در هفتههای گذشته چند خواننده سرشناس اذعان کردهاند مشکل اضطراب دارند. آیا این هم از آن مواردی است که باید بیشتر و راحتتر در موردش صحبت کرد؟ مهمتر اینکه چه کار میشود کرد که مشکل اضطراب حل شود؟
سخنرانی برای جمع کار آسانی نیست. بسیاری افراد اگر قرار باشد در مراسمی بلند شوند و صحبت کنند، مضطرب میشوند.
حالا تصور کنید زندگی و اعتبارتان به اجراتان بسته باشد، و هزاران هوادارتان نفس در سینه حبس کرده باشند تا بیایید و هوش از سرشان ببرید. در چنین شرایطی، اضطراب یعنی بحران – حتی اگر در ظاهر یکی از محبوبترین چهرههای جهان باشید.
آخرهفتهای که گذشت، زین مالک، عضو سابق گروه وان دایرکشن، کنسرت دوبی را لغو کرد و گفت چون قرار بوده تکی اجرا کند "اضطراب بیشازحد" داشته.
یک روز پیش از آن، کامیلا کابیو، از اعضای گروه آمریکایی فیفث هارمونی، وسط کنسرت از صحنه بیرون رفت. بعدا اعلام کرد مضطربتر از آن بوده که بتواند ادامه بدهد. یک هفته قبل هم سلنا گومز اعلام کرد به خاطر افسردگی و اضطراب "مدتی" روی صحنه نخواهد رفت.
آیا میشود از این رخدادهای پیاپی نتیجه گرفت اضطراب خوانندهها بیشتر از پیش شده؟ یا اینکه چهرههای سرشناس راحتتر از قبل در این مورد حرف میزنند؟
تام چاپلین، خواننده سابق گروه کین که این روزها تکی اجرا میکند، میگوید: "امیدوارم دلیل این باشد که آدمها بیشتر در موردش حرف میزنند.
البته فکر میکنم فشار زندگی مدرن هم باشد. ضمن اینکه نسل فیسبوک، این طرز فکر که باید همیشه بهترین تصویر خودمان را ارائه بدهیم، بخشی از اصالت آدمیزاد را گرفته. به نظرم مهم است آدم اشتباه کند.
مهم است اگر ناراحتی یا افسردهای به بقیه بگویی. نباید اینطور باشد که تصویری از خودت بسازی که انگار همهچیز عالی است و همیشه خوشحالی."
نیکی لیدبتر، مدیر خیریه "اظطراب" میگوید اینکه چهرههای سرشناس در مورد مشکل روحیشان حرف میزنند "بسیار مفید است، چون باعث میشود اینگونه مشکلات شناخته شوند و مردم در موردشان حرف بزنند. وقتی یک آدم معروف مشکلش را میگوید، آدمی که مدتها این مشکل را داشته ناگهان میفهمد این مشکل یک بیماری شناختهشده است و اسمی دارد."
به نظر میرسد خوانندهها به خاطر اینکه فکر میکنند باید اجراشان بینقص باشد، بیش از دیگران در معرض حمله هراس (یا پنیک اتک) هستند.
هاروی گلدسمیت که سالها در کار برگزاری کنسرت بوده میگوید وحشت از صحنه "بهطرزی غیرقابلباور شایع" است، حتی بین بعضی از بزرگترین ستارههای موسیقی پاپ.
میگوید: "هر وقت هنرمندی قرار است روی یک صحنه بزرگ بیاید و دیر میکند، یعنی دچار همان وحشت از صحنه شده و منتظر است رفع شود. بعضی وقتها برنامه ۱۵-۲۰ دقیقه دیرتر شروع میشود، بهخصوص در شهرهای بزرگ مثل لندن، یا در شهر زادگاه آن هنرمند، که حالشان خرابتر میشود."
زین مالک که اول گزارش از او نام بردیم، از سال ۲۰۱۰ با گروه وان دایرکشن کنسرت میداده، بنابراین به اجرا جلوی جمعیت عادت دارد. اما امسال برای اولین بار باید تکی برنامه اجرا میکرد. نخستین اجرای بزرگ انفرادیاش ماه ژوئن در یک فستیوال بزرگ تابستانی بود. اما آنقدر از تکی روی صحنه رفتن مضطرب بود که کمی پیش از فستیوال کنارهگیری کرد.
نیکی لیدبتر معتقد است اگر یک برنامه به خاطر اضطراب لغو شود، احتمالا در برنامههای بعدی هم پشتهم این اتفاق میافتد.
میگوید: "خیلیها با اضطراب زندگی میکنند. یک بار که در شرایطی خاص دچار حمله هراس (panic attack) بشوند، ترس به وجودشان میافتد که در موقعیتهای دیگر هم این اتفاق بیافتد.
این فرایند "تعمیم" به این شکل عمل میکند که ذهن ناخوداگاه دنبال موقعیتهای مشابه میگردد و سعی میکند ازشان دوری کند. وقتی کار به اینجا بکشد، بعید نیست که هنرمندی مثل زین دچار 'ترس از هراس' بشود، که یعنی زندگی با ترس مدام – که نکند دوباره (از اجرا) بترسد."
حمله هراس هر آن ممکن است رخ دهد، بدون نشانه قبلی. اما تری کلارک، از محققان کالج سلطنتی موسیقی بریتانیا، معتقد است "راههای مختلف" برای کمک به کسانی که میخواهند برنامه اجرا کنند وجود دارد.
میگوید: "در موسیقی از روانشناسی ورزشی زیاد استفاده میکنیم. یعنی دانشجوهای موسیقی تمرینهایی میکنند که مثل تمرینهای ورزشکاران است، یعنی تمرین مهارتهای ذهنی و راههای کنارآمدن (با هراس). جز این راههای پرخطرتری هم هست، مثلا استفاده از داروهایی که واکنش مغز به آدرنالین را محدود میکند. یعنی در واقع بدن را آرام میکند. اهل موسیقی از این داروها زیاد استفاده میکنند."
نیکی لیدبتر معتقد است با تکنیکهای مناسب و شبکه حمایتی کارا، میشود بر اضطراب غلبه کرد. او میگوید: "ما قویا اعتقاد داریم – و شواهد هم همین را نشان میدهد – که آدمها میتوانند حتی اشکال بسیار پیچیده و حاد اضطراب را پشتسر بگذارند، و میگذارند. البته اگر در معرض دید همگان باشی کار سختتر است، چون فشار برای اجرا و بازگشت به صحنه زیاد است. توصیه ما در این موارد این است که آرام و گامبهگم پیش بروند."
خانم لیدبتر اضافه میکند: "باید با آن (هراس) روبرو شد، اما نه تنها، با یک شبکه حمایتی. باید سراغ شیوههایی مثل رفتاردرمانی شناختی (CBT) رفت. همینطور شیوههای مدیریت شخصی – مثل دقت به رژیم غذایی، برنامه خواب و ورزش. همه این کارها به کاهش و کنترل اضطراب کمک میکند."