگ هستند.
4.
انتقاد پذیر باش!
مثل همه ی بزرگان می دانست که ممکن نیست همه با عقاید و نظراتش
موافق باشند و البته لزومی بر جلب موافقتشان نمی دید. اما این
بازخوردها را چالش هایی در ادامه ی راهش می انگاشت و سعی می کرد
سختتر کار کند تا به آن ها ثابت شود که اشتباه می کنند و او درست
می گوید. تلاش برای جلب رضایت و اعتماد منتقدین تنها اتلاف وقت
وانرژی است که می توانی از آن برای پیشبرد کارت فارغ از نظرات و
عقاید دیگران استفاده کنی.
5.
شکست را سخت در آغوش بگیر!
فیزیک جزء علوم دقیق است اما بعید می دانم هیچ فیزیکدانی در همان
ابتدای مواجهه با آن به همه ی ابعادش مسلط شده باشد. اینشتین معتقد
بود موفقیت یعنی روند یادگیری در گذر زمان! تنها هدف و مأموریت
اشتباهات، آموزش نکات کوچک و بزرگ به او بود. اشتباهاتی که با
برگشتن و تصحیح آن ها روی تخته سیاه کارگاهش، راهش را در حرکت
دوباره در آن مسیر هموارتر می ساخت. یکی از معظلاتی که همواره ما
را عقب نگه می دارد ترس از ارتکاب اشتباه است. در دراز مدت در می
یابی که سکوت و سکون به مراتب بدتر و مضرتر از رفتن و اشتباه کردن
است. اشتباه در واقع یعنی به پیش رفتن و یادگرفتن آن چه نباید
انجام داد.
6.
قدم های کوچک بسوی هدف
اکثر ما موفقیت را قله ای دور از دسترس می بینیم و این گاهی باعث
می شود هیچ تمایلی به سعی و تلاش از خود نشان ندهیم. چرا سختی
بکشیم وقتی به هر حال این راه طی می شود و به پایان می رسد؟ این
تصور از پیروزی اشتباه و مهلک است. اینشتین روز و شب تلاش کرد و بر
کاستی ها و مسائل علم فیزیک غلبه کرد اما نه یک شبه! هدفی غایی در
ذهن داشت و می دانست با هر گامی که به جلو بر می دارد یک قدم به آن
چه در ذهنش دارد نزدیکتر می شود. کار کوچکی که در یک زمان محدود
انجام می دهی شاید به نظر بزرگ و مهم نرسد اما بدان که در مقیاس
بزرگتر حرکتی است کوچک در مسیری طولانی به سوی هدفی بزرگ!
7.
خودخواه نباش!
موفقیت های اینشتین موجب حسن شهرت و محبوبیتش در جهان شد. وی بدون
هیچ گونه چشمداشت و تمایلی به کسب قدرت یا ثروت موجب پیشرفت و
تعالی نوع بشر شد! او خیر و صلاح انسان ها را سرلوحه ی راهش قرار
داد و تا رسیدن به آن از پا ننشست. به خاطر داشته باشیم که ما در
این دنیا تنها نیستیم و تنها برای خودمان زندگی نمی کنیم. وقتی
سخاوتمندانه، با رویی گشاده و قلبی سبکبار و رها به دیگران خدمت
کنیم جهان تبدیل به مکانی بهتر می شود و این امر کمک می کند تا در
مسیر زندگی دگرش یابیم و انسان های بهتری شویم.
8.
تنها به ساز خودت برقص!
اینشتین از دنباله روی های کوکورانه و بی فکر مردم متنفر بود. اگر
به دیگران اجازه بدهی در مورد تواناییهایت اظهار نظر کنند باید
تنها به رؤیای پیروزی وکامیابی بسنده کنی. آنچه اطرافیان در مورد
ما میگویند نظراتی است که البته وحی منزل نیستند و در بیشتر موارد
باید به آرامی از کنار آن ها گذشت. قدرت اندیشه و اختیار موهبتی
بزرگ برای همه ی انسان هاست. دنیا با آن چه امروز می بینیم بسیار
تفاوت داشت اگر اینشتین تحت تأثیر حرف کسی قرار می گرفت که در
کودکی به او گفته بود: به درد هیچ کاری نمی خورد!
9.
همیشه برای یادگیری و پیشرفت حرص و ولع داشته باش!
او خودش را صاحب استعداد خاصی نمی دید تنها تفاوتش این بود که
بسیار کنجکاو بود. او سیری ناپذیر بود. هر مقاله و نظریه ای گامی
بود به سوی پرسش و پاسخ بعدی! بعدی! بعدی! همیشه به دنبال تازه ها!
همیشه در حال رشد و بالیدن! اگر این صفات را در خودمان نهادینه
کنیم به موفقیت نزدیکتر می شویم. سمی ترین تفکر ممکن آن است که فکر
کنیم آن چه انجام داده ایم کافی است! احساس کامل بودن را در خودت
از بین ببر تا راهت را برای پیشرفت هموار سازی!
10.
ادامه بده! از پا ننشین!
در مسیر پیش روی به سوی آمال و آرزوهایت ممکن است با موانع زیادی
روبرو شوی. اما این دلیل نمی شود که عقب نشینی کنی و بازی را
واگذار کنی! این فقط نشان می دهد که چقدر اراده ات سست و بی جان
است! اینشتین کسی بود که سعی کرد در زندگی با مسائل و مشکلات کنار
بیاید و آن ها را قدم به قدم حل کند.
و در پایان ۱۰ درس مهم زندگی از آلبرت انیشتین
1.
تخیل مهم تر از دانش است چراکه دانش محدود است اما تخیل همه ی هستی
را در آغوش دارد، پیشرفت را مشابه سازی می کند و در مقابل چشمانت
قرار می دهد و قادر است انقلابی سهمگین به پا کند.
2. تفاوت بین نبوغ و حماقت در آن است
که نبوغ محدودیت هایی دارد.
3. هرگز پرسشگری را کنار نگذار،
کنجکاوی بشر حتماً علتی دارد.
4. علم بدون دین سست است و دین بدون
علم کور.
5. دو چیز نامحدود است، جهان و حماقت
بشر! البته درباره ی جهان مطمئن نیستم!
6. افتادن در دام عاشقی احمقانه ترین
کاری نیست که بشر انجام می دهد ولی مطمئناً علت این افتادن جاذبه ی
زمین نیست.
7. زیباترین تجربه ها ناشناخته ترین
آنهاست و این اساسی ترین احساسی است که خاستگاه علم و هنر ناب
محسوب می شود.
8. کسی که هرگز اشتباه نکرده کسی است
که هرگز تلاش نکرده است.
9. بیشتر از آنچه برای موفق بودن
تلاش می کنی برای با ارزش بودن تلاش کن.
10. چشمگیرترین اثرات کاربردی علم آن
است که به ابداع چیزهایی میدان می دهد که بر غنای زندگی می
افزایند، هرچند آن را پیچیده تر هم می کنند.
برگرفته از : دگرش
محققان آمریکایی هشدار می دهند برخلاف تصور نادرست برخی افراد، قلیان کشیدن برای سلامت بسیار مضر است زیرا همانند سیگار، مصرف کننده را در معرض مواد شیمیایی مختلف و مضر قرار می دهد.
پس از اندازه گیری میزان سموم موجود در بازدم، خون و ادرار مصرف کنندگان قلیان، محققان دریافتند به طور معمول، یک فرد سیگاری بین 8 تا 12 پک می زند و هر بار 0.5 تا 0.6 لیتر دود استنشاق می کند. اما در یک ساعت قلیان کشی، مصرف کننده، 200 بار پک می زند و هر بار 0.15 تا 1 لیتر دود وارد ریه می کند.
با قراردادن زغال روی تنباکوی میوه ای، علاوه بر به وجود آمدن ماده سمی از تنباکو و زغال، حرارت ایجاد شده باعث واکنش شیمیایی می شود که دو نوع ماده شیمیایی سمی VOCS و PAHS به وجود می آورد.
14 درمان فوری برای نیش پشه
معمولا در فصل
تابستان با گرم شدن هوا، مزاحمت های پشه ها برای انسان ها
بیشتر می شود، بنابراین باید به دنبال راههایی برای مقابله با
گزش پشه و درمان های خانگی ناشی از خارش آن باشیم.
بسیاری از افرادی که حساسیت بیشتری نسبت به نیش پشه دارند و
همچنین بچه ها که واکنش شدیدی نسبت به گزش پشه از خود نشان می
دهند می توانند با به کارگیری موارد زیر از فصل تابستان لذت
ببرند.
به جای خرید مواد شیمیایی از داروخانه برای تسکین خارش حاصل از
نیش پشه، می توانید از درمان های خانگی زیر استفاده کنید:
1 - جوش شیرین
با مخلوط کردن جوش شیرین و سرکه خمیری درست کنید و این ماده
خمیریشکل را روی نقاطی که پشه نیش زده بمالید. این خمیر، اثر
سمی ماده ای را که پشه با نیش خود وارد بدن کرده است، خنثی می
کند و به زودی خارش آن بهبود می یابد. بعد از آنکه این ماده
خمیری خشک شد، بهبود گزش پشه تسریع می شود.
2 - خمیر دندان
استفاده از خمیردندان سبب تسکین خارش می شود. خارش پوست باعث
گسترش سم به مناطق دیگر پوست می شود و سبب افزایش خارش های
بعدی می گردد.
3 - نمک
پس از آن که قسمتی از بدنتان دچار گزش پشه شد، می توانید آن
قسمت را با آب بشویید و روی آن را آرام بمالید. سپس اطراف آن
قسمت نمک بمالید. خارش آن، بعد از چند لحظه بهبود می یابد.
4 - دئودورانت
ماهیت قلیایی دئودورانت باعث تسکین درد گزش پشه می شود. نوع
جامد آن از نوع اسپری و ژل آن بهتر می باشد.
5 - آلوئه ورا
از درمان های مهم خانگی برای بیماری های پوستی از جمله گزش پشه،
استفاده از آلوئه ورا می باشد. استفاده از آلوئه ورا، نه تنها
خارش نیش پشه را تسکین می دهد، بلکه سبب تسریع در بهبودی آن می
شود.
6 - سرکه سفید
سرکه سفید نه تنها یک پاک کننده طبیعی است، بلکه به عنوان
تسکین دهنده خارش و ضدعفونی کننده در گزش پشه استفاده می شود.
یک پنبه را به سرکه آغشته کنید و به نرمی بر روی قسمتی از پوست
که دچار گزش پشه شده بمالید و اثر آن را پس از چند لحظه مشاهده
کنید.
اگرچه استفاده از سرکه به بهبود و کم شدن درد و خارش کمک
شایانی می کند، اما استفاده از سرکه برای پوست های حساس توصیه
نمی شود، چون این نوع پوست ها را دچار التهاب می کند.
7 - پوست موز
پوست موز می تواند در درمان گزش پشه موثر باشد. این ویژگی به
خاطر وجود مقادیر زیادی پتاسیم و آنتی اکسیدان های مختلف در
پوست موز می باشد. این عناصر هم در موز و هم در پوست موز وجود
دارد، اما استفاده از پوست آن بهتر جواب می دهد.
برای کاهش درد ناشی از گزش پشه کافی است قسمت داخلی پوست موز
را روی منطقه مورد نظر بگذارید تا تاثیر کند.
8 - لیمو
استفاده از لیمو نه تنها خارش را برطرف می کند، بلکه از بروز
عفونت نیز جلوگیری می نماید. لیمو یک ضدعفونی کننده طبیعی است
و به دلیل داشتن آنتی اکسیدان، به ترمیم پوست سرعت می بخشد. یک
لیمو را ببرید و هسته هایش را خارج کنید و آن را بر روی قسمت
مورد نظر بگذارید.
9 - روغن درخت چای
استفاده از این روغن در مبارزه با عفونت بسیار موثر است و یک
ضد التهاب طبیعی محسوب می شود. همچنین به ترمیم پوست کمک
شایانی می کند. برای بهبود گزش پشه چند قطره از این روغن را بر
روی منطقه موردنظر بریزید.
10 - حرارت و گرما
استفاده از کمپرس آب گرم ویا دوش آب گرم می تواند در تسکین درد
ناشی از گزش پشه موثر باشد. گرما سبب خروج بزاق پشه از پوست می
شود و در کاهش درد بسیار موثر می باشد.
اگر چه این راه حل موقتی است، اما وقتی حس گرما به مغز منتقل
شود، تا مدتی مغز با گرمای محل گزیده شده روبرو می شود و به
فکر سرد کردن آن منطقه است و برای مدتی درد ناشی از گزیدگی را
فراموش می کند.
11 - بارهنگ و اسطوخودوس
از برگ گیاهانی نظیر ریحان، اسطوخودوس و بارهنگ استفاده کنید و
روی زخم بگذارید ( می توانید عصاره برگ را روی منطقه مورد نظر
بگذارید ) و روی آن را با دستمال تمیزی بپوشانید و ببندید.
12 - استفاده از یخ
استفاده از یخ موجب بی حس شدن منطقه مورد نظر شده و تاثیر
هیستامین را محدودمی کند ( هیستامین در واکنش به ماده آلرژی
زایی که پشه وارد بدن کرده است تولید می شو د). همچنین یخ به
کاهش خارش و درد کمک می کند.
13 - چای کیسه ای
می توانید از چای کیسه ای مصرف شده و خیس استفاده کنید. آن را
روی محل مورد نظر بگذارید و اجازه دهید تا تانن موجود در برگ
چای به مقابله با آلرژی و خارش پوستی بپردازد.
14 - استفاده از صابون
صابون به دلیل خاصیت قلیایی اش، درد ناشی از گزش پشه را تسکین
می دهد. مقداری از صابون را روی قسمت مورد نظر بگذارید و صبر
کنید.
به نکات زیر توجه کنید:
1 - اگر برآمدگی غیرعادی پس از گزش پشه روی پوستتان بروز کرد،
حتما به پزشک مراجعه کنید.
2 - اگر به کشورهای خارجی سفر کردید و با گزش پشه مواجه شدید،
حتما به پزشک مراجعه کنید تا از عدم انتقال بیماری های شایع در
آن کشور اطمینان حاصل کنید.
3 - پس از انجام هر یک از راه های ارائه شده در بالا، مدتی به
بدن خود فرصت دهید تا واکنش های مناسب را ارائه دهد. در برخی
موارد ممکن است یک تا دو ساعت طول بکشد تا اثر خارش و درد و
التهاب از بین برود.
4 - اگر پس از گزش پشه، علایمی مانند درد و تب به همراه ورم
شدید پوست را داشتید، حتما به پزشک مراجعه کنید. ممکن است
حساسیت شدیدی به آن نوع پشه داشته باشید که باید تحت نظر پزشک
بهبود یابد.
قابل تـوجه تـازه ازدواج کـرده
ها ...
1.
به یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید
با یاد خدا، دلها آرام میگیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک
خواهد کرد.
2.
هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با همفکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای
رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.
3.
خودخواه و خودرای نباشید
خودخواهی و خودرأیی آسیب های متعدی را بهمراه دارد گذشته از اینکه
با این خصلت کمتر موفق خواهید شد تا لذتهای معنوی را درک کنید.
4.
عیبهای خود را ببینید
فقط بهدنبال عیبجویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع
کنید.
5.
قدرشناس باشید
قدر محبتهای پدر، مادر، همسر و دوستانتان را بدانید و سپاسگزار
الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آنچه مورد رضایت
خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزتنفس بیشتری بیابید.
6.
اهل عمل و مسۆولیتپذیر باشید
بهجای توقعداشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیتها و وظایف خود
باشید.
7.
به ارزشهای اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید
اعتقادات و ارزش های فرهنگی هر شخص قابل احترام است و این یکی از
عوامل احترام به شخصیت وجودی اوست.
8.
مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب
نخواهید داشت.
9.
هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعلهور ساخته و حرمت میان زن و شوهر
را خدشهدار میکند.
10.
دلی آرام و نیکخواه داشته باشید
دلآرامی، یکی از راههای برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان
است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگیهای
همسر دلآرام، مثبتاندیشی، ایمان، جاذبهی فکری و امیدواریاست.
11.
عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچکاری کوتاهی نکنید.
12.
معناجو باشید
حساسیتهای رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در
روابطتان نشود.
13.
پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی میزنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده
و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و
از پرحرفی بپرهیزید.
14.
تا جاییکه میتوانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمعشدن افراد خانواده دور میز یا سفرهی غذا، موجب افزایش روابط
عاطفی و احساس نزدیکی بیشتر آنان خواهد شد.
15.
شبکهی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علتهای ایجاد افسردگی در خانوادهها، قطع ارتباط با محیط
بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع
تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر
دو، آنرا ترجیح میدهید.
16.
به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید بهمنظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامهی
تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.
17.
به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشانمیدهد به او توجه دارید.
18.
خوش اخلاق باشید.
خوش خلقی نه تنها در روابط زناشویی بلکه بطور کلی در تمام مراحل
زندگی از برگزیده ترین صفات است.
19.
بیریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوهبر راحتی خودتان،
آنان هم شما را آسانتر میپذیرند.
20.
بهعهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان میدهید، تمام تلاش خود را برای عملکردن به
آن، بهکار گیرید.
21.
از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازهی
دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده
کنید.
22.
همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبیهایی هم دارند. سعیکنید به
نکات مثبت همسر خود فکر کنید.
23.
عیبپوشی کنید
همیشه اول، خوبیهای همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت،
انتقاد کنید و سعی نمایید معیار نقدهایتان، منطقی و قابل قبول
باشد. همچنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.
24.
خانوادهگرا باشید
همیشه برای خانوادهتان اعتبار قائل شوید و به رشد و پیشرفت هم
کمک کنید.
25.
عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
تواضع و صداقت پیشگی در رفتار راه های ایجاد کدورت را مسدود می
کند.
26.
رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان
فاش نکنید.
27.
صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب میشود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.
28.
همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با همفکری، برنامهریزی بهتری انجام
دهید.
29.
به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهیاوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در
اینصورت، آرامش همسرتان را بههم نزنید.
30.
به فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعیکنید تغییر در حرکت بهسمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از
تغییر، راههای درست ایجاد آنرا بدانید.