بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

نیمه گمشده ما باید شبیه ما باشد یا متضاد ؟!

نیمه گمشده ما باید شبیه ما باشد یا متضاد ؟! به گفته دکتر ناصری برخلاف تصور عموم مردم که به هنگام ازدواج به دنبال یک نفر شبیه خود می گردند، آن چه یک ازدواج را به تکامل می رساند، جمع شدن اضداد است که به رشد و تکامل می انجامد. به عبارت دیگر یک مرد باید با انتخاب زنی که موردپسند اوست، روان زنانه اش را تقویت کند و یک زن روان مردانه اش را ،به این ترتیب ازدواجی تکامل بخش است که حامل تضادها باشد. حال سوال این جاست که ۲ انسانی که متضاد یکدیگر هستند چطور می توانند ازدواج موفقی داشته باشند؟ نکته همین جاست. فقط یک انسان خودخواه است که دنبال کسی شبیه خودش می گردد تا بشوند دو تا؛ در صورتی که یک انسان بالغ و دیگرخواه می خواهد با کسی ازدواج کند که شبیه او نباشد و آن چه او ندارد در اختیار داشته باشد تا با کمک توانمندی های طرف مقابل به کمال و وحدت برسد. اگر می بینید که ازدواج های سنتی گذشتگان ما موفق تر از ازدواج های مدرن روزگار ماست، دلیلش این است که مردم آن زمان تضادها را بهتر می پذیرفتند و با جمع اضداد میانه خوبی داشتند اما مردم حال حاضر دنبال شبیه سازی هستند و می خواهند کسی را پیدا کنند که شبیه خودشان باشد. در ازدواج های جدید هرکسی خودش را دوست دارد و می خواهد یک نفر مثل خودش را انتخاب کند غافل از این که دو قطب همنام پس از مدتی هم را دفع می کنند و نمی توانند با هم کنار بیایند. آغاز این ازدواج ها خوشایند و پایانش حامل تلخی و جدایی است اما ازدواج های سنتی با تضاد شروع می شود و ۲ نفر به رشد و تکامل می رسند و زندگی پایداری را تجربه می کنند. در ازدواج های سنتی«دوستی» وجود دارد که با گذشت زمان عمیق تر می شود اما در ازدواج های مدرن عشق مثل شهاب گذراست و فقط لحظه ای آسمان را روشن می کند. این روان پزشک تاکید می کند: هدف ما دفاع از ازدواج سنتی یا رد ازدواج مدرن نیست زیرا انسان چه در عصر سنتی و چه در عصر مدرن مشکلات زیادی داشته است. لازم است انسان با نگاه به سنت و مدرنیته و با ورود به دوره پست مدرن سعی کند مشکلات آن دوران را پشت سر بگذارد و با بصیرت از امتیازات گذشته بهره ببرد. جالب است که اساس دوره پست مدرن بر تضاد بنا شده حتی در ادبیات، معماری و فلسفه. برای همین است که به نقطه شروع بحث بر می گردیم و این که انسان به هنگام ازدواج باید به دنبال نیمه مکمل وجودی خود باشد و نه شبیه خودش. نباید در انتخاب همسر دچار خودشیفتگی یا خودپسندی شد زیرا این کار آفت ازدواج است و باعث می شود فرد تصور کند آن قدر بی عیب و ایراد است که می تواند یک نفر عین خودش را تحمل کند. اما پس از مدتی در می یابد که اشتباه کرده است و قادر نیست همسری را که آن همه در وجودش به دنبال شباهت بود، بپذیرد. واقعیت این است که در زندگی هم مثل طبیعت جمع اضداد است که ادامه حیات را میسر می کند. مثل گرما و سرما، آتش و آب، تاریکی و روشنایی که در کنار هم معنا می دهند و تضاد زیربنای هر تکاملی در زندگی است. اگر تضاد نباشد رشد و تکامل شخصیت ناممکن است. اما انسان باید به هنگام ازدواج آن قدر به بلوغ رسیده باشد که بتواند آبرومندانه تعارضات و تضادها را حل و سعی کند کمترین آسیب را به طرف مقابل و زندگی اش وارد کند تا به رشد و تکامل برسد. اتفاقی که اغلب رخ می دهد این است که غرور، قدرت و استقلال نزد مرد انباشته می شود و عاطفه ، احساس و وابستگی نزد زن احتکار می شود. مردی که نخواهد از قدرتش به زن انفاق کند و زنی که عواطف و عشق را زندانی می کند و به مرد نمی بخشد هیچ یک نمی توانند تکامل را تجربه کنند؛ زیرا نتوانسته اند تعارضات را بین خودشان حل کنند. در این شرایط زندگی مثل بازاری می شود که کسی نمی خواهد چیزی بخرد یا بفروشد و به اصطلاح «کساد» می شود. به گفته دکتر ناصری ازدواج خوب ازدواجی است که تحمل و گذشت در آن حرف اول را بزند، چیزی که در زندگی مشترک جوانان امروز ما نایاب است. ازدواجی که هر ۲ طرف بدانند همه حق یا حقیقت با آن ها نیست و آن ها نیاز دارند روی حرف خود پا بگذارند تا تجربه های بهتری کسب کنند. با بخشیدن و انفاق کردن می توان به پذیرش نظرهای مخالف و متضاد در زندگی مشترک دست یافت نظر شما : آزادی فردی شما بعد از ازدواج چگونه تعریف می شود ؟! یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است، «محدودکردن آزادی‎های فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی که نسبت به این محدودیت از خود نشان می‌دهند «مقاومت» است. برای مثال فردی قبل از ازدواج، هر روز جمعه‌ها عادت داشته با دوستان خود به کوه و یا تفریح برود و زمانی که ازدواج می‌کند، همسرش با این موضوع مخالف است و در برابر او مقاومت می‌کند. مثلا زمانیکه فرد لباس‌هایش را می‌پوشد و آماده برای رفتن به بیرون از خانه می‌شود، همسرش سریع واکنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «کجا، تو دیگر همسرداری و اگر جایی بخواهی بروی، باید با هم برویم». در ابتدا زوجین این نوع رفتار را می‌پذیرند و برای هم دیگر گذشت می‌کنند؛ اما با مرور زمان مقاومت خود را آغاز کرده و می‌گویند:"«ماهم می خواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم». زمانیکه زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت می‌کنند، باعث می‌شود به تدریج در دید زن و شوهر یک مسابقه‌ای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین می‌شود. مسئله اصلی این است که طرفین باید به همدیگر «اعتماد» داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند، یاری کنند. ازدواج پیوند بین دو نفر است؛ اما دو نفر مستقل. قرار نیست همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد. در اینگونه مسائل، خیلی خوب است که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. مثلاً زن و شوهر دوست دارند با همدیگر برای تفریح به کوه بروند. این «علاقه مشترک» سبب می‌شود که با همدیگر به کوه بروند. و اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد؛ مثلاً اگر یکی از زوجین، دوست نداشت به کوه برود، خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت. در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد. این گونه رفتار کردن در دراز مدت مشکل ساز شده و فرد احساس می‌کنند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است. در بسیاری از زوج‌های جوان دیده می‌شود که این افراد بعد از سال‌ها که زندگی مشترک داشته‌اند، خسته می‌شوند و می‌گویند «ما دوست داشتیم سرکار رفته و یا کارهای هنری و نقاشی و یا کلاس های موسیقی برویم. حتی می‌خواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم؛ اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم و کارهایمان بی‌نتیجه مانده است». در نتیجه در زندگی مشترک این مشکلات باعث می شوند که زندگی خوبی نخواهند داشت و می توان گفت: «اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلما از زندگی زناشویی هم لذتی نمی‌برد». برای اینکه این اتفاق نیوفتد، زن و شوهر باید با همدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلا بگویند:«درست است که در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم؛ ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم، همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادی‌های فردی خود بپردازیم». نقاشی کودکتان را تحلیل کنید تا به دنیای درونیش برسید ! یک آسمان بنفش با گل‌هایی که در آسمان پرواز می‌کنند. درختانی با برگ‌های قرمز و یک خانه با دودکش. جاده‌ای که توی آن یک ماشین حرکت می‌کند و بچه‌ها و مامان و بابا که دست هم را گرفته‌اند و موهایشان سیخ سیخی شده است. این نقاشی زیبا‌ست. مامان به او می‌گوید: چرا آسمان بنفش است؟ چرا گل‌ها توی آسمان هستند؟ چرا موهای ما سیخ سیخی است انگار ترسیده‌ایم. زیبا می‌گوید دلم می‌خواد. دوست ندارم عوضش کنم. مادر نمی‌داند که هر چیزی که کودک می‌کشد ریشه در تفکرات و دنیای تخیلی او و واقعیات پیرامونش دارد. روانشناسان کودک تحلیل‌های زیادی از نقاشی آنان می‌کنند و می‌توانند به زوایای پنهان روحیات کودکان و مشکلاتی که هرگز به زبان نمی‌آورند و گاه والدین هم به آن اشاره‌ای نمی‌کنند پی ببرند. زهره مرشدی روانشناس و مشاور مدرسه می‌گوید: اعضای یک خانواده هماهنگ، در نقاشی‌های کودکان، همیشه با هم و دست در دست هم نشان داده می‌شوند. اگر این اشخاص در تصویر در حالتی تعاملی و خوش و خرم بایکدیگر باشند نشان می‌دهد درجه صمیمیت آنها بیشتر است. کودک، در نقاشی خانواده، تصویر خود را نزدیک شخصی نقاشی می‌کند که بیشتر دوست دارد؛ ولی اگر کودکی فکر کند که مثلا خواهرش بیش از او مورد توجه پدر و مادر است، در نقاشی خود خواهرش را بین پدر و مادر و خود را دورتر از آنها در حاشیه کاغذ قرار می‌دهد. در بعضی از نقاشی‌ها تعدادی از افراد خانواده ‌داخل خانه و تعدادی دیگر‌خارج از خانه نمایش داده می‌شوند. این‌گونه نقاشی‌ها یا منعکس‌کننده غیبت واقعی شخص یا اشخاصی است که در خارج از خانه ترسیم شده‌اند‌ یا کمبود جذابیت عاطفی کودک را نسبت به آنها می‌نمایاند. وی می‌افزاید: نقاشی بزرگی که همه صفحه را بگیرد نشانه اعتماد به نفس کودک است، اما کودکی که نقاشی ریز و کوچکی در یک گوشه صفحه می‌کشد و بقیه را سفید می‌گذارد اغلب از اعتماد به نفس کمی برخوردار است. استفاده از خطوط شکسته و لرزان نیز همین حالت را نشان می‌دهد. سهیل یک خواهر کوچولوی تازه به دنیا آمده دارد. او وقتی نقاشی می‌کشد همیشه خواهر کوچولوی خود را از خود بزرگ‌تر می‌کشد و نشان می‌دهد همان‌طور که در قنداق از او بزرگ‌تر است ایستاده و او کوچک‌تر است. روانشناس مهدکودک می‌گوید: از وقتی خواهرش به دنیا آمده حس می‌کندکمتر مورد توجه واقع ‌می‌شود به همین دلیل در نقاشی‌های خود او را بزرگ‌تر از خود ترسیم می‌کند و همیشه خودش یک گوشه دورتر از خواهر، مادر و پدر ایستاده است. او معتقد است والدین این کودک باید توجه موثرتری به او نشان دهند و او را در سرنوشت نوزاد تازه به دنیا آمده دخیل کنند و در مورد کارهایش از او کمک بخواهند تا خود را جدا از مجموعه خانواده حس نکند. در بیشتر نقاشی‌هایی که کودکان ترسیم می‌کنند، همیشه یک شخصیت اصلی وجود دارد که کودک بیشترین بار احساسی خود را چه به صورت عشق و ستایش و چه به صورت ترس و دلهره‌ روی او مستقر می‌کند. این شخصیت اصلی غالبا قبل از دیگران ترسیم می‌شود، زیرا او اولین شخصی است که کودک به او فکر می‌کند. این شخصیت اصلی، همیشه در اندازه‌ای بزرگ‌تر از دیگر اشخاص و با جزئیاتی بیشتر و کامل‌تر ترسیم می‌شود. هنگامی که در نقاشی خانواده، یکی از اعضای خانواده وجود ندارد، می‌توان نتیجه گرفت که کودک آگاهانه یا ناخودآگاه آرزوی نبودن آن شخص را دارد. این پدیده بیشتر در نقاشی‌های کودکانی دیده می‌شود که با گذشت چند سال هنوز تولد خواهر یا برادر کوچک‌تر از خود را نپذیرفته‌اند. بنابر این با حذف این کودک مزاحم از نقاشی، خود را در دورانی طلایی که قبل از تولد نوزاد در آن زیسته‌اند، به تصویر می‌کشند. نقاشی به ما کمک می‌کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم، بدانیم چه نیازهایی دارد، آیا کودک ناسازگار یا بیمار است؟ در بزرگسالی می‌خواهد چه کاره شود ؟ و... به دلیل علاقه بسیاری از خانواده‌ها ‌و اهمیت نقاشی کودکان تصمیم دارم در این شماره و در چند شماره آینده مفاهیم نقاشی کودکان را به ‌طور کاملا خلاصه شده، تقدیمتان کنم. مفهوم خورشید، ماه، آسمان، زمین، اتومبیل و حیوانات را در این شماره با هم بررسی می‌کنیم، لطفا توجه داشته باشید که شما به کودک، موضوع نقاشی نمی‌دهید و خودش آزادانه نقاشی می‌کشد. برخلاف تصور رایج، نقاشی کودکان پر از نمادهای زندگی اوست. روانشناسان معتقدند خورشید نماد والدین او است. خورشید در نقاشی کودک همچنین نشانه امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به قول روانشناسان خورشید به معنی پدر است. وقتی رابطه کودک و پدر خوب است کودک خورشید را در حال درخشیدن می‌کشد و وقتی رابطه آن دو مطلوب نیست کودک خورشید را در پشت کوه ناپدید می‌کند. ترس کودک از پدر به رنگ قرمز تند‌ یا سیاه در نقاشی دیده می‌شود. البته با یک نقاشی ما به قضاوت نمی‌پردازیم بلکه باید چند‌ نقاشی کودک را بررسی کرد. اما برخلاف خورشید، ماه نشانه نیستی است. اغلب کودکان ماه را کنار قبر و قبرستان می‌کشند. کودکان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می‌بخشند. آسمان به معنی الهام و پاکی‌ و زمین به معنی ثبات و امنیت است. کودکان خیلی کوچک هیچ‌وقت خطی برای نشان دادن زمین ترسیم نمی‌کنند، ولی در‌ 5 یا 6 سالگی که آغاز به درک دلایل منطقی می‌کنند به کشیدن زمین نیز می‌پردازند. در جامعه امروزی، ماشین نشانه قدرت است، به همین دلیل در نقاشی‌های کودکان مخصوصا پسربچه‌ها ماشین زیاد دیده می‌شود. اشکان هر وقت نقاشی می‌کند یک‌ خانه و ماشین می‌کشد که خودش پشت فرمان نشسته است. آنها ماشین ندارند، اما دایی او که دارای یک خودرو شخصی است گاهی اجازه می‌دهد در حالت پارک اشکان پشت فرمان قرار بگیرد. به اعتقاد پژوهشگران ترجیح دادن کشیدن ماشین به جای آدم در این دوره خود به خود نشان‌دهنده وابسته بودن شخص به دنیای خارج و زندگی ماشینی است. البته این مسائل بستگی به سن، فرهنگ،عوامل ذهنی و... نوجوان دارد، اما کشیدن در حال راندن ماشین توسط کودک درخواست قدرت را در او نشان می‌دهد. اگر کودک شما در اطراف خود با حیوانات سر و کار ندارد و به باغ وحش نمی‌رود باید به حیواناتی که در نقاشی‌هایش حضور دارند توجه کرد. گاهی ممکن است کودک احساس گناه و تقصیری را که تجربه کرده و جرأت نکرده آن را ابراز کند در نقاشی و در قالب حیوان نشان دهد. کشیدن حیوانات درنده نشانه فشارهای درونی و مخفی کودک است. مثلا کودکی که نسبت به برادر کوچک‌تر تازه به دنیا آمده‌اش حسادت می‌کند‌ در نقاشی‌اش ممکن است گرگ بکشد که این نشان‌دهنده ترس و دلهره کودک از تازه وارد کوچولو است. تحلیل نقاشی کودک یک کار تخصصی است که شما می‌توانید با کمک روانشناسان کودک اقدام به این کار کنید. چطور عروسی رویایی برای خانواده شوهرتان باشید ؟ در گذشته عروس خانواده معمولا با خانواده همسر زندگی می‌کرد و هیچ مشکلی نداشتند؛ اما این فرهنگ با گذشت زمان کمرنگ‌تر شده است. «مهدی دوایی» دکترای روان‌شناسی و عضوهیات علمی پژوهشکده علوم‌شناختی در این‌باره می‌گوید: وقتی زنی به مردی تعهد می‌دهد که با او زندگی کند، باید نسبت به علایق همسرش هم احترام بگذارد. به هرحال دوست داشتن بدون هزینه نمی‌شود. در برخی از مواقع امکان دارد که زنی زندگی مشترکش را با خانواده همسرش آغاز کند. ۶ راهکار برای بهتر ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهر : ۱- معصومانه برخورد کردن یکی از ویژگی‌های عشق، معصومانه برخورد کردن است. زن باید با خود چنین سوالی مطرح کند که آیا همسرم را دوست دارم یا خیر؟ و هر کاری می‌توانم برای عشقم انجام دهم یا خیر؟ و یا در رابطه با مواردی که همسرم به آن علاقه دارد، چگونه عکس العمل نشان دهم؟ ۲- دیدن پدیده از دید مخاطب یعنی فرد اصرار نداشته باشد که هر چیزی که من می‌بینم درست است. اگر زنی، خود را جای مخاطب (مادرشوهر) و یا جای کسی که همسرش با آن‌ها یک مدت زندگی می‌کرده، بگذارد و از دید آن‌ها نگاه کنند، بسیاری از تنش‌ها از بین می‌رود. زنان نباید اصرار داشته باشند که همین که ما به ظاهر می‌بینیم، درست است؛ زیرا در این روش باعث می‌شود بسیاری از چالش‌ها بوجود آید؛ ولی زمانی‌که خود جای خانواده همسر بگذارند و از دید آن‌ها نگاه کنند، این چالش‌ها و یا تنش‌ها از بین می‌رود. در تعریف این موضوع می‌توان به یک داستان بسیار جالب اشاره کرد؛ روزی کودکی از پدرش یک کاغذی می‌گیرد و از او تقاضا می‌کند که پاکتی به او بدهد. پدرش عصبانی می‌شود که برای چه می‌خواهی؟ پدر کارش را‌‌ رها کرده به دنبال پاکت می‌گردد و بالاخره پیدا می‌کند. دوباره فرزندش می‌گوید: پدر به من یک خودکار بده. این بار پدر عصبانی می‌شود و به حرفهای فرزندش اصلا اهمیت نمی‌دهد. وقتی فرزندش پاکتی با محتوای کاغذ مچاله به پدرش می‌دهد، پدر عصبانی می‌شود و آن را به سطل زباله پرتاب می‌کند. فرزندش به او می‌گوید: «چرا به سطل زباله انداختی؟ آن هدیه‌ای از طرف من به شما بود. آن کاغذ مچاله از هزاران بوسه‌های من، پر شده بود و هربار به کاغذ بوسه می‌زدم، آن را تا می‌کردم، به خاطر همین مچاله شد.» شاید ما از دید خود رفتار اطرافیان را در نظر می‌گیریم؛ کاملا زشت و مچاله و بی‌حرمتی باشد، ولی وقتی از دید مخاطب به آن نگاه کنیم، سرشار از بوسه است. وقتی خانواده همسر به زن حرفی می‌زنند که به نظر زن تند می‌آید بیشتر از جنبه دوست داشتن نگاه کرده و جنبه مثبت آن را ببیند. ۳- رابطه‌های بدون حضور همسر زن باید زمانی‌که همسرش در خانه نیست، به صورت تلفنی و یا حضوری با خانواده همسرش ارتباط بر

آموزش رابطه باجنس مخالف/بحران های نوجوانی

آموزش رابطه باجنس مخالف/بحران های نوجوانی

 

نوجوانی، مرز بین کودکی و جوانی است. مثل تونلی است که یک کودک ضعیف، وابسته و نابالغ وارد آن شده و نهایتا  جوانی قوی، مستقل و بالغ از آن خارج می شود. اختلال در این فرایند مساوی است با خارج شدن از تونل، همراه با انواع و اقسام مشکلات. با دکتر منصور بهرامی، روان شناس و عضو انجمن بین المللی رفتار، در خصوص چگونگی رفتار والدین با فرزندان نوجوانشان، گفت و گویی انجام داده ایم که حاصل آن را در ادامه می خوانید.

کنترل رفتار ناهنجار

دوران نوجوانی سرشار از تجربه و درگیری است. والدین برای عبور موفقیت آمیز فرزندانشان از مرحله کودکی به مرحله بعد یعنی نوجوانی باید دقت، صبر و تحمل بیشتری همراه با نظارت و کنترل، اعمال کنند. باید به این نکته توجه  کنیم که کدام رفتار ناهنجار در نوجوان ما تکرار می شود و تا چه اندازه شدید است؛ مثلا اگر نوجوان ما خیلی سریع عصبانی می شود ممکن است واکنش طبیعی آنها در برابر ناکامی هایش باشد ولی اگر خشونت نوجوان مان به اندازه ای است که به خود و دیگران آسیب می رساند، در این صورت والدین باید روی آن تمرکز کرده و تلاش کنند میزان خشم نوجوان خود را کم و اصلاح کنند.

صبوری در مقابل لجباری

لجبازی شیوه ای است که نوجوانان باتوجه به نیازهای روانی و جسمی خود به منظور «کسب توجه» از آن استفاده می  کنند. در این زمینه والدین باید با به رسمیت شناختن این نیازها، مضرات آن را به نوجوان خود گوشزد کرده و راه های صحیح «کسب توجه» را به او آموزش دهند؛ به عنوان مثال تعدادی از خانواده ها به دنبال برچسب زدن به نوجوانشان  هستند؛ مثلا به او می گویند تو بی عرضه هستی و یا تو شلخته هستی و... این واکنش بسیار اشتباهی است. به شدت از  به کار بردن این کلمات پرهیز کنید.



پرهیز از مقایسه

والدین همچنین باید از مقایسه نوجوان خود با همنوعش خودداری کنند. چراکه در این گونه موارد، نوجوان به سمت رفتاری لجبازانه سوق داده می شود یا منجر به آسیب دیدن اعتماد به نفس نوجوان می شود. در این گونه مواقع باید به چند توصیه مهم توجه کنید:

گام اول

از گفتن موضوعات کلی به فرزندتان خودداری کنید؛ مثلاا گر لباس هایش را روی زمین پخش می کند با جملاتی مانند  «مرتب باش» او را مورد خطاب قرار ندهید. سعی کنید از جملاتی مانند «چون لباس هایت را جمع نمی کنی، پس آدم نامرتبی هستی» استفاده کنید و...

گام دوم

به نوجوان خود، انتظارات خودتان را از او و نحوه انجام و عوارض مثبت و منفی آنها را گوشزد کنید.

گام سوم

رفتارهای خوب نوجوان تان را مورد تشویق قرار دهید و رفتارهای بدنش را به او گوشزد و او را تشویق به اصلاح آنها کنید.

گام چهارم

تا زمانی که انتخاب رفتار مناسب از سوی نوجوان تان نیازمند پشتیبانی است، از کمک به او دریغ نکنید و او را به درپیش گرفتن تدریجی انجام الگوهای صحیح رفتاری تشویق کنید.

گام پنجم

از جنگیدن با رفتارهای نامناسب نوجوان تان به شدت پرهیز کنید.

گام ششم

همیشه در صحنه حاضر باشید. یعنی همیشه در کنار او باشید و با نیازها و خواسته های او همراه بوده و نظارت مستمر داشته باشید.

گام هفتم

اگر رفتار ناپسندی در گذشته انجام داده، مرتب آن رفتار را به روی او نیاورید و یادآوری نکنید.



الگو باشید

مرحله کودکی به نوجوانی یک دوره گذراست. در این مرحله گذر، بزرگ ترین اتفاقی که برای کودک رخ می دهد این است که از نهاد خانواده قدم به اجتماع می گذارد، با انسان های دیگر ارتباط برقرار می کند و به دنبال آن ممکن است رفتارهایی را که قبلا انجام نداده در این مقطع تجربه کند. در این زمان است که نقش والدین بسیار مهم و پررنگ می شود.

کمک کنید فرزندتان به سمت سوی رفتارهای اخلاقی سوق پیدا کند. بعضی مواقع نوجوان، از انجام خواسته های والدین خود سرپیچی می کند. در نتیجه والدین آنها در مقابل این سرپیچی، واکنش تندی (مثلا خشم، فحاشی و...) نشان می دهند که این رفتار، رشد اخلاقی کودکی را که قدم به نوجوانی گذاشته است مورد آسیب جدی قرار می دهد.

در این گونه موارد والدین باید با در پیش گرفتن رفتارهای اخلاقی با فرزندانو اطرافیانشان الگوی اخلاقی مناسبی برای  نوجوانشان باشند که نتیجه آن نهادینه شدن رفتارهای اخلاقی والدین در فرزند نوجوان شان است.

آموزش رابطه با غیرهمجنس

دوره نوجوانی، دوره ای است که به تدریج بحث رابطه آنها با غیرهمجنس شان شکل می گیرد که نوع و چگونگی این رفتار و ارتباط صحیح آنها با غیرهمجنس به موضوع مهمی برای والدین تبدیل می شود چراکه در این مواقع عدم شناخت صحیح از افراد غیرهمجنس، باعث بروز مشکلات و آسیب های روانی در دوره نوجوانی می شود. در نتیجه والدین با مراقبت، نظارت و آموزش صحیح رفتار و ارتباط صحیح نوجوان با غیرهمجنس شان نقش بسیار مهمی در رشد او بازی می کنند. همدلی با نوجوانان در تغییرات جسمی دخترها و پسرها، به خصوص دخترها، نقش والدین به خصوص مادران بسیار مهم است.

در این زمینه باید با نوجوانان خود همدل باشند و مسائل تغییر جسمی را برای آنها توضیح دهند. سن نوجوانی، سن شکل گیری احساسات عاطفی آنها است، بنابراین والدین باید هوشیار باشند، الگوهایی را که نوجوانان انتخاب می کنند،  سازنده باشند نه تخریب کننده؛ مثلا والدین، آنها را در انتخاب الگوی مناسب از میان هنرمندان، ورزشکارن و یا از میان اطرافیان و... کمک کنند تا مرحله نوجوانی را به صورتی سپری کنند که در دوره جوانی و... کمتر آسیب ببینند.

به حرف هایش گوش دهید

نوجوانان برای اینکه خودشان را بزرگ جلو دهند معمولا دست به یکسری کارهای عجیب و غریب می زنند و یا مسائلی را به دروغ مطرح می کنند و ... والدین در این موقعیت ها باید کارهای عجیب و غریب آنها را درک کرده و آماده شنیدن حرف های حتی به ظاهر دروغ آنها باشند و با این کار باتوجه به تجربه ای که از زندگی کسب کرده اند، سعی کنند آنها را به سمت کارها و رفتار و اعمال صحیح، رهنمود و هدایت کنند.

 

عصبانیت ممنوع است !آیا می‌توان جایگزینی برای شیر پیدا کرد؟

عصبانیت ممنوع است !!

 کسی که عصبانیتش را ابراز می‌کند، یعنی فرد «تند مزاج»، مدام محکوم می‌شود و دیگران از او می‌خواهند که خودش را کنترل کند. بالعکس، کسی که خشم خود را نگه دارد نیز مورد انتقاد است و از او می‌خواهند که عصبانیتش را ابراز کند. افراد عصبی غالباً مشورت های نادرستی دریافت می‌کنند. آیا عصبانی شدن ممنوع است؟

عصبانیت را چگونه می‌توان شناخت و ابراز کرد؟

احساسات واکنش های پیچیده ای هستند که هم زمان توسط جسم و روح ظاهر می‌شوند. بنابراین عصبانیت برگردان جسمی بسیار مشخصی دارد و اغلب توسط دیگران قابل درک است. صورت و دست ها به خاطر هجوم خون، سرخ می‌شوند. از نظر بیولوژیکی، اُفت آدرنالین (هورمون استرس) باعث آزاد شدن انرژی می‌شود و این انرژی آزاد شده به فعل در آوردن یک واکنش سریع را تسهیل می‌کند.

عصبانیت چگونه متولد می‌شود؟
احساس عصبانیت به طور کلی توسط درک یک موقعیت واقعی مانند بی عدالتی، بی ارزش کردن، تهدید و... به وجود می‌آید. این احساس توسط حس مبتلا بودن، ناچار بودن و حتی آزرده شدن تا اعماق وجود ایجاد می‌شود. فردی که عصبانی می‌شود، گفتار و رفتار دیگران را در تضاد کامل با باورها، ارزش ها و نظرات خود می‌بیند.

عملکرد عصبانیت چگونه است؟
عصبانیت به ما کمک می‌کند که از خود در مقابل تهدیدها دفاع کنیم. از لحاظ جسمی، بدن تقریباً در حالت نیمه فعال است تا در صورت نیاز آمادۀ زد و خورد شود.

از لحاظ روانی، نشانه های خارجی عصبانیت، به شیوه ای کلامی و غیرارادی، نشان داده می‌شوند، این رفتار از لحاظ درون خود فرد و شرایط خطرناکی که در آن قرار دارد، حائز اهمیت است. تغییرات فیزیولوژیکی که در زمان عصبانیت، نشان داده می‌شوند نیز نشانه هایی برای خود ما هستند؛ این تغییرات باعث می‌شوند که ما آگاه شویم و احساسات مان را بازشناسیم.

با عصبانیت چه باید کرد؟
شناسایی خود عصبانیت، مرحله ای است که ما هنوز به آن دست نیافته ایم. بسیاری از افراد این احساس را نمی‌شناسند زیرا هر بار که این حالت بروز می‌کند، به شکلی قطعاً ناخودآگاه، شرایط شان را سروسامان می‌دهند تا دوباره این حس را تجربه نکنند و در مواجهه با دیگران به طور مثال بی تفاوت باشند.

مانند تمام حس های دیگر، عصبانیت هم ما را تغییر می‌دهد و خود را زیر تغییر خلق و خو، تمسخر، خشونت یا رفتاری که به خودمان برگردد، پنهان می‌کند. اظهار عصبانیت در محیط های اجتماعی یا خانوادگی که اغلب نشان دادن عصبانیت را نمی‌پسندند، آسان نیست. بنابراین بیان عصبانیت شکل خشونت به خود می‌گیرد، و از خشونت تبدیل به حرکت می‌شود.

عصبانیت را چگونه می‌توان شناخت و ابراز کرد؟
احساس «عصبانیت» ، چه آن را فرونشانیم، چه با خشونت بروزش دهیم، یک حس واقعی است و نمی‌توانیم جلوی آن را بگیریم. بیش از حد عصبانی شدن، ممکن است به دلیل بیماری های روانی باشد. برخی محققان ثابت کرده اند که امید به زندگی در میان زنان مبتلا به سرطان بیشتر از زنانی است که بیش از حد عصبانیت خود را بروز می‌دهند. بنابراین ضروری است که روش نشان دادن عصبانیت مان را یاد بگیریم، البته نه با بروز خشونت بلکه از راه بیان کلامی؛ می بایست به فردی که ما را عصبانی کرده نشان دهیم که چگونه و چه قدر ما را آزار داده است. شخص تند مزاج باید یاد بگیرد که به روش های غیرخشونت آمیز، عصبانیتش را بیان کند.

 

آیا می‌توان جایگزینی برای شیر پیدا کرد؟

آن جایگزین چیست؟

بسیاری از افراد برای هضم شیر مشکل دارند. در حالی که شیر و فرآورده های لبنی حاوی مقادیر قابل توجهی کلسیم، مواد معدنی ضروری برای ساخت مناسب تودۀ استخوانی و پیشگیری از پوکی استخوان هستند.

چرا برخی افراد در هضم شیر مشکل دارند؟
شیر حاوی لاکتوز است، لاکتوز قندی است که برای جذب شدن به آنزیمی به نام لاکتاز نیاز دارد. در صورت وجود نقص در این فرآیند، شیر خوب هضم نمی‌شود و مشکلات گوارشی ایجاد می‌کند. می‌دانیم که با افزایش سن، توانایی دستگاه گوارش برای هضم لاکتوز کاهش می‌یابد و اگر به طور منظم شیر مصرف نکنیم، منطقی است که با افزایش سن، کمتر و کمتر می‌توانیم این ماده غذایی را هضم کنیم.

در عوض، باید بدانید که ماست امتیاز ویژه ای دارد و آن این است که قابل هضم است زیرا تخمیر آن باعث تبدیل لاکتوز به اسید لاکتیک می‌شود. این ویژگی در پنیر هم وجود دارد.

به جز مشکلاتی که در هضم شیر برای برخی افراد وجود دارد، فواید و مضرات شیر چیست؟
فواید فرآورده های لبنی به مقدار کلسیم فراوان آنها برمی‌گردد. لبنیات در پیشگیری از پوکی استخوان نیز نقش دارند. دربارۀ مضرات شیر باید میزان بالای فسفر و چربی های نامناسب (اشباع و ترانس) را ذکر کرد که هر دوی این عناصر باعث کاهش جذب روده ای منیزیم خواهند شد. اسیدهای چرب، شیر را بسیار پر کالری بالایی می‌کنند، به حدی که فرآورده های لبنی به طور کلی به خاطر عدم تحمل غذایی، حساسیت زاها، دیابت کودکان، اضافه وزن و حملات قلبی عروقی مقصر شناخته می‌شود.

چه چیزی را جایگزین شیر کنیم؟

برای کسانی که شیر دوست دارند، یا برای کسانی که انتخاب دیگری ندارند، چه چیزی می‌تواند جایگزین شیر و لبنیات (به طور کلی یا جزئی) شود تا نیاز به کلسیم را برآورده کند؟
توجه داشته باشید توصیه هایی که از این پس بیان می‌شوند، مختص بزرگسالان هستند. جایگزینی آنچه که ذکر می‌شود برای کودکان بدون تجویز پزشک خطرناک است.
آب معدنی می‌تواند حاوی 500 تا 600 میلی گرم کلسیم در لیتر باشد.
شیر سویا به شرطی که غنی از کلسیم باشد (1.200 میلی گرم در لیتر مانند شیر گاو) مفید است.
شیرِ برنج غنی شده با کلسیم یا شیرِ بادام.
توفو.
ساردین های کامل (360 mg/100g).
فرآورده هایی بر پایۀ بادام، گردو و گردوی برزیلی.
انجیر خشک.
زیتون.
سبزیجاتی مانند اسفناج، تره، چغندر، رازیانه، شاهی، کرفس، شلغم، شنگ و گیاهان چلیپایی (بروکلی، کلم، خوراک یا ترشی کلم...).
خزه های دریایی مانند کمبو، واکام (13 برابر غنی تر از شیر)، نُری و اولو.
گیاهان تازه یا پودرشده: مرزنگوش، ریحان، آویشن (20 برابر غنی تر از شیر)، مریم گلی، اکلیل کوهی، ترخون، رازیانه و دارچین.
و اما کره، به جای کرۀ حیوانی می‌توانید مارگارین روغن زیتون و یا کلزا را جایگزین کنید.
به جای خامۀ تازه هم می‌توانید از "سویای آشپزی" استفاده کنید.
توجه داشته باشید که جذب و تثبیت کلسیم بستگی به دریافت میزان کافی ویتامین D دارد. بنابراین ضروری است که به طور منظم در معرض نور آفتاب قرار بگیرید.

 تغذیه ای که منجربه نفخ و بزرگی شکم می شود

چرا گوارش گاهی اوقات مشکل است و برای جلوگیری از این مشکلات چه باید کرد؟

تجمیع گاز
در آخرین مرحله که مواد غذایی به رودۀ بزرگ یا کولون می‌رسند، طی فرآیند طبیعی ِ تخمیر باکتریایی، گاز تولید می‌شود. تجمیع گازهای روده ای ممکن است باعث ایجاد نفخ و باد شوند. برخی عوامل این روند را تشدید می‌کنند.

برخی مواد غذایی بیشتر از بقیه گاز تولید می‌کنند

این گروه، خوراکی هایی هستند که حاوی قند، هیدرات های کربن و فیبرهای غذایی اند. مصرف مقدار زیاد فرآورده های لبنی در مدتی کوتاه نیز ممکن است باعث تولید گاز و ایجاد نفخ شود. ضمناً باید بدانید کسانی که به مدت طولانی (چندین ماه) از هیچ فرآوردۀ لبنی استفاده نکرده اند، دچار عدم تحمل در مقابل لاکتوز می‌شوند که این عدم تحمل بعد از خوردن محصولات حاوی لاکتوز، خود را به شکل نفخ و باد نشان می‌دهد. به خاطر داشته باشید که یک وعده غذایی حجیم، سنگین و خیلی چرب نیز گوارش را دشوار می‌کند و می‌تواند باعث ناراحتی در گوارش شود زیرا کار روده کند شده است.

یبوست، آئروفاژی و برخی بیماری های کبد و روده

در موارد یبوست، مدفوع که در رودۀ بزرگ جمع شده، فرآیند تخمیر و تولید گاز را افزایش می‌دهد. آئروفاژی نیز یکی از دلایل ایجاد نفخ و باد است. برخی بیماری های کبد و روده (سرطان ها، بیماری های کرون) نیز ممکن است افزایش حجم روده را با خود به همراه داشته باشند، تا آنجا که سیروز کبدی ممکن است منجر به جمع شدن آب در شکم شود.

چند توصیه
هیچ درمان معجزه آسایی برای این مشکل وجود ندارد اما می‌توان علائم را کنترل و مدیریت کرد. ما چند توصیۀ ساده برای شما داریم که با رعایت آنها می‌توانید تا حدی مشکل نفخ را برطرف کنید.

غذاهای کم چرب و کم حجم تر بخورید.
غذاهای کوچک و کم حجم را در الویت قرار دهید.

برای خوب جویدن مواد خوراکی زمان بگذارید.

از نوشیدنی های گاز دار و آبجو پرهیز کنید.

حبوبات را از قبل خیس کنید و به مدت طولانی بپزیدشان.

بعد از خوردن غذا، به مدت یک ربع پیاده روی کنید.

بعد از غذا، جوشانده (بابونه، نعنا، زیره) بنوشید.

از یک دارو ساز کمک بگیرید: داروهایی برای از بین بردن نفخ و باد وجود دارند که فروش آنها بدون نسخه آزاد است.

در نهایت، در صورت وجود مشکلات خیلی شدید و/ یا علائم آزاردهنده، با پزشک مشورت کنید.
اصلی ترین خوراکی هایی که باعث ایجاد نفخ و باد می‌شوند
خوراکی های چرب (چیپس، سیب زمینی سرخ کرده، شکلات
)

آبجو و نوشیدنی های گازدار

غلات : گندم، برنج، جودوسر یا ذرت تصفیه شده و شیرین

سبزیجات خام
میوه ها (اغلب میوه ها، اما بیشتر از همه زردآلو و موز)

سبزیجات خانوادۀ کلم ها (بروکلی، کلم سبز، گل کلم، کلم چینی، کلم بروکسل)

پیاز

نان سفید

سیب زمینی

نخود فرنگی

و مصرف حجم زیاد فرآورده های لبنی در مدت کوتاه

 

علت تمایل ما به بستنی، شکلات، چیپس چیست؟

تغذیه و احساسات: این شکم ماست که حرف می‌زند !
آیا فقط احساسات ماست که باعث تمایل مان به این خوراکی ها می‌شود؟ تحقیقی که در بلژیک انجام شده است، نشان می‌دهد که موضوع کمی پیچیده تر از این حرف هاست...

تأثیر تغذیۀ چرب بر احساسات ما
برای مطالعۀ تأثیر خوراکی های چرب بر مغز ما، تعدادی داوطلب به وسیلۀ میل هایی که حاوی محلول های شور و یا محلول هایی از اسیدهای چرب بودند، به برق وصل شدند. همزمان، شرکت کننده ها به یک موسیقی حزن انگیز و یا یک موسیقی عادی گوش می‌دادند. می شد همین احساسات را در چهره های شان هم دید.

نتیجه:
افرادی که اسیدهای چرب دریافت کرده بودند، نسبت به موسیقی حزن انگیز حساس تر بودند. این نتیجه توسط یک پرسش نامه (حالتی که فرد احساس کرده بود) و البته توسط تصاویر MRI که از مغز تهیه شده بود (فعالیت های متفاوت مناطقی که در افسردگی نقش دارند)، اعلام شد.

بنابراین، وقتی افسرده ام حق دارم که به سمت شکلات حمله ور شوم؟
منطقی باشد یا نه، باید بگوییم که این مسئله فقط بر سر پرخوری و شکمویی نیست: چربی زمانی که به سیستم گوارش ما می‌رسد، خلق و خوی مان را بهتر می‌کند، یعنی زمانی که هنوز از پرزهای اعضای گوارشی عبور نکرده است. دستگاه گوارش ما، با مغزمان در ارتباط مستقیم و تبادل اطلاعات است.

ارتباط بین چربی ها و احساسات را بفهمیم

امروزه، اپیدمی چاقی همه گیر شده و از همه مهم تر، بچه ها را نیز مبتلا کرده است. این در حالی است که مشکلات رفتاری تغذیه (گرسنگی بیشتر از حد که با نام جوع شناخته می‌شود و همچنین آنورکسیا یا بی اشتهایی)، نیز بسیار رایج و گسترده هستند. بنابراین بهتر است که ارتباطات بین آنچه که می‌خوریم و احساسات مان را بفهمیم.

کدام قندها مفیدند؟

در حال حاضر کربوهیدرات‌ها مورد توجه زیادی قرارگرفته‌اند. وقتی در مورد کربوهیدرات‌ها فکر می‌کنید، احتمالا موادغذایی زیر در ذهن شما تداعی می‌شوند: نان، برنج، پاپ‌کورن (ذرت بوداده) و همچنین ذرت خام، سیب‌زمینی، کرفس، انبه، هلو، موز تازه، لوبیای پخته‌شده، بستنی کم‌چرب و... اگر مایلید اطلاعات بیشتری در این‌باره کسب کنید، شما را به خواندن این مطلب توصیه می‌کنیم.

تمامی مواد فوق، مغذی و مهم تلقی می‌شوند. قندها، نشاسته و فیبرها به گروهی تعلق دارند که کربوهیدرات نامیده می‌شوند. تمامی کربوهیدرات‌ها از 3 عنصر به نام کربن، هیدروژن و اکسـیژن ساخته می‌شوند. نام کربوهیدرات از 2ماده شیمـیایی با نام کربو (کربن) و هیدرات( ترکیبات هیدروژن و اکسیژن) گرفته شده است.

کربوهیـدرات‌ها به 2دسته تقسیم می‌شوند: ساده و مرکب؛ اگر از یک قند تشکیل شده باشد، ساده است، اما اگر عـلاوه بر قندها شامل نشاسته و فیبر نیز باشند مرکب و پیچیده خواهد بود.شاید تعجب کنید که مواد نشاسته‌ای هم بر میزان رشد فرد تأثیر می‌گذارند.

شاید از خود بپرسید اگر آنها از قند ساخته شده‌اند، پس چرا شیرین نیستند؟ برخلاف قندها، مولکول‌های نشاسـته بزرگ‌ترهستند و نمی‌توانند روی گیرنده‌های چشایی قرار بگیرند، بنابراین مزه شیرین آنها قابل تشخیص نخواهد بود ولی تا چند دقیـقه حالت زبری‌شان روی زبان باقی می‌ماند. زمانی که آنزیم‌های هضم‌کننده موجود در بزاق، نشاسته را به قند تبدیل می‌کنند، به‌علت قرارگرفتن مولکـول‌های قند روی گیرنده‌‌های چشایی، فرد طعم شیرین آن‌ را احساس خواهدکرد. نشاسته‌ها و فیبرها دارای یک وجه مشترک هستند و آن، وجود پلی‌ساکارید است که از چندین زنجیره بلند قند تشکیل شده‌ است.

بعد از هضم، نشاسته قبل از آنکه جذب سیستم گردش خون شود، به قندهای ساده‌تر تجزیه می‌شود، این قندها عبارتند از: گلوکز، گلاکوز و فروکتوز. مونوساکاریدهایی مانند فروکتوز، اغلب در میوه‌ها یافت می‌شوند. آنها تغییر نمی‌یابند و به همان شکل طبیعی خود جذب می‌شوند اما دی ساکاریدهایی مانند ساکروز، لاکتوز و مالتوز اینگونه عمل نمی‌کنند. آنها باید به ترکیبات ساده‌تری تبدیل شوند. در بدن بعضی از افراد آنزیم لاکتاز به اندازه کافی تولید نمی‌شود، بنابراین نمی‌توانند لاکتوز یا قند شیر را به خوبی هضم کنند. فیبرها پلی‌ساکاریدهای دیگری هستند که تا اندازه‌ای جـذب بدن می‌شوند. تعدادی از حیوانات می‌توانند فیبرها را جذب کنند.

در بدن انسان، آنزیم‌های گوارشی نمی‌توانند فیبرها را به ترکیبات ساده‌تر تبدیل کنند. بنابراین فیبر نمی‌تواند به‌عنوان یک منبـع انرژی در نظر گرفته شود. برای بهترکردن روند رشد، افراد باید در برنامه غذایی خود حبوبات، سبزی‌ها و میوه‌ها را بگنجانند و به این نکته توجه داشته باشند که موادغذایی مزبور باعث کاهش بیماری‌های قلبی، سکته، فشارخون بالا و بعضی از سرطان‌ها می‌شوند. غذاهای حاوی کربوهیدرات‌، ویتامین‌ها و موادمعدنی مهم را برای بدن فراهم می‌سازند. پس بهتـرین رژیم غذایی آن است که حـاوی میوه‌های غنی از فیبر، سبزی‌ها و حبوبات باشد. غذاهای حاوی کربوهیدرات‌ ممکن است به کاهش وزن و افــزایش روند رشد کمک کنند.

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که غذاهای حـاوی کربوهیدرات به‌ویژه آنهایی که سرشار از فیبر هستند، ممکن است به سیرشدن زودهنـگام افراد کمک کنند به‌طوری که افراد مجبور می‌شوند غذای کمتـری بخورند.