بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

جشنواره فیلم رم؛ 'جاودانگی' از ایران در یک نمای صد و چهل و پنج دقیقه‌ای.

جشنواره فیلم رم؛ 'جاودانگی' از ایران در یک نمای صد و چهل و پنج دقیقه‌ای

  • 22 اکتبر 2016 - 01 آبان 1395
فیلم جاودانگی

رم را شهر سینما می‌خوانند؛ هر گوشه‌اش خاطره‌ای دارد در یاد سینمادوستان و گره خورده با دنیای نوابغی چون فدریکو فلینی و داستان‌های مربوط به چینه چیتا، یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای فیلمسازی در اروپا که هنوز هم فعال است و به راه. شاید حیف بود که این شهر زیبای سینمایی، بدون جشنواره فیلم باشد. از همین رو جشنواره جهانی فیلم رم یازده سال پیش شکل گرفت. در ابتدا سعی داشت رقیبی باشد برای قدیمی‌ترین جشنواره جهانی فیلم جهان یعنی ونیز، که خب کار دشواری بود؛ برای همین راه و رسم‌اش را متفاوت کرد: بخش مسابقه را حذف کرد و نام "جشن" را برای خودش انتخاب کرد.

رو در رو با تماشاگران

یکی از وِیژگی‌های این جشن یا جشنواره، جلسات گفت و گوی رو در روی مفصلی است که با چهره‌های شناخته شده سینما برگزار می‌کند. در یازدهمین دوره، جشنواره رم میزبان چهره‌هایی چون تام هنکس، الیور استون، برناردو برتولوچی، روبرتو بنینی و مریل استریپ بود.

مدیر هنری جشنواره، آنتونیو موندو، خود اداره کننده این جلسات است و امسال ریچارد پنیا، منتقد و محقق فیلم همراه او بود. در جلسه الیور استون که طبق معمول یک ساعت و نیم طول کشید، مشکل نمایش طولانی سکانس‌های فیلم‌ها بیش از پیش خودش را نشان داد، تا حدی که عملاً بیش از یک سوم جلسه به نمایش قسمت‌های مختلف فیلم‌های استون اختصاص داشت و در نهایت فرصتی برای حرف زدن درباره چند فیلم مهم استون- از جمله قاتلین بالفطره - و همین طور آخرین فیلمش، اسنودن، فراهم نشد.

همین مشکل درباره جلسه بوتولوچی هم مشهود بود، اما لااقل جلسه برتولوچی هم گرم‌تر بود و هم تخصصی‌تر. بوتولوچی درباره ریشه‌های علاقه‌اش به نمای بلند گفت( فیلم برگزیده‌اش که طبق سنت این جلسات در انتهای جلسه سکانسی از آن به نمایش درمی‌آید فیلم لذت ساخته ماکس افولس بود با آن نمای بسیار بلند معروف‌اش) و همین طور خاطراتی از دوستی با ژان لوگ گدار و این که بعد از نمایش فیلم دنباله رو در پاریس، گدار سر قرار با او حاضر شده، اما به جای حرف زدن یک تکه کاغذ به او داده و رفته؛ کاغذی که روی آن نوشته شده بود:"دنباله رو یک آشغال است!"

به هنگام بحث درباره نمای بلند، دبیر جشنواره اشاره کرد امسال فیلمی از ایران هم داریم که تمام فیلم در یک نما فیلمبرداری شده. او اضافه کرد که این فیلم- جاودانگی- اولین فیلم از این نوع در سینمای ایران است، اما اشتباه می‌کرد: "ماهی و گربه" ساخته درخشان شهرام مکری، اولین فیلم بلند ایرانی در یک نماست.

افسون نمای بلند

این که دوربین شخصیت‌ها را دنبال کند و یک سکانس در یک نما اتفاق بیفتد، شاید برای هر فیلمسازی وسوسه کننده بوده و هست. میزوگوچی، افولس و آنتونیونی ، استادان نماهای بلند در تاریخ سینما هستند اما هیچ کدام وسوسه نشدند- یا به دلیل مشکلات فنی جرات نکردند- که یک فیلم در یک نما بسازند. تنها هیچکاک بود که در فیلم طناب(۱۹۴۸) این جسارت را به خرج داد و فیلمی در یک نما ساخت( که البته به دلیل مشکل عوض کردن حلقه فیلم، طناب در واقع در سه نما فیلمبرداری شده و حرکت دوربین از پشت کت شخصیت‌ها فرصت قطع و عوض کردن فیلم را به هیچکاک می‌داد).

در سینمای ایران شهرام مکری در ماهی و گربه روایت پیچیده و تو در تویش را به خوبی در یک نما بسط داد تا آنجا که حتی موفق شد در یک نمای بدون قطع، از فلش بک(بازگشت به گذشته) و فلش فوروارد(رفتن به آینده) استفاده کند. حالا سینمای ایران صاحب دومین فیلم بلند یک نمایی خود شده: جاودانگی ساخته فیلمساز جوان مهدی فرد قادری که اولین نمایش جهانی‌اش را در جشنواره رم تجربه کرد و قرار است به زودی در ایران اکران شود.

مهدی فرد قادری پیشتر هم علاقه‌اش را به نمای بلند در فیلم‌های کوتاهش به نمایش گذاشته بود و جاودانگی در واقع ساخت مجدد یک فیلم کوتاه اوست که ده سال پیشتر در یک نما ساخته بود.

جاودانگی در یک قطار اتفاق می‌افتد (آشکارا تمثیلی از قطار زندگی) و با بیست و دو شخصیت مختلف که هر یک در کوپه‌های جداگانه هستند، پیش می‌رود. فیلم روایت بسیار پیچیده‌ای دارد و نزدیک به اواخر خود برای تماشاگر هوشمند آشکار می‌کند این شخصیت‌هایی که در کوپه‌های مختلف دیده‌ایم در واقع در زمان‌های مختلف هستند و یک شخصیت همه این زمان‌ها را به هم مرتبط می‌کند.

پیچیدگی حرکات و شخصیت‌های متعدد، تصویربرداری این فیلم در یک نما را به غایت مشکل می‌کند؛ کاری که در چهارده روز و در دوازده بار فیلمبرداری بالاخره به ثمر رسیده و حاصلی دارد که در آن فیلمبرداری در یک نما تنها یک بازی فرمی نیست و در دل ساختار فیلم معنا می‌یابد.

فیلم ریتم آرامی دارد که به خودی خود مشکلی نیست، اما گاه برخی صحنه‌ها بی دلیل کشدار می‌شوند و گاه بازی برخی شخصیت‌های آنچنان که باید جاندار نیست، در نتیجه جاودانگی به کمال نمی‌رسد، اما در هر حال حکایت از تولد فیلمساز خوش آتیه ای در سینمای ایران دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد