بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

اشتباهاتی که زنان در زندگی مشترکشان میکنند.

آیا پیش آمده است که از انجام کاری که مطمئن بودید همسرتان را خوشحال می کند نتیجه عکس گرفته باشید؟ آیا هنگامی که او به هر گونه لطف شما به طرزی منفی پاسخ می  گوید، یکه می  خورید؟

بسیاری از زنان در نحوه ارتباط خود با همسران شان مرتکب اشتباهاتی می  شوند که رابطه آنان را دچار اختلال می  کند. بسیاری از این اشتباهات در نتیجه الگوهای رفتاری است که ما از مادران و مادربزرگ  های خود گرفته ایم. هنگامی که این عادت  ها و روش  ها را در دنیای امروز به کار می  بریم احساس بدی به ما می  دهند و باعث می  شوند همسران مان نیز رفتار بدی با ما داشته باشند. بعضی از این اشتباهات از این گونه اند:

اشتباه اول : زنان در حق مردان مادری کرده و آنان را با بچه ها اشتباه می گیرند

به این جملات توجه کنید : « مواظب باش کیف پولت را فراموش نکنی »، « قبض برق را پرداختی؟ »، « می دانی ماشین بنزین ندارد؟ »، « چند بار باید گفت این حوله  های خیس را روی زمین نینداز » و« اگر با این لباس نازک بیرون بروی حتما سرما می  خوری. » یکی از معمول  ترین و مخرب  ترین عادات ارتباطی زنان با مردان است. ما به گونه ای با آنان رفتار می  کنیم که گویی کودکی بیش نیستند و این  طور فرض می  کنیم که ناتوانند و نمی  توانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند ما زندگی  شان را بگردانیم. البته این پیش  فرض  های ما در بسیاری از مواقع حقیقت دارند، اما موضوعی که در این جا اهمیت دارد این است : هنگامی که با یک مرد مانند پسربچه کوچکی رفتار می  کنید او نیز شما را مایوس نکرده و مانند بچه ای کوچک رفتار خواهد کرد. هنگامی که انتظار دارید ناتوان، درمانده و ضعیف باشد، او نیز ناتوان، درمانده و ضعیف می  نماید.

این جمله یعنی اینکه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع می شوند و کارهای را که خودشان می بایست انجام دهند برایشان انجام می دهیم برای مثال :

_ در حق آنها زیاد از حد مفید هستید، مثلا :

دنبال کلید هایش می گردیم، لباس  هایش را پشت سرش جمع می  کنیم و مانند آن.

_ راه انداختن بازی های کلامی با انها جهت بیرون کشیدن اطلاعات :

گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی کار کردی؟

_ ما چنین فرض می کنیم که مردها کم حافظه و فراموشکارند و اطلاعاتی که می بایست خودشان به خاطر داشته باشند ما باید به آنها گوش زد کنیم :

وقتی رسیدی زنگ بزنی، وقت دکتر امروزت یادت نره! یادت نره بچه ها رو از مدرسه بیاری!

_ آن ها را نکوهش می کنید ، گویی بچه اند :

نمی  بینی هوا سرد است؟ چند بار بگم چراغ ها را قبل از خوابیدن خاموش کن!

_به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانند به درستی انجام دهند :

یک روز با بچه ها فرستادمش که برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین کاری را نمی کنم.

_ اصلاح اشتباهات و امر ونهی کردن به آنها :

اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی می کردم! اگر جای تو بودم از رضا به خاطر کاری که انجام دادم معذرت خواهی می کردم.

اما چرا ؟؟؟

ما زن  ها برای مادری کردن آموزش دیده ایم و برای آن نیز پاداش می  گیریم. وقتی بچه بودید یگانه الگوی تان مادرتان بود. همواره شاهد بودید که او چگونه از خواهر و برادرتان حمایت می  کرد. شما نیز آموختید حمایت  گر، مهربان و فداکار باشید و به نیازهای دیگران رسیدگی کنید. هم چنین شاهد بودید چگونه مادرتان در حق پدرتان مادری می کرده است، در نتیجه شما نیز چنین آموختید. پس وقتی بزرگ شدید و ازدواج کردید عینا همین کار را با همسرتان انجام دادید. ما به این دلیل در حق مردان زندگی مان مادری می کنیم که آن ها را به خود وابسته سازیم. وقتی تلاش می  کنیم کلیه نیازهای شوهر خود را برآورده سازیم او را شدیدا به خود وابسته می  کنیم. مردان نیز عادت دارند که در حق شان مادری شود، مردها در کودکی همواره شاهد بوده اند که مادرشان از آن ها مراقبت کرده است، بنابراین برای شان عادی است به همسر خود اجازه دهند این نقش را ادامه دهد.

اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاری هایتان ، باز هم روابطتان خراب می شود؟؟

_علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر شده و علیه  شما طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کار خود ادامه دهید، اما یک روز شورش خواهد کرد چون الان او همانند یک پسر بچه ای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، هم چنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند و با برقراری رابطه ای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یک معشوقه معاوضه می کنند.

_ با همسرتان طوری رفتار می  کنید که گویی او بی  لیاقت است، و لذا او نیز احساس بی  لیاقتی کرده و در نتیجه اعتماد به نفسش پایین خواهد آمد و باعث به وجود آمدن یک چرخه ی معیوب در زندگی می شود. وقتی یک مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت.

راه حل :

_ از انجام دادن کار هایی که همسرتان خودش می تواند انجام دهد پرهیز کنید: اجازه دهید خودش دنبال کلیدش بگردد. ولی هیچ گاه جواب سرد کننده ای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من که مادرت نیستم، حتی توصیه نمی  کنم که در حق همسرتان مهربان و حمایت  گر نباشید، بلکه هدف این است که کمتر مانند یک مادر با او رفتار کنید.

_ با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار کنید. به جای او فکر نکنید و تقویمش نباشید. یک بار که وقت دکترش را فراموش کرد دفعه ی بعدی آن را به خاطر می سپارد.

_ مسئولیت ها را به او واگذار کنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نکنید مسولیت ها را از او سلب نمایید. به او اجازه دهید اشتباه کند و عواقب آن را نیز بپذیرد، زیرا تنها از این راه می  تواند بیاموزد کارها را به درستی انجام دهد.

_ از رفتارهای مادرانه خود لیستی تهیه کنید، چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشید. اولین قدم در تغییر رفتارهای خود آگاه شدن از آن ها است.

 

 

اشتباه دوم : زنان، خود و ارزش هایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار می دهند!

تصور کنید بر سر میز شام یک تکه از ماهی های بزرگتر آن یکی است آن را به کی می دهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار می دهید.

_ ما علاقه، عادت ها و فعالیت های خود را بخاطر همسرمان کنار می گذاریم چون این علایق خوشایند او نیست ؛ مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستم های حمایتیتان جدا کنند. زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنها باشد. اما اگر کسی دیگر این کار را با خودشان انجام دهد و آنها در کنترل خود بگیرد شکوه سر می دهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:

- بیش از حد به مرد خود وابسته می شوید چون جز او کسی را ندارید.

- شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود.

_ از لحاظ احساسی بوقلمون  صفت شده و برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او می خواهد در می آیید: یکی از معمول ترین راه هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه ی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شکل زن ایده ال او در آیند. خود را در معرض جراحی های خطرناک قرار داده فقط بخاطر اینکه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و می پسندد.

_ برای اینکه رویاهای مرد مورد علاقه تان را تحقق ببخشیم، رویا هایمان را به کلی فراموش می کنیم. زنی که از کار خود استعفا می دهد تا به شغل همسر خود برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال که آنها قطع رابطه می کنند خود را بیکار و نیازمند می بیند.

چرا زنان در روابط خود را فدای دیگران می کنند؟

زنان به دلایل زیادی این کار را انجام می دهند چون هزاران سال است که به زنان آموزش داده اند که خود را فدای شوهرانشان کنند. (علایق، استعداد، و شغل هایشان را و ....) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیده اند . به عوض آن که تلاش کنیم رویا های خودمان را تحقق ببخشیم فدا کردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی می دانیم. خیلی ساده است که بگوییم:

می توانم درسم را تمام کنم و یک مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم که در رشته عمران تحصیل می کرد، بکنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا می گذارید نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست داشته باشید.

راه حل: چگونه از فدا کردن رویاها در روابطمان پرهیز کنیم

_ از تمامی رویا ها و خواسته های گذشته تان که بخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشته اید لیستی تهیه کنید (درسته که سخته اما این کار را انجام دهید) تا در اینده دیگر مرتکب چنین کاری نشوید.

_رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال بخاطر بسپارید و به خاطر شخصی به هر رنگی در نیاید به امید اینکه مردی را بیابید که بتواند شما را اغنا کند. هر چه زنی کامل تر باشید احتمال اینکه مستاصل شوید کمتر است و ارزش هایتان را کمتر زیر پا می گذارید. 


داشتن همسر دوم  درست یاغلط؟

در شرایط امروزی جامعه ما تصمیم به ازدواج با زنی که به تنهایی سرپرستی کودک یا کودکانی را بر عهده دارد چیز عجیبی نیست. هر چند این قضیه هنوز هم برای تعدادی از مردان ( حتی آنهایی که خودشان تجربه یک شکست در زندگی زناشویی را داشته و حتی صاحب فرزند هم هستند ) دشوار است و در مورد پذیرش آن با مشکلات و چالشهای جدی مواجهند اما حقیقت امر این است که متاسفانه با سیر صعودی تعداد طلاقها در جامعه، مسلما تعداد زنان یا مردانی که به تنهایی مشغول بزرگ کردن فرزندشان هستند رو به افزایش است.

تقریبا 75 درصد والدینی که طلاق می گیرند دوباره ازدواج می کنند و این یعنی برخی از کودکان جامعه ما بخشی از زندگی شان را با پدر خوانده و یا مادر خوانده سپری می کنند که البته در این یاداشت بیشتر سعی داریم در مورد ناپدری ها صحبت کنیم.

لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیر مترقبه به وجود می آید او را ملامت و سرزنش نمی کنید.

غالب کودکان بعد از طلاق والدین با یک مرحله سازگاری جدید یعنی زندگی تک والدی باید سازش پیدا کنند و این در حالی است که ازدواج مادر نیز دوباره یک سازش جدید را در زندگی فرزند ایجاد می نماید.

با وجود داستانهایی که در مورد ظالم بودن ناپدری ها خوانده یا شنیده ایم ولی تحقیقات نشان داده که این چنین نیست. برای پسرها غالبا وجود ناپدری مفید است. پسر بچه هایی که بین شش تا یازده سال با ناپدری زندگی کرده اند در مقایسه با آنهایی که تنها با مادرشان زندگی کرده اند رفتار بالغانه تری داشته و سازگار تر هستند و از لحاظ اجتماعی کفایت بیشتری دارند.

علاوه براین ناپدری ها می توانند با کفایت باشند و در ضمن زنانی که مجددا ازدواج می کنند خیلی شادتر از زنانی هستند که تنها و بدون همسر مانده اند و احساس ایمنی بیشتر کرده و از لحاظ مالی هم مشکلات کمتری دارند. لذا با این اوصاف برنامه ریزی برای ازدواجی مجدد ( بعد از طلاق ) که همراه با بررسی و شناخت کافی باشد می تواند سطح کیفی زندگی مردان و زنانی که زندگی اول شان را از دست داده اند و حتی در سلامت روان فرزندان طلاق، موثر واقع شود.

در ادامه توصیه هایی به مردانی ارایه می شود که قصد ازدواج با زنی را دارند که صاحب فرزند یا فرزندانی هست :

1 - ارتباط و رابطه تان را بشناسید و کشف کنید

اگر واقعا خواهان ازدواج با زنی هستید که صاحب فرزند یا فرزندانی است، ارتباط  تان را با او خوب شناسایی و کشف کنید لذا این زمان بهترین وقت برای ملاقات فرزند یا فرزندان آن زن خواهد بود. این اولین قدم در شناخت بهتر آن زن و شناخت چگونگی آغاز اعتماد بین شما دو نفر است. باید بتوانید به این واقعیت که او یک مادر است توجه کنید و کمی در این باره احساس نگرانی کنید.

2 - پذیرفتن نیازهای بچه ها

شما باید به تدریج درک کنید و بپذیرید که نیازهای کودکان و فرزندان در هر مرحله ای در اولویت هستند. به عنوان یک مرد، بایستی به این درک برسید که برای یک زن فرزندان وی بسیار مهم بوده و احتمالا در اولویت اول هستند و آنها مهمترین بخش زندگی او هستند. شما باید در زندگی با این زن، آمادگی هرگونه بهم  خوردن برنامه ریزی ها در لحظه آخر باشید زیرا او به عنوان یک مادر الزامات و تعهدات دیگری هم دارد و بهترین کار منعطف بودن و درک کردن او در زمان وقوع این حوادث است. لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیر مترقبه به وجود می آید او را ملامت و سرزنش نمی کنید. لازم است مطمئن شوید که به او شانس توضیح دادن را می دهید و بقیه جر و بحث ها را به آینده موکول می کنید.

3 - ملاقات کردن بچه ها

وقتی که زمان مناسب برای دیدن فرزند یا فرزندان او فرا رسید باید اینکار را بر اساس برنامه ریزی و اجازه او انجام دهید. لازم است یک لحظه خود را جای این بچه بگذارید چرا که ممکن است به  دلیل جدایی والدین خود اوقات بدی را سپری کرده باشد. از طرفی معمولا مشاهده حضور مردی جدید در زندگی مادرش که قرار است نقش پدر را برای وی هم ایفا کند، بسیار سخت است. لازم است صبور و فهمیده باشید. سعی کنید بدون تحت فشار گذاشتن او با او رفیق شوید. شما باید قادر باشید آنها را به هر شکلی که هستند و یا هر طوری که احساس می  کنند بپذیرید. به او زمان بدهید خواهید دید که کارها خودش درست خواهد شد.

4 - هرگز زیاده خواه نباشید

نباید انتظار داشته باشید که درست در ابتدای آشنایی، توسط بچه ها یا اقوام و خانواده این زن مورد استقبال و خودش آمدگویی قرار بگیرید. شما باید صبور باشید و قدرت درک و فهم آنچه که در حال وقوع است را داشته باشید. بهترین کار در این لحظات، داشتن یک روش خوب برای درک کردن هرکسی است ( داشتن حس همدلی ).

شما نمی توانید کسی را مجبور کنید که شما را دوست داشته باشد و هرگز و در هیچ شرایطی از روی خودخواهی و تکبر کاری نکنید.

5 - داشتن حس مشترک

فکر کنید که اگر شما در چنین شرایطی قرار داشتید چه احساسی می کردید؟ اطمینان حاصل کنید که به تمام افراد زمان و مکان مناسب داده شده است. هرگز زنی را مجبور نکنید که در زندگی با شما میان شما و فرزندش یکی را انتخاب کند چون در نهایت و به مرور زمان این شما هستید که شکست می خورید و رابطه صمیمانه با همسرتان را از دست می دهید. در واقع شما باید این اطمینان را از خود داشته باشید که، می توانید نقش یک حامی را برای این زن و فرزندش ایفا کنید. او حتما به خاطر اینکه شما حامی او بوده اید و شرایط او و فرزندش را درک کرده اید از شما قدردانی و تشکر خواهد کرد. ایفای یک نقش حمایتگر برای این زن و فرزند، مسلما باعث ایجاد حس صمیمت و خوشبختی بیشتر در زندگی زناشویی شما می گردد.

 


 

تجرد یا تاهل، کدام مفیدتر است؟


تجرد یا تاهل، کدام مفیدتر است؟


محققان دانشگاه ایالتی اوهایو گفتند: اگر چه ازدواج ظاهراً برای آنهایی که در وضعیت جسمانی خوبی هستند، مناسب است اما نمی تواند در حالی که سلامت افراد روند رو به نزولی دارد، افراد را در برابر مرگ محافظت کند.

محققان همچنین براساس نتایج این تحقیقات دریافتند که افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد خود را از نظر میزان سلامت جسمانی دست بالا می گیرند.

«هوی ژنگ» استادیار جامعه شناسی و نویسنده این تحقیقات گفت معتقدیم، ازدواج همچنان برای سلامتی برخی از مردم مناسب است اما به طور یکسان از سلامتی افراد محافظت نمی کند به طوری که سطح محافظت از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است.

این تحقیقات در عین حال حاکی است به نظر نمی رسد که ازدواج کردن برای آن دسته از افراد که در سلامتی ضعیف به سر می برند فواید فوق العاده ای داشته باشد.

این تحقیقات در ماه مارس در مجله Journal of Health and Social Behavior منتشر شده است و نتایج آن در خصوص هر دو گروه مردان و زنان و افراد مطلقه، بیوه ها وافراد مجرد صدق می کرد.

محققان در تحقیقات خود اطلاعات حدود 800 هزار نفر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. این افراد در مصاحبه سازمان بهداشت ملی آمریکا از سال های 1986 تا 2004 شرکت کرده بودند.

بر پایه این گزارش، این افراد در یک نظرسنجی در چارچوب مصاحبه جامع سازمان بهداشت ملی آمریکا ارزیابی خود را از سلامت جسمانی شان بیان کردند.

در این نظرسنجی از آنها خواسته شده بود ارزیابی خود را از سلامتشان را با انتخاب یکی از گزینه های عالی، بسیار خوب، خوب، متوسط یا ضعیف بیان کنند.

محققان در ادامه تحقیقات خود اطلاعات مربوط به 24 هزار نفر از افراد ذکر شده را که در طول این سالها فوت کرده بودند، مورد ارزیابی قرار دادند.

این تحقیقات با تایید نتایج قبلی نشان داد: افرادی که ازدواج نکرده بودند به طور قابل توجهی در معرض خطر مرگ در مدت سه سال قرار داشتند. در همین حال، افرادی که اصلاً ازدواج نکرده بودند و در نظرسنجی سلامت خود را عالی ارزیابی کرده بودند - در مقایسه با افراد متاهل با سلامت عالی - 2 برابر بیشتر با احتمال مرگ ظرف 3 سال روبه رو شدند.

این تحقیقات همچنین نشان داد که کاهش سلامت و قرار گرفتن در معرض خطر مرگ در افراد متأهل  کمتر می شود.

بر اساس این تحقیقات، خطر مرگ افراد متاهل نسبت به افراد مجرد 12 درصد کاهش می یابد.

نویسنده این تحقیقات گفت: نتایج این تحقیقات نشان  می دهد که ازدواج ممکن است برای پیشگیری از بیماری مفید باشد اما نه برای افرادی که به طور جدی بیمار هستند یعنی افرادی که در نظرسنجی وضعیت سلامتی خود را بد ارزیابی کرده بودند. خطر مرگ و میر در آن دسته آنها که ازدواج کرده بودند در مقایسه با آن دسته که ازدواج نکرده بودند تفاوت چندانی نداشت.

وی افزود: ما اثر حفاظتی ازدواج را در زمانی که مردم در سلامت عالی هستند بیشتر می بینیم،  اما نه زمانی که آنها در سلامت ضعیف به سر می برند.

با وجودی که این تحقیقات ارتباط بین وضعیت تاهل و بهداشت را مطرح کرده است،  اما رابطه علت و معلولی را نشان نمی دهد.

احتمال وقوع حملات قلبی در میان متاهل ها کمتر است

محققان دیگر نیز با انجام تحقیقات خود در مورد ازدواج کردن و یا ازدواج نکردن به نتایج جالبی رسیدند.

محققان فنلاندی بعد از انجام تحقیقات خود دریافتند که احتمال وقوع حملات قلبی در میان افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد کمتر است و در صورت وقوع این قبیل حملات،  افراد متاهل سریعتر بهبود می یابند.

این محققان،  اطلاعات مربوط به 15هزار و 330 نفر از مردم فنلاند را در سنین بین 35 و 99 بودند و در بین سال های 1993 تا 2002 میلادی دچار حملات قلبی حاد شده بودند، را گرد آوری کردند.

بیش از نیمی از این افراد طی دوره زمانی 28 روز بعد از حملات قلبی فوت کردند.

این تحقیقات نشان داد که میزان وقوع حملات قلبی در میان افراد مجرد در همه گروه های سنی بین 58 تا 66 درصد بیشتر از افراد متاهل است.

فواید ازدواج برای زنان بیشتر از مردان است

محققان فنلاندی در این تحقیقات گفتند: فواید ازدواج برای زنان بیشتر از مردان است. این مطالعه نشان داد احتمال وقوع حملات قلبی در میان زنان مجرد در مقایسه با زنان متاهل 60 تا 65 درصد بیشتر است.

هنگامی که مرگ ناشی از حملات قلبی مطرح شد، این تفاوت میان مردان و زنان مجرد و مردان و زنان ازدواج کرده حتی بیشتر می شد. برای مردان مجرد خطر مرگ در فاصله 28 روز پس از حملات قلبی 60 تا 168 درصد بیش از مردان متاهل بود؛ در زنان مجرد، خطر مرگ ناشی از حمله قلبی 71 تا 175 درصد بالاتر زنان ازدواج کرده بود.

برای زنان و مردان،  ازدواج باعث کاهش قابل توجه میزان مرگ و میر ناشی از حملات قلبی می شود.

اعضای این تیم تحقیقاتی درباره دلایل این امر به عواملی از قبیل درآمد بالاتر یک زوج در مقایسه با فرد تنها، عادت های سالم تر و نیز برخورداری از شبکه حمایتی گسترده تر بعد از ازدواج اشاره کردند. محققان گفتند آثار روانی ناشی از امر مقدس ازدواج را نیز نمی توان نادیده گرفت.

احتمال افسردگی در مجردها بیشتر است

محققان فنلاندی گفتند احتمال افسردگی در میان افراد مجرد بیشتر از افراد متاهل است و نتایج تحقیقات قبلی نیز نشان می دهد که افسردگی تاثیری مخرب بر میزان مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی دارد.

 

چگونه بیماری آلزایمر را مغلوب کنیم؟



مطالعات انجام شده در دانشگاه کلمبیا نشان می دهد که اسید فولیک از بیماری آلزایمر پیشگیری می کند.

برای انجام این تحقیق 965 فرد میانسال که هیچ نشانه ای از زوال عقل (دمانس یا آلزایمر) نداشتند، انتخاب شدند. رژیم غذایی و میزان دریافت ویتامین های گروه B در این گروه به مدت 7 سال مورد بررسی قرار گرفت. در پایان این دوره، 192 نفر به آلزایمر مبتلا شده بودند.

نتایج نشان داد در گروهی که بیشترین میزان اسید فولیک را دریافت کرده بودند، خطر ابتلا به آلزایمر، 50 درصد کمتر از سایر افراد بود.

متخصصان معتقدند که ویتامین های گروه B به ویژه اسید فولیک، ویتامین B6 و B12 ترکیبی به نام هوموسیستئین را در خون کاهش داده و به این ترتیب مانع از تخریب سلول های عصبی می شوند.

اسید فولیک یکی از ویتامین های گروه B است که نقش مهمی در سلامت و پیشگیری از بیماری ها ایفا می کند.

مصرف مقادیر کافی این ویتامین از دوران جنینی تا سالمندی ضروریست. متخصصان به مادران توصیه می کنند قبل از شروع بارداری و پس از آن از مکمل های اسید فولیک استفاده نمایند، زیرا کمبود این ویتامین منجر به نقص لوله عصبی جنین می شود. بر اساس مطالعه اخیر، مصرف اسید فولیک در دوران میانسالی و سالمندی نیز به دلیل پیشگیری از آلزایمر ازاهمیت بالایی برخوردار است.




این میوه خواب آور است


تحقیقات اخیر در دانشکده پزشکی تگزاس نشان می دهد که آلبالو به درمان بی خوابی کمک کرده و مصرف آن خواب آرامی را به همراه خواهد داشت.

بر اساس این مطالعات، در حقیقت آلبالو الگوی خواب را تنظیم می کند.

محققان دریافته اند که این میوه خوشمزه حاوی مقادیر قابل ملاحظه ای ملاتونین است. ملاتونین ماده ای است که در مغز سنتز می شود، در فرآیند خواب و بیداری نقش مهمی ایفا می کند و برای داشتن یک خواب آرام و طبیعی ضروری است.

نتایج این مطالعه حاکی از این است که خوردن نصف لیوان آلبالو میزان ترشح ملاتونین را افزایش داده و بنابراین الگوی خواب طبیعی را بهبود می بخشد.

این میوه علاوه بر بهبود خواب، به دلیل دارا بودن ویتامین ها، مواد معدنی و فیتوکمیکال های متعدد نقش مهمی در حفظ سلامت و پیشگیری از بیماری های مختلف ایفا می کند.

 

"ترخون" را از دست ندهید

ترخون نوعی سبزی معطر است با خواص دارویی فراوان که در فرانسه این سبزی را پادشاه سبزیجات نامیده اند.

این سبزی در فرانسه و در سایر نقاط جهان در آشپزی سنتی - به صورت تازه یا خشک - به عنوان طعم دهنده قوی مورد استفاده قرار می گیرد.

تسکین دندان درد

در طول تاریخ، از این سبزی معطر برای تسکین موقتی درد دندان استفاده می شده است. محققان دانشگاه آریزونا می گویند علت تسکین درد دندان به خاطر وجود ماده ای موسوم به اوژنول است که در روغن میخک نیز وجود دارد.

سبزی ترخون نه تنها موجب تسکین درد دندان می شود بلکه برای تسکین درد لثه نیز که همراه با درد دندان ایجاد می شود موثر است.

تحریک اشتها

ترخون دارای خواص مفیدی است که می تواند موجب افزایش اشتها گردد. محققان طی تحقیقات خود بر روی موش ها که در سال 2010 در مجله "دیابت" به چاپ رسید نیز به این نتیجه دست یافتند مصرف ترخون موجب تحریک و افزایش اشتها می گردد.

استفاده از این سبزی معطر در انواع غذاها برای کلیه افراد به خصوص آن هایی که بر اثر بیماری دچار ضعف اشتها شده و یا افراد مسن توصیه می شود.

کمک به هضم غذا

سبزی ترخون علاوه بر استفاده در آشپزی به عنوان طعم دهنده، دارای خواص دارویی نیز است که از جمله آن ها می توان به تسکین ناراحتی های معده که بر اثر استرس به وجود آمده و همچنین تقویت سیستم هاضمه اشاره کرد.

کارشناسان گیاه درمانی استفاده از روغن ترخون را همراه با روغن رازیانه و عسل برای تقویت سیستم هاضمه توصیه می کنند ولی در صورت داشتن آلرژی از استفاده این روغن ها وعسل خودداری کنید.

دارای خواص آنتی اکسیدانی است

ترخون،  به خصوص نوع ترکی آن، دارای خواص آنتی اکسیدانی فراوانی بوده که می تواند در خنثی سازی موادی موسوم به رادیکال های آزاد کمک خوبی نماید.

رادیکال های آزاد، محصولات فرعی متابولیسم هستند و اگر بدن شما نتواند به طور موثر از دست آنها خلاص شود، می توانند موجب تخریب سلول  های بدنتان شوند و در نتیجه در سیستم هاضمه شما باقی مانده و آسیبی را در بدن ایجاد نمایند که ممکن است حتی منجر به ایجاد سرطان شود.

طی تحقیقی که در سال 2005 صورت گرفت و در"مجله کشاورزی و شیمی غذا" نیز به چاپ رسید محققان دریافتند ترخون می تواند به عنوان یک از بین برنده رادیکال های آزاد در بدن نقش موثری ایفا نماید.

ترخون علاوه بر موارد فوق دارای خواص آنتی باکتریال و ضد قارچ نیز می باشد.