بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

تشخیص سکته مغزی در ۱۰ دقیقه ,و۳ ساعت اول طلایی در درمان سکته مغزی . مغز دیجیتالی ساخته شد

تشخیص سکته مغزی در ۱۰ دقیقه
تاریخ انتشار : شنبه ۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۵۱
 
محققان با اتصال یک آنزیم به نانوذرات، موفق به تشخیص سکته مغزی در ۱۰ دقیقه شدند.
به گزارش جهان، ایرنا به نقل از ساینس خبر داد، معمولا از زمان وقوع سکته مغزی تا تشخیص آن توسط پزشک حداقل سه ساعت طول می کشد که معمولا سبب از دست رفتن زمان طلایی می شود.

محققان دانشگاه کورنل آمریکا با استفاده از یک روش جدید، زمان تشخیص را به ۱۰ دقیقه کاهش داده اند. در این روش، محققان یک آنزیم را به نانوذرات متصل کرده و وارد جریان خون می کنند. زمانی که آنزیم وارد جریان خون می شود، روشن شده و محققان با استفاده از آن می توانند نشانگر زیستی ایجاد شده بر اثر آسیب های مغزی را مشاهده کنند.

شناسایی این آسیب ها با استفاده از نانوذرات در مدت زمان کوتاهتری و با دقت بیشتری قابل شناسایی است.تشخیص سکته مغزی در این حالت حدود ۱۰ دقیقه طول می کشد و پزشک زمان طلایی را از دست نمی دهد.

سه چهارم از بیماران سکته مغزی، به سکته ایسکمیک مبتلا می شوند که به دلیل مسدود شدن یک رگ خونی در مغز بوجود می آید. درمان این حالت با یک دارو امکان پذیر است؛ ولی باید دارو ظرف سه تا چهار ساعت پس از سکته استفاده شود تا کارساز باشد، بنابراین تشخیص سریع سکته مغزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

معمولا پزشکان برای تشخیص سکته مغزی پس از مشاهده علایم و معاینه فیزیکی، از بیمار سی تی اسکن، ام آر آی یا سونوگرافی به عمل می آورند که زمانگیر است و سبب آزار بیمار می شود.

به گزارش سازمان جهانی بهداشت، در آمریکا در هر ۴۰ ثانیه، یک نفر سکته می کند و در هر چهار دقیقه، یکی از ۸۰ هزار بیماری که از سکته رنج می برند، جان خود را از دست می دهند.

محققان بر این باورند که این روش علاوه بر تشخیص زودهنگام سکته مغزی، در تشخیص سرطان، زوال عقل و حتی بیماری های قلبی نیز موثر است.نتایج این تحقیقات در نشریه PloS منتشر شده است. 
۳ ساعت اول طلایی در درمان سکته مغزی
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۷
 
رئیس انجمن سکته مغزی ایران با بیان اینکه حدود ۴۰ درصد سکته های مغزی به خاطر بیماری های قلبی رخ می دهد، گفت: اکنون درمورد داروهای بیماران سکته مغزی کمبود نداریم اما به علت گرانی، اغلب این داروهای حیاتی بطور جدی تحت پوشش بیمه نیستند.
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، بابک زمانی رئیس انجمن سکته مغزی ایران گفت: اغلب دارو های بیماران سکته مغزی بویژه داروهایی که در بیماران حاد استفاده می شود اکنون در دسترس است و سعی می شود که تحت پوشش بیمه باشند، اما متاسفانه هنوز پوشش بیمه ای کافی ندارند، از نظر داروها کمبود وجود ندارد اما چون داروها گران قیمت هستند بطور کامل تحت پوشش بیمه قرار نگرفته اند.

وی با بیان اینکه اطلاع رسانی در حوزه سلامت بویژه در راستای کاهش ابتلا به سکته های مغزی بی تاثیر نبوده، افزود: اما تاثیرات اطلاع رسانی و اقدامات صورت گرفته در کشورهای اروپایی و آمریکایی و کاهشی که در میزان مرگ و میر ناشی از آن در سکته های مغزی رخ داده به هیچ عنوان با اقدامات صورت گرفته در کشور قابل مقایسه نیست.

این پزشک متخصص مغز و اعصاب تصریح کرد: درمان سکته مغزی که در سه ساعت اول طلایی بسیار مهم است هماهنگی بین بخش های مختلف از جامعه را می طلبد که متاسفانه تاکنون این هماهنگی وجود نداشته اما خوشبختانه از ابتدای امسال هماهنگی های لازم آغاز شده که قدم های مثبت و رو به رشدی به شمار می رود.

زمانی افزود: رابطه بیماری های قلبی با سکته های مغزی خیلی زیاد است زیرا علت حدود ۴۰ درصد سکته های مغزی ناشی از مشکلات و بیماری های قلبی است، یعنی نحوه کارکرد قلب بگونه ای است که منجر به سکته مغزی می شود.

به گفته وی، از طرفی دیگر فاکتورهای خطری که برای سکته های قلبی وجود دارند برای سکته های مغزی هم صادق اند به همان دلیلی که فرد دچار سکته قلبی شود امکان دارد به همان دلیل دچار سکته مغزی هم شود.

زمانی افزود: درمان فاکتورهای خطر برای سکته مغزی تا حدود زیادی از سکته مغزی هم جلوگیری می کند.

رئیس انجمن سکته مغزی ایران خاطرنشان کرد: برگزاری برنامه های مختلف از طرف انجمن سکته مغزی و انجمن قلب ایران بطور عمده توجه دادن عموم مردم و مسئولان به اهمیت در پیشگیری و درمان بیماری های سکته مغزی و قلبی است.

وی همچنین افزود: در مورد سکته های قلبی تاکنون توجهات زیادی شده و بیمارستان های مجهزی برای این بیماری ها وجود دارد. در دو تا سه دهه اخیر نسبت به پیشگیری و درمان بیماری های قلبی، اقدام های خوبی شده اما متاسفانه درباره سکته مغزی و اقدامات و تجهیزاتی که برای پیشگیری و درمان این بیماری لازم است، نسبت به سکته قلبی توجه جدی نشده و فاصله خیلی عمیقی بین ایران و بخش های پیشرفته دنیا در پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به سکته های مغزی وجود دارد که باید خیلی سریع اصلاح شود.

وی با اشاره به اهمیت همایش ملی روز آترواسکلروز افزود: بی تردید انجمن سکته مغزی ایران از چنین فرصت هایی برای توجه دادن عموم مردم و مسئولان و جامعه پزشکی به اهمیت سکته مغزی استفاده می کند.
سومین همایش یک روزه بررسی و ارزیابی اثرات آترواسکلروز (تصلب شرایین) بر روی عروق بدن انسان با عنوان آترودی با همکاری انجمن آترواسکلروز ایران، انجمن سکته مغزی ایران، انجمن اینترونشنال کاردیولوژی ایران، انجمن قلب ایران و شرکت سانوفی ۲۷ آذر ماه در سالن زرین هتل پارسیان آزادی تهران برگزار می شود.

تاثیر دانستن زبان دوم بر بهبود سکته مغزی
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۳۰
 
افرادی که در سخن گفتن به دو زبان مهارت دارند، احتمال بهبودی و درمان آنها در صورت بروز سکته مغزی،دو برابر دیگران است.همچنین شرکت در کلاسهای شبانه، شطرنج، حل جدول و فراگیری نحوه کار با یک ابزار که قدرت مغز را افزایش می‌‌دهد، از زوال عقل جلوگیری می‌کند.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، گرچه اشراف بر زبان دوم احتمالاً بی ارتباط با سلامت فیزیکی به نظر می‌رسد، اما ظاهراً این مهارت از مغز در برابر آسیب‌های ویرانگر به عملکردهای مغزی محافظت می‌کند.

 
محققان دانشگاه ادینبورگ در جریان یک تحقیق متوجه شدند که 40 درصد از بیماران سکته مغزی که در سخن گفتن به زبان دوم مهارت داشتند، عملکرد عادی خود را بازیافتند اما در مورد سایر بیماران، این رقم 20 درصد بود.

 
این تیم پیشتر دریافته بودند که افراد مسلط به دو زبان چند سال دیرتر از یک زبانه‌ها دچار دمانس (زوال عقل) می‌شوند، زیرا سخن گفتن به بیش از یک زبان عملاً موجب پرورش مغز می‌شود و همین امر احتمالاً عاملی است که به بهبود عوارض سکته مغزی کمک می‌کند.

 
در تازه‌ترین مطالعه که در مجله Stroke منتشر شد، از داده‌های مربوط به 608 بیمار سکته مغزی در زمینه مهارت‌های تمرکز و توانایی آنها برای بازیابی و ساماندهی اطلاعات، استفاده کردند. این بیماران اهل حیدرآباد هند بودند. انتخاب این شهر به خاطر چند فرهنگی و تعدد زبان‌های مورد استفاده ساکنان آن بود.

 
به گزارش معاونت فرهنگی، دانشجویی و امور مجلس وزارت بهداشت، در این مطالعه، بیماران مسلط به دستکم دو زبان حتی با داشتن فاکتورهایی همچون سیگار کشیدن، دیابت، پُرفشاری خون و سن، باز هم وضعیت بهتری در زمینه درمان عوارض سکته مغزی داشتند.

 
به گفته این محققین، مطالعات نشان می‌دهد که چالش‌های مغزی ناشی از سخن گفتن به بیش از یک زبان می‌تواند ذخیره شناختی را افزایش دهد. ذخیره شناختی به یک توانایی ارتقا یافته مغز برای سازگاری با تاثیرات آسیب‌زا همچون سکته مغزی و یا دمانس اطلاق می‌شود.

 
براین اساس، فعالیت‌های دیگری نیز همچون شرکت در کلاس‌های شبانه، شطرنج، حل جدول و فراگیری نحوه کار با یک ابزار که قدرت مغز را افزایش می‌دهند، از زوال عقل جلوگیری می‌کنند.

 
تحقیق دیگری نیز که اخیراً منتشر شد، نشان می‌دهد بزرگسالانی که در دوره‌های دانشگاهی شرکت می‌کنند، ظرفیت شناختی خود را افزایش می‌دهند و خطر ابتلا به آلزایمر و سایر موارد دمانس در آنها کاهش می‌یابد. نتایج این تحقیق از این جهت جالب است که نشان می‌دهد برای اقدام در جهت افزایش توان شناختی مغز، هیچگاه دیر نیست.

ایمپلنت مغزی با قابلیت بازگشت خاطرات
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۶
 
محققان امریکایی پروژه جدیدی را آغاز کرده اند که با استفاده از ایمپلنت مغزی می توان به قابلیت بازیابی و بازگشت خاطرات فراموش شده دست پیدا کرد.
به گزارش جهان به نقل از مهر، دارپا (سازمان پروژه‌ های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی) پروژه جدیدی را با نام (Restoring Active Memory (RAM آغاز کرده که از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است. محققان دارپا با استفاده از این پروژه موفق به ساخت یک رابط عصبی قابل کاشت در مغز می شوند که منحصرا برای بازیابی و همینطور بازگشت خاطرات فراموش شده طراحی شده است. این ایمپلنت می تواند برای افرادی که در اثر حوادث یا ضربات سنگین خاطرات گذشته خود را فراموش کرده اند، مفید باشد.

بنا به گزارشات منتشر شده از سوی دارپا، صدمات ناشی از ضربه های مغزی TBI سالانه بیش از ۱.۷ میلیون نفر قربانی می گیرد. از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون بیش از ۲۷۰۰۰۰ هزار نظامی امریکایی دچار آسیب های مغزی ناشی از ضربه شدید شده اند.

عارضه TBI مانع از به یاد آوردن خاطراتی می شود که پس از ضربه مغزی به شخص وارد شده و همینطور توانایی بیمار را برای شکل گرفتن خاطرات جدید نیز محدود می کند. دارپا در تلاش است تا با توسعه پروژه RAM فرآیند جدیدی را دنبال کند که به پر کردن شکاف های ایجاد شده در صدمات مغزی کمک کرده و روند بهبود را نیز تسریع می کند.

در صورت موفقیت آمیز بودن پروژه دارپا، بیمارانی که دچار عارضه TBI هستند دیگر نباید نگران خاطرات فراموش شده خود یا عدم شکل گیری خاطرات جدید باشند. پروژه RAM در حالی توسعه پیدا می کند که تنها بخشی از پروژه بزرگتری با نام BRAIN Initiative است.

فرآیند بازیابی و بازگشت خاطرات گذشته در دو مرحله انجام می شود. دارپا قصد دارد در مرحله اول، الگوی محاسباتی چند مقیاسی را گسترش دهد که باعث کدگذاری خاطرات توسط نورون ها شده و این عملکرد را توضیح می دهد. محققان دارپا معتقدند، در صورتی که این مرحله با موفقیت انجام شود در مرحله بعدی می توان به ساخت یک رابط عصبی دست پیدا کرد که از قابلیت پر کردن شکاف های ایجاد شده در یادآوری خاطرات را برخوردار باشد.

این پروژه با تعدادی از داوطلبان انسانی مبتلا به آسیب های مغزی TBI به مرحله آزمایشات بالینی نیز خواهد رسید. از سوی دیگر، این مطالعات بر نمونه های حیوانی نیز در حال انجام است. مراحل اولیه این پروژه از سپتامبر سال جاری آغاز شده است.


مغز دیجیتالی ساخته شد
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۱۷
 
دانشمندان موفق به تولید مغز دیجیتالی موش صحرایی شده اند. این فناوری جدید در واقع رایانه ای است که قابلیت واکنش دهی به عنوان یک مغز واقعی را دارد.
به گزارش جهان به نقل از مهر، این مغز مجازی تقلیدی هنرمندانه از مغز یک موش صحرایی جوان است که به طور طبیعی از ۳۰ هزار نورون تشکیل شده است. هر یک از این نورونها به وسیله شبکه ای متشکل از ۴۰ میلیون سیناپس با یکدیگر در ارتباط هستند.

دانشمندان امیدوارند که این مغز دیجیتالی قابلیت بکارگیری برای تعریف و تشخیص انواع مختلف نورونها را در دنیای واقعی داشته باشد.

این فناوری جدید توسط گروهی از دانشمندان در سوئیس ارایه شده است. آنها با استفاده از این مغز دیجیتالی در تلاش هستند تا درباره عملکرد شبکه نورون و سیناپس و نحوه اتصالات درون آنها به تشخیص درستی دست یابند.

به عقیده این محققان، با دستیابی به این هدف مهم می توان تصویر دقیق و شفافی از مغز نیز ارایه کرد.

دانشمندان برای ساخت این مغز مجازی تمرکز ویژه ای بر روی بخشی از آن مغز طبیعی موسوم به necortex داشته اند. آنها تا پیش از این اطلاعات زیادی درباره این بخش از مغز داشته اند و حالا از این داده ها برای تولید مغز مجازی موش صحرایی استفاده کرده اند.

نکته جالب توجه این است که مغز تولید شده به خوبی می تواند ارتباطات درون مغزی که به عملکرد مرکز فرماندهی بدن منجر می شود را شبیه سازی کند.

1-محمد (ص) پیامبراسلام. 2-درباره فیلم محمد رسول الله که درایران ساخته شده وفیلم قبلی که توسط چه کسی ساخته شده را بخوانید.

Mohammad SAV.svg

محمد بن عبداللّه (ص)بنیان‌گذار و پیامبر اسلام و به اعتقاد مسلمانان، آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویل‌دهندهٔ کتاب آسمانی قرآن و بازگردانندهٔ آیین اصلی و تحریف‌نشدهٔ یکتاپرستی است. او همچنین به عنوان یک سیاست‌مدار، رئیس دولت، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانون‌گذار، اصلاح‌گر، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب دیگر مأمور تعلیم فرمان‌های الهی به شمار می‌رود.

محمد تنها مؤسس دینی جهانی است که زندگانی‌اش روشن و کامل در معرض تاریخ قرار گرفته و راجع به او گزارش‌های فراوانی در متون تاریخی آمده، گر چه مثل سایر شخصیت‌های تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمامی جزئیات زندگی اش روشن نیست و طی قرن‌ها بین موافقان و مخالفانش مورد مناقشه بوده‌است. او در سال ۵۷۰ میلادی، در مکه در شبه جزیره عربستان به دنیا آمد. در دوران جوانی به بازرگانی مشغول بود، و نخستین بار در ۲۵ سالگی ازدواج کرد. ناخشنود از روش زندگی مردم مکه، محمد هرازگاهی، مدتی را در غار حرا در یکی از کوه‌های اطراف آن دیار به تفکر و عبادت می‌پرداخت. به باور مسلمانان، محمد (ص)در همین مکان و در حدود ۴۰ سالگی از طرف خدا به پیامبری برگزیده شد و وحی بر او فروفرستاده شد. در نظر آنان، دعوت محمد (ص)همانند دعوت دیگر پیامبرانِ کیش یکتاپرستی مبنی بر این بود که خداوند (الله) یکتاست و تسلیم شدن برابر خدا راه رسیدن به اوست.

آیات یا نشانه‌های خداوند که به باور مسلمانان، به صورت وحی به محمد (ص)رسیده و تا هنگام درگذشتش توسط او اعلام می‌شد، قرآن را تشکیل می‌دهد و آنان تا به امروز این کتاب را به عنوان «کلام خدا» گرامی داشته‌اند. به جز قرآن، زندگی محمد (سیره) و روایات گردآوری‌شده از او (سنت) نیز برای مسلمانان اهمیت دارد.

طی ۱۳ سال دعوت در مکه، تعداد اندکی به اسلام گرویدند که با مخالفت برخی قبیله‌های قریش روبه‌رو شدند و با آنان با خشونت رفتار می‌شد. محمد (ص)برای رهایی از آزار و اذیت‌ها به همراه پیروان خویش، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری شمسی و قمری شد، به شهر یثرب (که بعدها مدینةالنبی نامیده شد)، هجرت کرد. او در مدینه توانست قبایل در حال جنگ اوس و خزرج را متحد کند. وی بر پایه مسلمانان مهاجر مکه و مردم مدینه جامعه و دولتی نوین با نام امت تأسیس کرد. بین مسلمانان با قبایل مکه و هم پیمانان آنها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ با مکه، محمد (ص)به همراه پیروانش که تا آن زمان به بیش از ده هزار نفر بالغ شده بودند، شهر زادگاهش را فتح کرد. بتدریج و بخصوص پس از فتح مکه بیشتر مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند و امت اسلام به کل این سرزمین گسترش یافت. محمد (ص )ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و درگذشت.

آیات یا نشانه‌های خداوند که به باور مسلمانان، به صورت وحی به محمد (ص)رسیده و تا هنگام درگذشتش توسط او اعلام می‌شد، قرآن را تشکیل می‌دهد و آنان تا به امروز این کتاب را به عنوان «کلام خدا» گرامی داشته‌اند. در کنار قرآن، زندگی محمد(ص) (سیره) و روایات گردآوری‌شده از او (سنت) نیز برای مسلمانان به عنوان منابع اصلی شریعت اسلام اهمیت دارد

منابع برای تاریخ‌نگاری زندگی محمد(ص)

قرآن تاشکند یا مصحف عثمان مربوط به قرن هشتم احتمالاً اوائل قرن نهم میلادی که در عراق مدرن به خط کوفی نوشته شده و در ازبکستان نگهداری می‌شود. قرآن گرچه اشارات اندکی به زندگی محمد(ص) دارد، اما نزد پژوهشوران، نخستین و بهترین منبع برای شناخت محمد(ص) و ابعاد زندگی او محسوب می‌شود.[۳]

دربارهٔ زندگانی محمد(ص)، گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است، ولی مانند هر شخصیت تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست.[۲] از این‌روی که محمد(ص) از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ است، زندگانی، اعمال و افکار او طی قرن‌ها بین موافقان و مخالفانش مورد بحث بوده‌است و این سبب شده تا نگاشتن یک زندگی‌نامهٔ صریح از او دشوار باشد. برای این منظور هم فهم اسلامی از وی به عنوان یک پیامبر و هم فهم عقلانی دانشمندان غربی بر مبنای فلسفه‌های مدرن باید در نظر گرفته شود.[۲]

منابع دست اول شناخت زندگانی محمد (ص)عبارت است از قرآن، گفته‌های محمد(ص) در قالب حدیث و آنچه از کردار وی به صورت سنت ثبت شده است. همچنین زندگی‌نامه‌هایی تحت عنوان سیره نبوی در سده‌های ۸ و ۹ میلادی نگاشته شده است.[۲] قابل‌اطمینان‌ترین منبع برای بازسازی زندگی محمد(ص)، قرآن است.[۳] قرآن اشاراتی اندک[۴] و غیر منسجم[۵] دربارهٔ زندگی محمد (ص)دارد، اما در مواجهه با رخدادهای تاریخی متغیر روزگار محمد(ص)، تصویری باثبات و صریح از او به دست داده و دربرگیرندهٔ اطلاعات نهان فراوانی از زندگانی محمد(ص) است.[۳] قرآنی که هم‌اکنون در دسترس است، عموماً در محافل آکادمیک به عنوان همان کلام خارج‌شده از زبان محمد(ص) در نظر گرفته می‌شود؛ زیرا تلاش‌ها برای یافتن آنچه متن دست‌نخورده و اولیهٔ قرآن، متنی که تفاوتی پراهمیت نسبت به متن امروزی قرآن داشته‌باشد، ناموفق بوده‌است.[۶]

نسخه‌ بیرمنگام قدیمی‌ترین نسخه از برخی سوره های قرآن است که در دانشگاه بیرمنگام کشف شده است و با 95 درصد احتمال به سال های 568 تا 645 میلادی مربوط می شود.[۷]]

نام‌ها و عناوین محمد

نام عربی «محمد»[پانویس ۳] به معنای «قابل ستایش» یا «ستوده»، که چهار بار در قرآن تکرار شده‌است،[۱۴] رایج‌ترین نام پیامبر اسلام است. وی همچنین به «الامین» (قابل اعتماد) معروف بود.[۱۵] محمد اسامی بسیار دیگری دارد، از جمله «اسامی مقدس» که به باور مسلمانان خداوند به او بخشیده و در موقعیت‌های متفاوت به آن نام‌ها خوانده شده‌است. از بین این نام‌ها، «احمد» (به معنای مورد ستایش‌ترین) به عنوان نام آسمانی و باطنی پیامبر، بیشتر مورد توجه‌است و باور دانشمندان اسلامی طی قرون متمادی بر این بوده‌است که وقتی عیسی از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن می‌راند، به احمد اشاره دارد.[۲] همچنین قرآن برای خطاب‌قراردادن پیامبر، از برخی دیگر از اسامی چون: نبی (پیامبر)، رسول (فرستاده)، طاها[پانویس ۴] (تطهیرکننده، پاک و راهنما)، یاسین[پانویس ۵] (مرد کمال)، مصطفی (برگزیده)، عبدالله (بندهٔ عالی خدا)، حبیب‌الله (محبوب خدا)، ذکرالله (یادآور خدا)، امین (مورد اعتماد)، سراج (روشنگر راه راست)، منیر (روشنگر جهان)، هدی (رهنمای حقیقت)، غیاث (یاری‌کننده)، بشیر (هشداردهنده)، نذیر (یادآور)، مذکر (تذکّردهنده)، شهید (گواه) و مبشر (حامل خبر خوش)، بهره می‌جوید. گاهی محمّد، با توجه به موقعیت او در هنگام وحی، با نام‌هایی مورد خطاب قرار گرفته‌است: به طور مثال او در قرآن در آیات ۷۳:۱ و ۷۴:۱، مزمّل و مدثر (به معنی «جامه به‌خود پیچیده») خوانده شده‌است.[۲][۱۶] هرچند قرآن در برخی آیات تفاوت قائل‌شدن بین پیامبران را منع می‌کند ولی در احزاب ۴۰، محمّد را «خاتم‌النبیین»[پانویس ۶] می‌خواند.[۱۷]

خاستگاه

موقعیت تقریبی بعضی از شهرهای معروف عربستان در زمان ظهور اسلام (شهرها با رنگ سفید نشان داده شده‌اند)
اطلاعات بیشتر: عربستان پیش از اسلام و دوران جاهلیت

بنابر منابع اسلامی، اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) کعبه را ساخت و کعبه پیش از پایه‌گذاری شهر مکه، ساخته شد. مکه به‌تدریج به مرکزی مهم برای کاروان‌های تجاری در عربستان و مرکز فعالیت‌های مذهبی و تجاری غربِ حجاز تبدیل شد. علاوه بر کعبه، بیش از ۳۰۰ بت هم وجود داشت و عرب‌ها هر ساله آن‌ها را زیارت می‌کردند و اعمالی چون چرخیدن گرد کعبه (طواف) و بوسیدن آن، قربانی‌کردن، و سنگ زدن به شیطان را انجام می‌دادند.[۱۸] به غیر از خدایان قبیله‌ای، بیش تر عرب‌ها اعتقاد به یک خدای مشترک برتر به نام «الله» داشتند؛ اما تشریفات مذهبی برای «الله» انجام نمی‌شد.[۱۹] هم چنین در قرآن صحبت از افرادی که «حنیف» بوده‌اند می‌رود. در قرآن حنیف اشاره به کسی دارد که از راهِ فطرت خود به دینِ طبیعی، که یکتاپرستی باشد رسیده‌است. ابراهیم به عنوان الگوی اصلی حنفا معرفی می‌شود که با بصیرت شخصی‌اش به یکتاپرستی رسیده‌است؛ چنان‌که آیین حنیف معادل دین ابراهیم تعریف می‌شود. مفسران قرآن می‌نویسند که پیش از اسلام حنیف به دو دسته افراد اطلاق می‌شد: عرب‌هایی که پیرو آیین ابراهیم بودند و بت پرستانی که تنها برخی از مراسم دینی مربوط به آیین ابراهیم مانند حج یا ختنه را انجام می‌دادند. درستیِ تاریخی این گفته میان پژوهشگران غربی مورد اختلاف است. برخی اساساً گزارش‌های تاریخی مربوطه را رد کرده و آن‌ها را تعمیم دادن مفاهیم قرآنی به دوران پیش از اسلام می‌دانند، اما دیگران درستیِ تاریخی همگی یا برخی از آن گزارش‌ها را می‌پذیرند.[۲۰] مدرک دقیقی مبنی بر این که آیین حنیف پیش از یهودیت و مسیحیت در میان عرب‌ها وجود داشته در دسترس نیست،[۲۱] اگرچه نشانه‌های رمزآلودی از آن در شعرهای قدیمی عرب یافت می‌شود.[۲۰]

زندگی

نسب

اطلاعات بیشتر: شجره‌نامه محمد

شجره‌نامهٔ محمد(ص) پدر (عبدالله) و مادرش (آمنه) از خاندان بنی‌هاشم از قبیله قریش بودند. بنی‌هاشم از خاندان‌های برجسته و بااصل‌ونسب ولی فقیر در شهر مکه بود .

اطلاعات بیشتر: عام‌الفیل

تاریخ دقیق تولد محمد نامعلوم است، ولی احتمالاً بین ۵۶۷ تا ۵۷۳ م. (۵۶ تا ۵۰ ق. ه) است که موردقبول‌ترین سال، ۵۷۱ میلادی (۵۲ ق. ه) است.[۲۳]

محمد در مکه

نوشتار اصلی: محمد در مکه









































کودکی

یک نقاشی عثمانی از محمد در بدو تولد و مادرش آمنه که در حال نشان دادن وی به پدربزرگش عبدالمطلب و دیگر مکیان می‌باشد.
یک نقاشی که تولد محمد را ترسیم کرده‌است.

پیش از تولد محمد(ص)، عبدالله، پدرش، درگذشت.[۲] عبدالله بازرگانی بود که گاه با پدرش عبدالمطلب در امور تجاری همکاری می‌کرد.[۲۴] طبق روایات اسلامی، عبدالمطلب، پدربزرگ محمد(ص) و بزرگ‌خاندان قریش، محمد (ص)را پس از تولد طبق عادت مرسوم، به دایه‌ای به نام حلیمه بنی سعد سپرد. او ۲ سال در قبیله سعد بن بکر، شاخه‌ای از قبیله هوازن، نزد حلیمه بود (برخی از پژوهشگران غربی درستیِ تاریخی سپرده شدن محمد(ص)به حلیمه را رد کرده‌اند).[۲۵][۲۶] زمانی‌که محمد ۶ ساله بود به همراه مادرش، آمنه، و کنیزی به نام ام ایمن برای زیارت قبر شوهر و دیدار از خویشاوندانش راهی یثرب شد، در بازگشت در محلی به نام «ابواء» درگذشت.[۲۷] و پس از آن عبدالمطلب ۸۰ ساله، سرپرستی محمد(ص) را برعهده گرفت.[۲۸] هر چند محمد (ص)تحت سرپرستی عبدالمطلب (شخصی بانفوذ و رهبر مکه) قرار داشت؛ اما دوران یتیمی را با سختی‌های فراوان سپری کرد. یتیم بودن محمد(ص) از معدود موضوعات دربارهٔ زندگی محمد(ص) است که در قرآن بدان اشاره شده‌است:[۲۹] «آیا ما تو را یتیم نیافتیم؟».[پانویس ۷]

محمد(ص) در سن ۱۲ سالگی بحیرا را ملاقات می‌کند. (۵۸۲ میلادی)

در ۸ سالگی محمد(ص)، عبدالمطلب نیز درگذشت و ابوطالب، عموی محمد (ص)(که در آن هنگام نفوذ زیادی در مکه داشت) سرپرستی محمد(ص) را برعهده گرفت.[۳۰][۲۸] محمد(ص) در ۱۲ سالگی همراه ابوطالب با کاروانی به شام سفر کرد. در منابع اسلامی مانند سیره ابن اسحاق و طبری نقل شده‌است که در این سفر با بحیرا سرجیوس (یک راهب مسیحی) دیدار کرد و بشارت پیامبریش را از وی شنید.[۳۱]

داستان‌های بسیاری در منابع اولیه در مورد محمد (ص)از دوران کودکی تا زمان اعلام پیامبری موجود است  دیدگاه تاریخی بیش تر برای بررسی چگونگی تلقی مسلمانان از پیامبر خود اهمیت دارند.[۳]


پیش از اعلام پیامبری

محمد (ص)در واقعه نصب حجرالاسود. مینیاتور دستی ایرانی در کتاب جامع‌التواریخ رشیدالدین، حدود ۱۳۰۷ م. (۷۰۶ ه. ق) این مینیاتور قدیمی‌ترین نقاشی موجود است که چهره محمد(ص) را ترسیم کرده‌است و در حال حاضر در کتابخانه دانشگاه ادینبرو نگه داری می‌شود.[۳۲]

محمد(ص) در دوران نوجوانی در جنگ‌های فجار شرکت کرد؛ اگرچه گزارش‌ها در جزئیات چگونگی شرکت او اختلاف نظر دارند.[۳۴] سن او در هنگام بروز این جنگ‌ها (که چندین سال طول کشید) ۱۴ تا ۲۸ سال بوده‌است.[۳۴]

پیمان حلف‌الفضول پس از جنگ‌های فجار در خانه «عبد الله بن جدعان» میان برخی از قبایل قریش منعقد شد تا به عدالت پایبند باشند و آن را برپا دارند و جمعاً از ستمدیدگانی که قبیله‌ای در مکه ندارند حمایت کنند و محمد(ص) نیز در حالی که بیست ساله بود در آن عضویت یافت. محمد(ص) آورنده اسلام که در جوانی‌اش خود عضو یکی از این پیمان‌ها بوده می‌گوید؛ عوض کردن آن را با هیچ چیز دیگر خوش ندارد و حتی در دوره اسلام هم حاضر به پذیرفتن دعوت به آن‌گونه عهدی‌است.[۳۵][۳۶]

محمد(ص)، گاه در حل اختلاف میان بزرگان شهر مداخله می‌کرد و راه‌کارهای عملی جهت حل‌وفصل اختلافات ارائه می‌کرده‌است.[۳۷] از سویی امانت‌داری و وفاداری نیز، از صفات برجسته محمد (ص)پیش از اسلام بوده‌است. تا جایی که گاه او را «محمد امین» می‌خواندند. محمد (ص)که مدت‌ها بود دیگر سرمایه‌ای برای بازرگانی نداشت، از سوی برخی سرمایه‌داران مکه، از جمله خدیجه، استخدام شد تا به‌نیابت از آنان به بازرگانی بپردازد. ارتباط کاری و تجاری محمد(ص) ۲۵ ساله و خدیجه که زنی بیوه و صاحب دو فرزند بود، به ازدواج انجامید و محمد(ص) از این وصلت دارای دو پسر (که در کودکی درگذشتند) و چهار دختر شد[۳۸] که بر اساس تمامی گزارش‌ها ازدواج موفقی بود.[۳۹]

با وجود این که در دوران جوانی محمد(ص)، بت‌پرستی در مکه مرسوم و معمول بود ولی محمد (ص)هرگز تفکرات بت‌پرستی نداشت و بت‌پرستی نکرد.[۴۰]

پس از اعلام پیامبری

غار حرا در کوه نور، جایی که مسلمانان باور دارند که محمد(ص) نخستین وحی را دریافت کرده‌است.

بنابر برخی روایت‌های اسلامی، محمد پیش از بعثت، هر سال چند هفته را در غار حرا به عبادت و تفکر می‌پرداخته‌است.[۴۱] زمانی که محمد (ص)چهل سال سن داشت، در یکی از شب‌های سال ۶۱۰. م (۱۳ ق. ه)، جبرییل بر محمد (ص)ظاهر شد و ۳ بار به او گفت: «إقرأ — بخوان!» و سپس این آیه‌ها را برایش خواند:[۴۲]

(به عربی: إقرأ بِاسمِ رَبّک الّذی خَلَق. خَلَقَ الإنسانَ مِن عَلَق. إقرأ وربُّک الأکرَم، الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم یَعلَم.)

بخوان به نام پروردگارت که آفرید؛ که انسان را از خون بسته (علق) آفرید. بخوان که پروردگار بسیار بخشنده‌است، آن که با قلم آموزش داد. به انسان آموخت آنچه را که نمی‌دانست. سوره علق، آیه‌های ۱ تا ۵

دعوت علنی و مخالفت‌های قریش

بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، خدیجه زن محمد(ص) نخستین کسی بود که به پیامبری او ایمان آورد. کمی بعد علی پسرعموی ده ساله محمد(ص)، ابوبکر دوست نزدیک او و پسرخوانده‌اش زید بن حارث نیز به خدیجه پیوستند و نخستین کسانی بودند که به محمد(ص) ایمان آوردند.[۴۴]

بنابر سیره ابن اسحاق، محمد(ص) تا سه سال دین تازهٔ خود را پنهانی تبلیغ می‌کرد.[۴۵] بر پایهٔ روایت‌های اسلامی هنگامی که آیه «و خاندان خویشاوندت را هشدار ده!»[شعراء ۲۱۴] فروفرستاده می‌شود، محمد(ص)، خویشاوندان نزدیکش (عشیره) در بنی‌هاشم شامل فرزندان عبدالمطلب را که ۴۵ نفر می‌شدند، دعوت می‌کند[۴۶] و ایشان را پند و اندرز می‌دهد: «ای پسران عبدالمطلب!... خدا به من فرمان داده‌است تا شما را به سویش فرابخوانم. چه کسی از شما مرا در این امر یاری خواهد کرد و برادر، وصی و جانشین من خواهد بود؟» و فقط علی که ۱۳ سال داشت، پاسخ داد. سپس محمد(ص) گفت: «این [علی]، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. به او گوش فرادهید و از او پیروی کنید.» پس از این دیدار برخی از زنان بنی‌هاشم نیز اسلام آوردند.[۴۷]

بر پایهٔ روایت‌های اسلامی هنگامی که محمد(ص) مطمئن شد ابوطالب در برابر بزرگان قریش از او پشتیبانی می‌کند، بالای کوه صفا رفت و مردم را فراخواند و سپس دربارهٔ توحید (یگانگی خداوند) و باور به الله، پیامبری و روز رستاخیز با آن‌ها سخن گفت.[۴۶][۴۸] مدتی بعد این آیه فروفرستاده می‌شود: «پس آنچه را بدان مأموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب که ما شر ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد.»[حجر ۹۴][۴۵] پس از آن محمد(ص) آغاز به مبارزه با بت‌پرستی می‌کند.[۴۶]

در آغاز دعوت بیش‌تر اهل مکه محمد(ص) را نادیده گرفتند، شماری او را مسخره کرده و برخی هم پیرو او شدند. کسانی که به محمد(ص) ایمان آوردند را می‌توان به ۳ گروه اصلی دسته‌بندی کرد: برادران جوان و فرزندانِ بازرگانان بزرگ مکه، 

آغاز مخالفت‌ها با محمد(ص)، به گفتهٔ ابن سعد و ابن هشام پس از گفتن آیه‌هایی که در آن نیاکان بت‌پرست اهل مکه و پرستش بت‌ها محکوم شده بودند،[۵۱] و به گفتهٔ برخی دیگر از همان آغاز تبلیغ همگانی بود.[۲۰] افزایش شمار پیروان محمد (ص)باعث شد که او خطری برای قبیله‌های منطقه و حاکمان شهر بشود؛ زیرا ثروتشان به کعبه، کانون زندگی مذهبی مکه وابسته بود و محمد (ص)می‌خواست آن را برهم بزند. ردکردن مذهب سنتی مکه به ویژه برای قبیلهٔ خودش توهین‌آمیز بود؛ زیرا آن‌ها خود نگهبانان کعبه بودند.[۴۹] بازرگانان نیرومند مکه به قصد سازش، به محمد(ص) پیشنهاد دادند که اگر دست از تبلیغ بردارد به او اجازه ورود به حلقه درونی بازرگانان را بدهند و موقعیتش را با ازدواجی پر سود تثبیت کنند. محمد(ص) این پیشنهادها را نپذیرفت.[۴۹]

منابع تاریخی اسلامی مفصلاً آزار و اذیت محمد (ص)و یارانش را به ثبت می‌رساند.[۳] سمیه بنت خباب که به عنوان نخستین زن شهید اسلام شهرت دارد، بردهٔ ابوجهل[پانویس ۸] بود. او با نیزهٔ اربابش به این دلیل که نمی‌خواست از اسلام برگردد، کشته شد. بلال حبشی، یک مسلمان بردهٔ دیگر، به دست اربابش امیة بن خلف شکنجه می‌شد؛ امیه سنگی، سنگین روی سینهٔ بلال می‌گذاشت تا او را مجبور کند دست از اسلام بردارد.[۵۲] محمد (ص)شخصاً به جز فحاشی، از دیگر اشکال آزار و اذیت جسمانی در امان بود؛ زیرا تحت پشتیبانی قبیله بنی‌هاشم بود.[۵۳]

هجرت مسلمانان به حبشه
موقعیت جغرافیایی حبشه.

در سال ۶۱۵ میلادی (۸ ق. ه)، برخی از پیروان محمد(ص) به حبشه هجرت کردند و تحت پشتیبانی نَجاشی، پادشاه مسیحی حبشه، آن جا ساکن شدند.[۳]

ابن سعد به دو هجرت مجزا اشاره می‌کند. به گفته وی اکثر مهاجرین گروه اول پیش از هجرت مسلمانان به مدینه به مکه بازگشتند در حالی که گروه دوم در بازگشت مستقیماً به مدینه رفتند. ابن هشام و طبری اما از یک مهاجرت (از مکه به حبشه) سخن می‌گویند. این روایات مؤید این مسئله هستند که آزار و اذیت شدن مسلمانان در مکه نقش بزرگی در تصمیم محمد(ص) مبنی بر پیشنهاد مهاجرت به حبشه داشته است. گرچه مونتگومری وات نشان می‌دهد که سناریوی مهاجرت به حبشه خیلی پیچیده‌تر از آنی بوده است که در متون قدیمی تاریخی آمده. او نتیجه می‌گیرد که دلایلی همچون اشتغال به تجارت -جهت رقابت احتمالی با خانواده‌های تاجر مکه- و یا وجود نوعی تفرقه بین گروه‌هایی از تازه مسلمانان در مهاجرت به حبشه نقش داشته است. بر اساس‌نامه معروف عروه (مندرج در طبری) اکثر مهاجران پس از قویتر شدن اسلام -به دنبال اضافه شدن عمر و حمزه به مسلمانان- به شهر خود باز گشتند. در عین حال داستانی کاملاً متفاوت در مورد دلیل بازگشت مهاجران حبشه به مکه بیان شده است.[۵۴] این داستان که با نام «غرانیق» شناخته شده‌است در تاریخ طبری، تفسیر طبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی با سندهای مفرد نقل شده‌است.[۵۵]


افزایش محاصره و آزار
کوه‌های طائف و جاده‌ای به سمت شهر طائف

در سال ۶۱۷ میلادی (۶ ق. ه)، رهبران مخزوم و بنی عبد شمس، دو خاندان مهم قریش، خاندان بنی هاشم (رقیب تجاریشان) را تحت محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند. به گفتهٔ آلفورد ولش در دانشنامه اسلام، ممکن است که آن بخش از داستان که در آن بنی هاشم مجبور شده به محله خودشان(شعب ابیطالب) رفته و از تجارت و ازدواج با آن‌ها خودداری کند، اغراق شده باشد و قرآن برخلاف سیره‌های پیامبر دربارهٔ این داستان سکوت کرده‌است.[۳] هدف این بود که بنی هاشم را تحت فشار قرار دهند، تا دست از نگهبانی از جان محمد (ص)بردارد. این محاصره سه سال به طول انجامید، اما در پایان شکست خورد زیرا هدفش را برآورده نمی‌کرد.[۶۰][۶۱]

در سال ۶۱۹ میلادی (۴ ق. ه) هم خدیجه همسر محمد(ص) و هم عمویش ابوطالب، درگذشتند. با درگذشت ابوطالب (که رهبری خاندان بنی هاشم را به دست داشت)، رهبری این خاندان به ابولهب که دشمن دیرینه محمد(ص) بود، سپرده شد. علاوه بر این اگرچه محمد (ص)در سال‌های پایانی هنوز پیروان اندکی به دست می‌آورد، اما در کل تلاش‌های او در مکه شکست خورده بودند. محمد(ص) برای یافتن یک پشتیبان و دعوت به اسلام، به طائف (از شهرهای معروف عربستان در نزدیکی مکه) رفت، اما تلاش او با شکست روبه‌رو شد و مورد حمله و آزار مردم آن شهر نیز قرار گرفت.[۳][۶۰] بنابراین ناچار به بازگشت به مکه شد و با کمک یکی از اهالی مکه به نام «مطعم ابن عدی» و پشتیبانی قبیله بنی نوفل، امکان ورود دوباره او به زادگاهش در شرایطی امن، فراهم آمد.[۳][۶۰]

اسراء و معراج
نوشتار اصلی: معراج
محمد سوار بر بُراق، معراج در صفحه‌ای از یک نسخهٔ بوستان سعدی در سال ۱۵۱۴ میلادی (نقاش: ناشناس، خوشنویس: سلطان محمد نورالله).

محمد(ص) در ۲ یا ۳ سال پیش از هجرت به مدینه،[۶۲] بر پایهٔ منابع اسلامی و به باور بیش‌تر مسلمانان، در یک شب به سفری به نام معراج، از مسجدالاقصی به آسمان رفت. مسلمانان در ۲۷ رجب «لیلةالاسراء و المعراج» را جشن می‎‎‎گیرند. 


بیعت عقبه اول و عقبه دوم

در عربستان افرادِ بسیاری به قصد بازرگانی و یا به جا آوردن حج به مکه سفر می‌کردند. محمد(ص) از این موقعیت استفاده کرد و بخت خود را برای یافتن خانه‌ای تازه برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین گفتگویِ ناموفق، در صحبت با شماری از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.[۳] جمعیت عرب یثرب به این جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی می‌کردند، با یکتاپرستی تا اندازه‌ای آشنا بودند.[۳] گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد(ص) پیمانی بستند که به «پیمان عقبه اول» شهرت یافت.

محمد(ص) پس از پیمان اول مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا برای آن‌ها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد.[۶۴] این چنین در مدینه کسانی، تقریباً از همگی قبیله‌ها، به آیین اسلام گرویدند تا آن جا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه برای حج و دیدار محمد (ص) به مکه آمدند. آن‌ها او را به صورت پنهانی و در شب دیدار کرده و با او پیمانی بستند که به «پیمان دوم عقبه»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.[۶۵]

 آنچه محمد(ص) به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید می‌جنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح و آرامش خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت ۷۳ مرد و زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.[۶۴] پس از پیمان عقبه، محمد(ص) پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند واقعه هجرت به حبشه، قریش تلاش کرد تا از بیرون رفتن یاران محمد(ص) از مکه جلوگیری کند؛ اما این تلاش‌ها ناموفق بود و تقریباً همگی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.[۶۶]

هجرت به مدینه

هیاتی دربردارندهٔ دوازده تن از بزرگان خاندان‌های مهم مدینه، از محمد(ص) دعوت کردند تا به عنوان یک ناشناس (بیطرف؟) برای عرب‌ها و یهودیان که تا پیش از سال ۶۲۰ میلادی (۲ ق. ه) نزدیک به صد سال درگیرِ جنگ‌های داخلی بودند[۶۷] و کشت و کشتارهای پی در پی و عدم توافق در پرداخت خون‌بهای کشته‌شدگان داشتند، داوری کند؛ به ویژه پس از جنگ بُعاث که همگی قبیله‌های یثرب (مدینه) در آن شرکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفهوم‌های قبیله‌ای مانند «قصاص» دیگر قابل انجام نیست مگر این که کسی صلاحیت‌دار در بخش‌های دارای اختلاف داوری کند.[۶۷] نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از سوی خود و مردم شهر یثرب متعهد شدند تا محمد(ص) را در جامعه خویش بپذیرند و از او در برابر خطرهای جانی، مانند خود، نگهبانی کنند.[۳]

بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، قریش از بیرون رفتن مسلمانان از مکه آگاه شد و برای کشتن محمد(ص) نقشه‌ای را به اجرا گذاشت. محمد به کمک علی که در بستر وی خوابید، کسانی که نگهبانش بودند را گمراه کرد و پنهانی به همراه ابوبکر از شهر بیرون رفت.[۶۸] به این سان در سال ۶۲۲ میلادی (۱ ه. ق) (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) محمد(ص) به مدینه، که یک واحه (آبادی) کشاورزیِ بزرگ بود، هجرت کرد و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به مهاجران شهرت یافتند و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند، انصار نامیده شدند.[۳] بعدها (در زمان خلیفه دوم) این هجرت، مبدأی تاریخ مسلمانان شد. مدینه تا پیش از هجرت محمد (ص)«یثرب» نامیده می‌شد و پس از این هجرت «مدینةالنبی» یا به‌اختصار «مدینه» (برگرفته از مدینةالنبی یا المدینةالمنورة) خوانده شد

صلح حدیبیه

نوشتار اصلی: صلح حدیبیه
یک نقاشی که محمد(ص) و اصحاب او را در هنگام رفتن به مکه نشان می‌دهد. جبرئیل، میکاییل، اسرافیل و عزرائیل هم در تصویرند.

اگرچه محمد(ص) قبلاً آیاتی که دستور انجام حج را می‌دادند را تحویل داده بود (سوره بقره آیات ۱۹۶–۲۱۰)، مسلمانان آن را به خاطر دشمنی قریش انجام نداده بودند. در ماه شوال ۶۲۸ میلادی(۶ ه. ق)، محمد(ص) با ۱۴۰۰ تن از پیروانش جهت انجام عمره به سمت مکه رفتند.[۷۸] قریش با شنیدن نزدیک‌شدن مسلمان به مکه، ۲۰۰ سوار را فرستاد که آن‌ها را متوقف کنند. محمد(ص) با طی مسیر صعب‌العبورتری آن‌ها را دور زد و به حدیبیه، در حومه شهر مکه رسید.[۷۹][۸۰] مذاکرات با مکه شروع شد و فرستادگانی بین دو طرف ردوبدل شد. درنهایت پیمان صلحی به مدت ۱۰ سال بین دو طرف منعقد شد.[۸۰][۸۱] نتیجه قرارداد این بود که مکه، جامعه مسلمانان مدینه را از نظر سیاسی و مذهبی به رسمیت می‌شناخت.[۷۸] مفاد اصلی قرارداد این بود که طرفین دشمنی‌ها را کنار بگذارند، محمد (ص)سال بعد برای حج به مکه بیاید، اگر کسی از اهل مکه به مدینه رفت به مکه بازگردانده شود ولی نه بالعکس، و قبایل آزاد خواهند بود که با محمد (ص)یا با قریش در پیمان باشند.[۸۲]

سال‌های پایانی

صلح حدیبیه تا ۲ سال پایدار بود.[۸۳][۸۴] فسخ شدن صلح حدیبیه از آنجا شروع می‌شود که محمد(ص) پیمان صلحی با یکی از زیرشاخه‌های قبیله بنی‌خزاعه بسته بود.[۸۵] قبیله بنی‌خزاعه روابط دوستانه‌ای با محمد(ص) داشت در حالی که دشمنش قبیله بنی‌بکر با مکیان اتحاد داشت.[۸۳][۸۴] خاندانی از بنی‌بکر شبانه به بنی‌خزاعه یورش می‌برند و تعدادی از آن‌ها را می‌کشند.[۸۳][۸۴] اهل مکه متحدانشان (بنی‌بکر) را با فراهم کردن اسلحه کمک کرده بودند، و طبق برخی از منابع تعداد کمی از اهل مکه هم در جنگ شرکت کرده بودند.[۸۳] پس از این واقعه، محمد(ص) پیغامی به مکه فرستاد و در آن سه شرط را مشخص کرده بود و از اهل مکه می‌خواست یکی را بپذیرند. شروط این بود که اهالی مکه خون‌بهای کسانی که از قبیله بنی‌خزاعه کشته شده‌اند را بدهد، یا اتحادشان با بنی‌بکر را برهم بزنند، یا پیمان حدیبیه را منسوخ اعلام کنند.[۸۶]

پاسخ مکه این بود که آن‌ها فقط شرط آخر را می‌پذیرند.[۸۶] اما کمی بعد به اشتباه خود پی بردند و ابوسفیان را فرستادند که پیمان حدیبیه را احیا کند؛ ولی محمد (ص)درخواستشان را نپذیرفت و نیروهای خود را برای جنگ با مکه آماده کرد.[۸۷] در سال ۶۳۰ میلادی (۸ ه. ق) با نیروی بسیار زیادی که گفته می‌شود ۱۰٬۰۰۰ نفر بودند به سمت مکه حرکت کرد و با حداقل کشته کنترل مکه را به دست گرفت.[۸۸] محمّد(ص) بخشش عمومی برای تمامی رفتارهای گذشته و توهین‌ها به اهل مکه داد، اکثر اهل مکه مسلمان شدند و محمد (ص)متعاقباً نسبت به شکستن تمامی بت‌های درون کعبه و جز آن، اقدام کرد.[۹۰]

فتح عربستان

چندی پس از فتح مکه، محمد(ص) متوجهٔ تهدید نظامی از سوی قبایل هوازن که در حال جمع‌آوری لشکری بزرگ بودند شد. هوازن دشمنان قدیمی قریش بودند. قبیله ثقیف که در شهر طائف زندگی می‌کردند نیز به دلیل نزول وجه قریش، سیاستی ضد مکه‌ای اتخاذ کرده بودند.[۹۱] محمد(ص) هر دو این قبایل را در غزوه حنین شکست داد.[۳]

در همان سال، محمد(ص) به سمت تبوک، در شمال عربستان، لشکرکشی کرد. دلیل این امر شکست قبلی او در جنگ موته و همچنین گزارش‌هایی مبنی بر برخورد دشمنانه با مسلمین بود. اگرچه درگیری‌ای در تبوک رخ نداد، ولی برخی از شیخ‌های قبایل آن ناحیه خود را تابع او کردند. یک سال پس از جنگ تبوک، قبیلهٔ ثقیف نمایندگانی به مدینه فرستادند تا خود را تسلیم محمد(ص) کرده و اسلام را بپذیرند. خیلی از بادیه‌نشینان نیز جهت امن بودن از حملات محمد(ص) و همچنین بهره‌بردن از غنایم جنگی به اسلام گرویدند. البته بادیه‌نشینان آدابی مغایر با آداب اسلام داشتند و می‌خواستند که استقلال، کد اخلاقی و سنن اجدادی خود را حفظ کنند؛ بنابراین محمّد (ص)فقط از آن‌ها طلب پیمان نظامی و سیاسی کرد که بر اساس آن بادیه‌نشینان حاکمیت مدینه را پذیرفته، به مسلمانان یا متحدان آن‌ها حمله نمی‌کنند، و زکات، مالیات اسلامی، را پرداخت می‌کنند.[۹۲]

حجةالوداع

در پایان سال دهم (۶۳۲ میلادی) پس از هجرت، محمّد(ص) آخرین حج و اولین حج کامل را انجام داد[۹۳] و از این طریق تمام جزئیات مراسم حج را به پیروانش توضیح داد.[۳] طی این واقعه (حجةالوداع و تعلیم اعمال حج) رخ داد،[۳]

در بازگشت به مدینه و در بین راه، محمد(ص) به صورت ناگهانی به مدت سه روز در محلی به نام غدیر خم توقف کرد و با جمع‌کردن حجاج خطبه‌ای خواند و در آن جمله «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست» را با بلندکردن دست علی در برابر جمعیت گفت. واژهٔ «مولا» در عربی به دو معنای «دوست» و «رهبر» است.[۹۴]

تفاسیر شیعه قرآن مائده ۳ را به انتصاب علی (به عنوان جانشین محمّد) در این قضیه نسبت می‌دهند.[۹۵] اهل سنت معتقدند که عده‌ای از تقسیم غنایم در اردوکشی به یمن که توسط علی انجام شده ناراضی بودند و محمد(ص) در پاسخ به آنها علی را دوست خویش معرفی کرد.

مرگ

مسجد النبی، شهر مدینه. آرامگاه محمد(ص) در آن واقع شده‌است. (نقاشی متعلق به قرن نوزدهم م)

محمد(ص) چند ماه پس از حجةالوداع مریض شد و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد.[۹۷] در روز دوشنبه‌ای که محمد (ص)سخت بیمار بود (که در همان روز هم درگذشت) و نمی‌توانست از خانه بیرون رود، ابوبکر با مسلمانان نماز خواند.[۹۸] محمد سرانجام در روز بنا بر اعتقاد شیعه دوشنبه ۲۸ صفر[۹۹] و بنا به اعتقاد اهل سنت ۱۱ ربیع الاول سال ۱۱ هجری برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲، (برابر با ۷ خرداد سال ۱۱ خورشیدی[۱۰۰]) در ۶۳ سالگی درگذشت.[۹۷][۳۸] پس از مرگ محمد(ص) ابوبکر وارد مسجد شد و ابتدا آیه‌ای از قرآن را با این مضمون خواند:«محمد(ص) نیست مگر فرستاده‌ای که پیش از او فرستادگان آمده و رفتند؛ پس آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود به سوی گذشتگانتان بازخواهید گشت؟ و هر کس بازگردد به خدا آسیبی نمی‌زند و خدا سپاس‌گزاران را پاداش می‌دهد.»[آل‌عمران ۱۴۴] سپس گفت: «ای مردم، هر کس محمد(ص) را می‌پرستید، پس همانا محمد(ص) مرده‌است و هر کس خدای محمّد(ص) را می‌پرستید، بداند که او زنده‌ای است که هرگز نمی‌میرد.»[۹۷][۱۰۱] او را در منزل عایشه دفن کردند. مسجدی که بعدها به محل دفنش افزوده شد، به زیارتگاه مسلمانان تبدیل شد.[۱۰۲] نقل است که چون محمد(ص) درگذشت، اهل بیت شروع به گریه و زاری کردند. میان مردم اضطراب و تشویش به راه افتاد. برخی مانند عثمان پسر عفان از سخن گفتن باز ماندند و عده‌ای مانند عمر بن خطاب نیز مردن او را باور نداشتند.[۱۰۳][نیازمند منبع غیر اولیه]

اطلاعات بیشتر: جانشینی محمد(ص)، خلافت راشدین
گستره قلمروی اسلامی      در زمان محمد(ص)(۶۲۲–۶۳۲)      در زمان خلافت راشدین (۶۳۲–۶۶۱)      در زمان بنی‌امیه (۶۶۱–۷۵۰)

محمد(ص) قبایل مختلف عرب را با ایجاد امت اسلامی در سال‌های آخر عمرش متحدساخت. با درگذشت محمد(ص) وباوجودخطبه‌ایکه خواند ه بود هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست»جانشینی علی را نه پذیرفتندو اختلافات راجع به جانشینی محمد(ص) در گرفت. عمر بن خطاب، یکی از صحابه مهم محمد(ص)، ابوبکر را به عنوان جانشین در سقیفه نامزد کرد و بقیه حمایت خود را افزودند و ابوبکر به عنوان اولین خلیفه مسلمین انتخاب شد.[۱۰۴] برخی از صحابه همچون علی و سلمان و ابوذر برای مدتی از بیعت با ابوبکر امتناع کردند.

فوری‌ترین کار ابوبکر رسیدگی به شورش‌های قبایل عرب در جنگ‌هایی که مورخین مسلمان بعدی نام «جنگ‌های ارتداد»[پانویس ۱۱] بر آن نهادند، بود. کار فوری دیگر لشکرکشی به سمت امپراتوری روم شرقی (بیزانس) به دلیل شکست پیشین مسلمانان بود.[۱۰۵] پس از ابوبکر، باوجود سفارش پیامبر به ترتیب عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب به خلافت رسیدند که به خلفای راشدین مشهورند. پس از آنان حکومت به بنی امیه و سپس به بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش در آندلس، فاطمیان، حفصیان و مرینیان نیز خود را جانشین محمد(ص) می‌دانستند. سلاطین عثمانی هیچ‌گاه رسماً خلیفه نبودند. تنها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۴ خود را خلیفه تمامی مسلمانان خواند.[۱۰۶]

میراث

اصلاحات

به گفتهٔ مورخ ویلیام مونتگمری وات، برای محمد مذهب موضوعی شخصی و انفرادی نبود بلکه «پاسخ کلی شخصیت او به وضعیتی بود که او خود را در آن می‌یافت. او نه تنها به جنبه‌های مذهبی و نظری شرایط موجود، بلکه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، و فشارهای سیاسی که بر مکه در زمان او حاکم بود، پاسخ می‌داد.»[۱۰۷] به گفتهٔ برنارد لوئیس، دو روایت سیاسی مهم در اسلام موجود است: در اولی به محمد به عنوان زمامدار در مدینه نگاه شده و در دیگری به او به عنوان یک شورشگر در مکه. لوئیس اسلام را نوعی انقلاب می‌داند که جوامعی که به آن‌ها وارد شد را تا حد زیادی تغییر داد.[۱۰۸]

مورخانی مانند وات، رابینسون و اسپوزیتو، توافق نظر دارند که اصلاحات اجتماعی اسلام جامعه عرب موجود را در حوزه‌هایی هم‌چون امنیت اجتماعی، ساختار خانواده، برده‌داری، حقوق زنان، کودکان و اقلیت‌های قومی بهبود بخشید.[۱۰۸][۱۰۹] به گفتهٔ لوئیس، «اسلام از همان ابتدا اختلافات طبقاتی و مزیت‌های طبقه اشرافی را رد کرد و روشی را برگزید که در آن ورود به شغل‌های مختلف برای افراد مستعد باز بود.»[۱۰۸]

سنت

سنت حاوی اعمال و گفته‌هایی است که به محمد نسبت داده شده و از مسائلی مانند عقاید و آداب مذهبی، بهداشت شخصی و دفن مردگان گرفته تا سؤالات فلسفی مانند عشق میان انسان‌ها و خدا را شامل می‌شود. مسلمانان به محمد به عنوان الگو می‌نگرند[پانویس ۱۲] و سنت او تأثیر زیادی در فرهنگ اسلامی گذاشته‌است. بسیاری از آداب مذهبی مانند نماز روزانه، روزه، حج سالیانه در سنت یافت می‌شود ولی در ظاهر قرآن یافت نمی‌شوند.[۲]

همسران و فرزندان

سران

زندگی محمد معمولاً به دو دوره تقسیم می‌شود: قبل از هجرت در مکه، و پس از هجرت. گفته می‌شود محمد سیزده زن یا کنیز داشته‌است (نسبت به وضعیت برخی به عنوان زن یا کنیز توافق وجود ندارد)[۱۱۰][۱۱۱] در هنگام درگذشت محمد، نه نفر از همسرانش در قید حیات بودند.[۱۱۱] ازدواج‌های محمد با اهداف گوناگونی انجام می‌شد: بعضی تصمیم شخصی، بعضی به دلیل بیوه‌بودن زن، و بعضی به دلایل سیاسی، مانند ایجاد و یا حفظ اتحاد قبیله‌ها.[۱۱۲]

یکی از اشکال‌هایی که در غرب به پیامبر اسلام گرفته می‌شد تعدد زوجات او بوده‌است که آن را ناشی از شهوت‌پرستی می‌دانستند که از پیامبر الهی به دور است.[۱۱۳][۱۱۴] مسلمانان با نگرشی تاریخی و عقلانی، تمام ازدواج‌های او را در آن فضای تاریخی ارزیابی و توجیه می‌کنند.[۱۱۴] به گفتهٔ برخی منابع، در فرهنگ عربستان دوران محمد، ازدواج فقط یک تصمیم شخصی برای اهداف شخصی نبود، بلکه عموماً وابسته به نیازهای درون قبیله‌ای یا بین قبیله‌ای جهت تشکیل متحدین بود.[۱۱۵] به عقیده جان اسپوزیتو، ازدواج مجدد برای بیوه‌ها در فرهنگ عرب که بر روی باکره‌بودن دختر تأکید می‌کرد، مشکل بود.[۱۱۳]

در سن ۲۵ سالگی محمد با خدیجه که سنی بین ۴۰ تا ۴۵ سال داشت،[۱۱۲] ازدواج کرد. این ازدواج، زندگی مشترک موفقی بود که ۲۵ سال دوام یافت.[۱۱۶] محمّد از طرق مختلف بر خدیجه تکیه می‌کرد و تا زمانی که او زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد.[۱۱۷]

خدیجه در ۶۵ سالگی درگذشت. چندی پس از مرگ خدیجه خوله بنت حکیم به محمد پیشنهادکرد که با سوده و یا با عایشه ازدواج کند. گفته شده که محمد از خوله خواست که مقدمات ازدواج او با هر دو را فراهم کند. عایشه در آن زمان در نامزدی پسری از مشرکان به نام جبیر بن مطعم بود،[۱۱۸][۱۱۹] اما ابوبکر نامزدی او را به هم زد تا با محمد ازدواج کند.[۱۲۰] گرچه برخی منابع اولیه عایشه را هنگام ازدواج با محمد کودک ذکرکرده‌اند، اما بررسی‌های تاریخی امروزی با این روایات ناسازگار است، و در بررسی منابع معتبر، عایشه هنگام ازدواج زنی جوان در حدود ۲۰ سالگی بوده‌است.[۱۲۱] سوده نیز بیوه‌ای ۳۵ ساله بود.

حفصه دختر عمر بن خطاب بود که شوهر اولش در جنگ بدر کشته شد. پس از بیوه‌شدن حفصهٔ ۲۰ ساله که ۳۵ سال از محمد کوچک‌تر بود، محمد وی را به عقد خود در آورد.

زینب بنت خزیمه (ام‌المساکین) بیوه عبیده بود و کمی پس از ازدواج با محمد در ۳۱ سالگی درگذشت.

ام سلمه بیوه ابوسلمه بود.

زینب بنت جحش زن طلاق‌گرفتهٔ زید (فرزندخواندهٔ محمد) بود.

جویریه دختر رئیس قبیله بنی‌مصطلق بود.

ام حبیبه بیوه عبید و دختر ابوسفیان (رهبر اهالی مکه و مخالف پیامبر) بود و از طریق شخص سومی با محمد ازدواج کرد.

صفیه از اسیران یهودی در جنگ خیبر بود که شوهرش پس از جنگ خیبر اعدام شده بود. ازدواج صفیه با محمد به زودی — یا در خیبر و یا در مسیر بازگشت به مدینه — صورت پذیرفت.[۱۲۲]

میمونه نیز بیوه بود و در ۵۱ سالگی با محمد ازدواج کرد.

ماریه را فرمانروای مصر به محمد هدیه داده بود و کنیز محمد بود.[۱۱۲]

ریحانه بانوی یهودی اسیرشده‌ای از قبیله بنی‌قریظه بود که سیره‌نویسان در مورد همسر یا کنیز بودنش اختلاف نظر دارند.[۱۲۳] ریحانه که سهم محمد از غنائم بنی‌قریظه بود هنگامی که به نکاح یا کنیزی محمد (۵۸ ساله) در آمد ۲۰ سال داشت.

فرزندان

خدیجه چهار دختر (ام کلثوم، رقیه، زینب، فاطمه) و دو یا سه پسر (قاسم، عبدالله یا طاهر) برای محمد آورد که دو پسر او در کودکی درگذشتند. دو دختر اول با عثمان و فاطمه با علی ازدواج کردند. ام‌کلثوم و رقیه پیش از محمد درگذشتند. ماریه نیز پسری به نام ابراهیم آورد که در دو سالگی درگذشت.[۱۱۲]

دامادها

عتبه و عتیبه فرزندان ابولهب، عثمان بن عفان، علی ابن ابیطالب و ابوالعاص بن ربیع، دامادهای پیامبر اسلام بوده‌اند.

دیدگاه‌ها

در فرهنگ اسلامی

ورودی کاخ توپ‌قاپی در استانبول، تفکر مسلمانان را دربارهٔ نقش محمد نشان می‌دهد — «خدایی جز خداوند یگانه نیست و محمد فرستاده اوست»

برخلاف ادیان مسیحیت و بودایی، که عمده هنرهای مذهبی آنان شمایلی[پانویس ۱۳] است، هنرهای اسلامی به طور اکید، غیر شمایلی[پانویس ۱۴] بوده و مسلمانان از به تصویر کشیدن خداوند و محمد، منع شده‌اند. اما این بدان معنا نیست که محمد در هنرهای اسلامی به اشکال دیگری حضور ندارد، اسامی او، به خصوص نام «محمد»، به صورت خوشنویسی در همه‌جای دنیای اسلام و به‌خصوص در مساجد باشکوه امپراتوری عثمانی، به‌چشم می‌خورد. همچنین مینیاتورهای پارسی، ترکی و مغولی بسیاری با سبکهای خاص، وجود دارد که پیکر محمد در آن‌ها ترسیم گشته اما صورت او اغلب مخفی یا محو و در هاله‌ای از نور ترسیم گردیده‌است.[۲]

به صورت تاریخی میان مسلمانان اختلاف نظر در مورد انجام گناه کبیره یا صغیره توسط محمد، ماهیت آن در صورت پذیرش خطاپذیری، در دوران قبل و یا بعد از تبلیغش وجود داشته‌است. به عنوان مثال حنبلیها معتقد بوده‌اند که محمد تنها عصمت در انتقال وحی داشته ولی خود از گناه مصون نبوده‌است.[۱۲۴] متکلمان شیعه هشام بن حکم، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی نظرات مختلفی دربارهٔ جزئیات عصمت پیامبران داشته‌اند (عصمت در تشیع را ببینید). دیدگاه رسمی شیعیان امروزی دیدگاه سید مرتضی است.[۱۲۴] پال والکر، مورخ غربی، معتقد است که «قرائت لفظی» از متن قرآن (مثلاً فتح ۲) و احادیث آزادانه به محمد گناه و خطا نسبت می‌دهد و همچنین معتقد است که مسلمانان اولیه نیز ظاهراً چنین برداشتی داشته‌اند. والکر معتقد است که دیدگاه خطاناپذیر بودن محمد، ابتدا توسط شیعیان به محمد نسبت داده شده است.[۱۲۵]

در دین اسلام

محمد در باورهای اسلامی مقدس‌ترین و واجب‌الاحترام‌ترین شخصیت در تاریخ اسلام به شمار می‌رود.[۱۲۶][نیازمند منبع]

در سایر ادیان

جستار وابسته: محمد در کتاب مقدس

محمد در نزد بهائیان یکی از پیامبران خدا،[۱۲۷] در نزد گورو نانک (بنیانگذار آئین سیک) نماینده برهمن (خدای برتر هندوها)،[۱۲۸] و نزد مورمون‌ها دریافت کننده نور خدا و حقایق اخلاقی می‌باشد.[۱۲۹]

به نوشته محمود طالقانی، روحانی شیعه، مسلمانان معتقد به ذکر نام و مشخصات محمد پیامبر اسلام در کتاب‌های پیش از خود هستند در حالی که یهودیان و مسیحیان چنین موضوعی را نمی‌پذیرند. همچنین وی سبب هجرت اقوامی از یهود را به سرزمین حجاز و سکونت در دهکدهٔ گمنام و بی‌نشان یثرب (مدینه کنونی)، همین پیش‌بینی‌ها و پیش‌گویی‌ها می‌داند. او قرآن بقره ۸۹ را دربارهٔ امید و انتظار اولیه و سپس کفر اهل کتاب به محمد و دین جدید وی دانسته‌است.[۱۳۰]

در فرهنگ غرب

نوشتار اصلی: محمد در فرهنگ غرب

در قرون وسطی، محمد در تصور عمومی غربیان بت یا خدایی پنداشته می‌شد که توسط مسلمانان پرستیده می‌شود. پس از اصلاحات پروتستانی تصور غرب از محمد تغییر کرد،  نوشته‌های غربی از قرن ۱۸ به بعد تحلیل‌های تاریخی‌تری از محمد ارائه می‌کردند که عموماً ادعای پیامبری او را رد می‌کرد. این نوشته‌ها آغشته به فلسفه غربی و تأثیرپذیرفته از الهیاتی بود که نویسندگان این اثرها به آن‌ها اعتقاد داشتند. بسیاری از این مطالعات بر پایه تحقیقات تاریخی زیادی بنا می‌شدند و توجه بیشتری به عوامل انسانی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی در مقایسه با عوامل مذهبی، الهی یا روحانی داشتند.[۲] تنها در نیمه دوم قرن بیستم میلادی، نویسندگان غربی آگاهی بیشتری از اهمیت واقعیت‌های مذهبی و روحی که در زندگی بنیان‌گذاران مذاهب عمدهٔ دنیا وجود دارد به دست آوردند و موفق به ترکیب پژوهش دقیق (آنگونه که در غرب فهمیده می‌شود) به همراه یکدلی با موضوعی که آن را بررسی می‌کنند شدند.[۲] به گفتهٔ ویلیام مونتگمری وات و ریچارد بل، نویسنده‌های معاصر عموماً این نظر را که محمد عمداً پیروانش را فریب داده‌است رد می‌کنند و معتقد به صداقت کامل و حسن نیت او هستند.[۱۳۱] در نظر مونتگمری وات صداقت کامل البته لزوماً درستی را ایجاب نمی‌کند: «محمد ممکن است آنچه در ضمیر ناخودآگاهش بوده‌است را با وحی الهی اشتباه گرفته باشد».[۱۳۲] به گفتهٔ آلفورد ولش دلیل تأثیر زیاد محمد و موفقیت او اعتقاد خدشه‌ناپذیر او به مأموریتش بود.[۳] به باور ویلیام مونتگمری وات تحمل مشقت‌ها جهت رسیدن به هدفش، زمانی که هیچ توجیه عقلانی برای امیدواری وجود نداشت، صداقت محمد را نشان می‌دهد[۱۳۳] و فرض عدم صداقت محمد ظهور و توسعه اسلام را ناممکن می‌سازد.[۱۳۴]

نقد

نوشتار اصلی: نقد محمد

از زمان اعلام پیامبری محمد تا امروز، وی در معرض انواع نقد در موضوعات گوناگون بوده‌است.

برخی از مسائل امروزین

مسلمانان دنیا، همواره در گفتار و نوشتار با القاب و احترام از محمد یاد می‌کنند و مخالف نمایاندن هرگونه تصویر مشخصی از چهرهٔ محمد هستند تا مبادا آن تصویر، موجب توهین و بی‌احترامی گردد. موج جدیدی از اعتراضات عمومی مسلمانان و واکنش‌های رسمی دولت‌های اسلامی، با چاپ کاریکارتورهایی از محمد در غرب آغاز گردید. خاورشناس آرتور جفری[پانویس ۱۵] طی مقاله‌ای به این نکته اشاره می‌کند که متداول‌ترین رنجشی که مسیحیان — بیشتر نابخردانه — در دل مسلمانان نشانده‌اند از آن ناشی می‌شود که آنان از درک حرمت بسیار والایی که مسلمانان برای پیامبر خود قائلند، مطلقاً ناتوانند.[۱۳۵] آنه‌ماری شیمل[پانویس ۱۶] همچنین در مقدمه کتاب خود دلیل حذف تصاویر نسخه انگلیسی نسبت به نسخه آلمانی کتاب خود را چنین شرح می‌دهد: «با آنکه آن تصاویر مربوط به آثار دوره میانه اسلام است، اما نمایاندن شمایل پیامبر، خاطر مسلمانان روزگار ما را رنجه می‌نماید، مگر آنکه به توصیف لفظی باشد.»[۱۳۶]

در سال ۲۰۰۵ چاپ کاریکاتورهای محمد در روزنامه غیردولتی یولاندز پستن،[پانویس ۱۷] که در واقع سه عدد از این کاریکاتورها در دانمارک چاپ شده بودند، واکنش‌های تندی را در میان مسلمانان به دنبال داشت. تظاهرکنندگان در هندوستان و پاکستان پرچم دانمارک را به آتش کشیدند، چندین کلیسای مسیحیان را آتش زدند، در خیابان‌ها با قمه تعدادی از مسیحیان را مورد حمله قرار دادند و یک مسیحی را داخل تیوپ لاستیکی پر از نفت قرار داده و به آتش کشیدند. در پی این اقدامات از دولت دانمارک خواسته شد که بابت چاپ کاریکاتورها در روزنامه یولاندز پوستن عذرخواهی کند اما دولت دانمارک با اشاره به اصل آزادی بیان در دانمارک حاضر به عذرخواهی نشد. در آمریکا، نروژ، آلمان و فرانسه به نشان همبستگی با ییلاندز-پُستن کاریکاتورها را چاپ کردند. در پی آن سفارت خانه‌های دانمارک مورد حمله قرار گرفتند، کالاهای دانمارکی تحریم شدند و در پی به آتش کشیدن کنسولگری ایتالیا در بنغاری ۹ نفر کشته شدند                                                        برگرفته ازویکی پدیا   دانشنامه آزاد( ویرایش )

فیلم جدید محمد رسول الله (ص)که درایران ساخته شده


Mohammad Film Majidi.jpg


پوستری از فیلم   محمد رسول اللهه که آمنه (مینا ساداتی) و نوزادی محمد را نشان می‌دهد.

محمد رسول الله فیلمی است با ژانر تاریخی به کارگردانی مجید مجیدی که داستان زندگی کودکی محمد (پیامبر اسلام) (سده ۶ (میلادی)) را روایت می‌کند.  

دراین فیلم، قصه از دوران جاهلیت و شرایط اجتماعی زمان تولد محمد آغاز می‌شود و در ۱۲ سالگی او به پایان می‌رسد. آ

در ساخت این مجموعه همچون سایر فیلم‌های تاریخی سال‌های اخیر ایران نظیر ملک سلیمان از عوامل خارجی و در سطح سینمای روز جهان استفاده شده است. فیلم‌برداری این اثر بر عهده ویتوریو استورارو و موسیقی متن آن ساختهٔ ای. آر. رحمان است که هر دو از هنرمندان برنده جایزه اسکار به شمار می‌آیند.

این فیلم در شهرک سینمایی پیامبر اعظم که در ۵۵ کیلومتری شهر قم قرار دارد، ساخته شده‌است. در این شهرک، ماکت شهرهای مکه و مدینه با مشخصات ۱۴۰۰ سال قبل، در مقیاس یک به یک (مختصات واقعی) طراحی و ساخته شده‌است و قرار است پس از پایان فیلمبرداری، از این دکور تحت عنوان شهرک سینمایی پیامبر اعظم برای دیگر پروژه‌های سینمایی دربارهٔ تاریخ اسلام استفاده شود.

این فیلم پرهزینه‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب می‌گردد.بخش‌هایی از این فیلم (مربوط به واقعه جنگ اصحاب فیل ) در کشور آفریقای جنوبی فیلمبرداری شده است.

این فیلم پیش از تولد پیامبر اسلام (تا ۱۲سالگی) او را در بر می‌گیرد و البته بخش‌های قبل از ۵۰ سالگی محمد نیز به‌صورت فلاش‌بک نشان داده می‌شود.

فیلم «محمّد رسول الله» پیش از اکران عمومی و حتی پس از اکران با استقبال برخی کشورهای عربی و مخالفت برخی دیگر مواجه شده است. مجید مجیدی کارگردان این فیلم در پاسخ به برخی مخالفین اعلام کرده که در نگارش فیلمنامه از روایت‌ها و منابع مورد تأیید مسلمانان و نه تنها شیعیان بهره برده است.خلاصهٔ داستان

داستان از سال ده بعثت پیامبر شروع می‌شود و در یک فلش‌بک که اکثر فیلم را شامل شده به سال عام الفیل و تولد پیامبر و دوران کودکی وی می‌رود.

در سال عام الفیل، ابرهه یکی از سرداران لشکر حبشه به دستور پادشاه این سرزمین به مکه لشکرکشی می‌کند تا کعبه را از بین ببرد. ابرهه به وسیلهٔ چندین هزار نفر با فیل، اسب و تجهیزات جنگی فراوان به سوی شهر مکه می‌آیند ولی در نزدیکی مکه که حریم مکه به شمار می‌رود، فیل‌ها به جلو پیش نمی‌روند و تعداد بسیار زیادی پرنده به نام ابابیل در حالی که سنگ‌هایی در میان نوک خود دارند، بر سر ارتش ابرهه فرو می‌ریزند و همه را از بین می‌برند.

پس از پایان فلش‌بک، داستان دو مرتبه به سال ده بعثت و اوضاع بد مسلمانان تحریم شده ساکن در بیرون مکه برمی‌گردد و در ادامه روایت نمایان شدن قرارداد تحریم‌ها علیه مسلمانان خورده شده توسط موریانه‌ها به تصویر کشیده می‌شود.

فیلم محمد از محاصره مسلمانان در شعب ابی‌طالب آغاز می‌شود و به پیش از میلاد پیامبر اسلام باز می‌گردد. صحنه‌های درگذشت مادر محمد در روستای ابواء و صحنه‌های مربوط به دوران شیرخوارگی و خردسالی پیامبر در روستای سعدیه هم از دیگر بخش‌های فیلم است. فیلم محمد با اولین سفر پیامبر به شام و رسیدن به صومعه بحیرا به پایان می‌رسد. «بحیرا» راهبی مسیحی است که دربارهٔ ظهور آخرین پیامبر به ابوطالب بشارت می‌دهد.


فیلم اول محمد رسول الله (ص)چگونه وتوسط چه کسی ساخته شد؟



رسالت Message.jpg
فرهنگ > سینما - مصطفی عقاد کارگردان معروف‌ترین فیلم ساخته‌شده درباره پیامبر اسلام می‌خواست فیلم او پلی میان دنیای غرب و اسلام باشد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «محمد، پیام‌آور خدا» یا آنچه در ایران معروف است «محمد رسول الله»، اولین و معروف‌ترین فیلم ساخته شده درباره پیامبر عظیم‌الشأن اسلام است که داستان زندگی محمد (ص) را از چهل سالگی تا وفات به تصویر می‌کشد.

این فیلم 178 دقیقه‌ای نخستین تجربه کارگردانی مصطفی عقاد فیلمساز فقید سوری بود. او «محمد رسول الله» را بر مبنای فیلمنامه‌ای از ه. ا. ل. کریگ و با بازی تعدادی از چهره‌های سرشناس دنیای سینما شامل آنتونی کوئین، ایرنه پاپاس، مایکل آنسارا، جانی سکا، مایکل گادفری ساخت.

عقاد برای ساخت فیلمی درباره ریشه‌های اسلام در هالیوود با مقاومت‌هایی روبرو شد و چاره‌ای نداشت برای تامین بودجه لازم به خارج از ایالات متحده برود.

از آنجا که کسی حاضر به سرمایه‌گذاری روی پروژه نبود، فیلم در آستانه تعطیلی قرار گرفت. عربستان سعودی و  مراکش ابتدا اجازه فیلمبرداری در کشورشان را صادر کردند، اما بعد از آنکه کار شروع شد، مقامات این دو کشور تصمیم خود را عوض کردند که این مسئله حدود شش میلیون دلار ضرر در برداشت.

تاخیرها عقاد را مجبور کرد با حمایت معمر قزافی رهبر لیبی کار را در لیبی به پایان برساند. هزینه تولید فیلم در نهایت رقمی حدود 17 میلیون دلار شد.

عقاد و گروهش چهار ماه و نیم را صرف ساخت دکورهای شهر مکه و مدینه کردند تا این دو شهر کاملا شبیه زمان پیامبر (ص) به نظر برسد. (عقاد سال 1981 نیز پروژه سینمایی عظیم «عمرمختار» را با بازی کویین در لیبی و با حمایت کامل قزافی ساخت).

عقاد تمام تلاش خود را کرد تا «محمد رسول الله» نگاهی توام با احترام نسبت به اسلام و آخرین پیامبر خدا داشته باشد. از دید او این فیلم می‌توانست پلی میان دنیای غرب و اسلام شود.

او سال 1976 در گفت‌وگویی اظهار داشت: «ساخت این فیلم به لحاظ شخصی برای من اهمیت بسیار داشت. صرف نظر از ارزش‌های آن به عنوان یک فیلم، این پروژه داستان، جذابیت‌ها و درام خاص خودش را دارد. از همه این‌ها گذشته، فکر کنم قضیه به نوعی شخصی بود. از آنجا که خودم یک مسلمان هستم که در غرب زندگی می‌کند، این احساس را داشتم که وظیفه دارم حقایق دین اسلام را بیان کنم. این مذهبی است که 700 میلیون پیرو دارد. با این حال، به قدری اطلاعات درباره آن کم بود که برای خودم باعث شگفتی بود. فکر کردم باید داستانی را بگویم که پلی میان دنیای غرب و اسلام باشد.»  

عقاد از آنتونی کویین خواست در فیلم نقش حمزه عموی پیامبر (ص) را در نسخه انگلیسی بازی کند و یک نسخه دیگر را به طور جداگانه با بازیگران عرب‌زبان فیلمبرداری کرد. محققانی از دانشگاه اسلامی الازهر نیز او را در سخت فیلم یاری دادند.

«محمد رسول الله» به دو زبان عربی و انگلیسی به نمایش درآمد. عقاد اعتقاد داشت دوبله نسخه انگلیسی برای نمایش در دنیای عرب کافی نیست، چرا که سبک بازیگری بازیگران عرب با بازیگران هالیوود متفاوت است. (هر دو نسخه دی‌وی‌دی فیلم اکنون در بازار هست).

در نهایت فیلم مارس 1976 اکران شد و در دنیا حدود 15 میلیون دلار فروخت. موریس ژار آهنگساز سرشناس فرانسوی نیز به خاطر موسیقی «محمد رسول الله» نامزد اسکار شد.

عقاد سال 2005 در حادثه‌ای تروریستی بر اثر انفجار بمب در هتلی در شهر امان در اردن همراه دختر 34 ساله‌اش کشته شد. او هنگام مرگ 75 سال داشت. عقاد همچنین از تهیه‌کنندگان مجموعه فیلم‌های ترسناک «هالووین» بود.

درزمان ساخت فیلم محمد رسول الله (ص)چه پیش آمد؟

در سال 40-1339 مصطفی عقاد که خواست فیلم محمد رسول الله (ص) را بسازد از علمای شیعه و سنی دعوت به همکاری کرد اما هیچ کدام به جز امام موسی صدر به وی جواب مثبت ندادند که هیچ، شروع به مخالفت های عجیب و غریب کردند نامه های اعتراض آمیز به آقای صدر نوشتند.

در این مورد آقای عقاد مصاحبه خواندنی دارد او می گوید بعد از پیروزی انقلاب خیلی امیدوار شدم و برای اکران فیلم به ایران آمدم و با چند نفر صحبت کردم آنها گفتند نمی توانیم اجازه اکران بدهیم دلیلش را پرسیدم گفتند چون اذان در این فیلم به سبک اهل سنت است و مردم در ایران شیعه هستند بنابر این نمی شود.

خیلی نا امید و نگران شدم. چند روز دیگر آقای فخرالدین حجازی نماینده وقت مجلس با حاج احمد آقا تماس گرفت با هم خدمت امام خمینی رفتیم و ماجرا را با خود امام مطرح کردم امام فرمودند : این حرف ها، حرف های بی ربطی است شما در این فیلم تاریخ زمان پیامبر (ص) را به تصویر کشیدید و در آن زمام شهادت ثالثه در اذان نبود. همین یک جمله مشکل ما را حل کرد و امیدواری من به انقلاب بیشتر شد

حتما خوانندگان عزیر می دانند که مصطفی عقاد به امام موسی صدر قول داده بود یک فیلم هم درباره امام علی بسازد بعد هم در تدارک ساخت فیلمی نیز درباره امام خمینی بود، اما تروریست ها این فرصت را از وی گرفتند و او را به همراه دخترش در یکی از هتل های اردن ترور کردند.

از وبلاگ داورنیوز

راز‌هایی که خلبانان به کسی نمی‌گویند.

موضوع: راز‌هایی که خلبانان به کسی نمی‌گویند

 

 
 


پرواز یکی از کار‌های هیجان‌انگیزی است که برخی عاشق آن هستند و برخی نیز از آن می‌ترسند. با وجود اینکه فکر می‌کنیم اطلاعات زیادی نبست به شیوه پرواز هواپیما‌ها و شرایط مختلف آن‌ها داریم، اما گوش دادن به حرف‌های یک خلبان در این خصوص می‌تواند بسیار شگفت‌انگیز باشد. برخی بر این باور هستند که پرواز در صبح آرامش بیشتری دارد و گاهی خلبانان به دلایل امنیتی هواپیما را به شکلی که تکان‌های زیادی در آن احساس شود روی زمین فرود می‌آورند.

البته پی بردن به این که خلبانان در طول پرواز می‌خوابند و هر هواپیما در هر سال یکبار با رعد و برق برخورد می‌کند، اطلاعات هیجان‌انگیزی هستند؛ همراه ما باشید تا با اطلاعاتی که خلبانان هرگز به مسافران خود نمی‌گویند، آشنا شویم.

گاهی‌اوقات هواپیماها دچار ایراد می‌شوند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


همه افراد امیدوار هستند که هیچ هواپیمایی دارای ایراد نباشد و این موضوع زمانی که خودشان داخل هواپیما هستید، قوت می‌گیرد. اما در این بین گاهی‌اوقات شاهد سقوط برخی هواپیما‌ها نیز هستیم. قطع برق کابین خلبان، عدم عملکرد درست باتری و ارایه نیمی از توانایی موتور‌ها برخی مشکلاتی هستند که ممکن است در طول پرواز رخ دهند. در اغلب موارد این مشکلات پیش از پرواز برطرف می‌شوند و لازم نیست در طول پرواز نگران چنین موضوع‌هایی باشید.

فرود ممکن است پر از لرزش باشد

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ممکن است برخی از مسافران همیشه در یک نقطه در حین فرود لزرش‌های شدیدی را احساس کنند اما این موضوع همیشه مربوط به اقدامات و میزان تسلط خلبان نیست. گاهی‌اوقات خلبان اقداماتی را در حین فرود انجام می‌دهد تا از لغزش هواپیما روی باند جلوگیری شود. به طور مثال زمانی که شرایط بارانی حاکم است، هواپیما باید کمی محکم به زمین بنشیند تا ترمز‌ها بتوانند به خوبی عمل کنند. البته حدود نیمی از تصادفات و مرگ و میر‌هایی که در هواپیما صورت می‌گیرد در جریان فرود رخ می‌دهند و بهتر است در این خصوص کمی نگران باشید.

خلبانان در طول پرواز می‌خوابند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شاید بسیاری از ما فکر می‌کردیم که خلبانان در طول پرواز با تمام دقت در حال هدایت هواپیما هستند، اما باید گفت که خلبانان در طول پرواز می‌خوابند. براساس تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ صورت گرفت، بیش از نیمی از خلبانان اعلام کرده‌اند که در طول پرواز می‌خوابند. با وجود اینکه شنیدن چنین حرفی می‌تواند نگران‌کننده باشد، اما خلبانان در برخی شرایط مجاز به استراحت هستند که در این بین می‌‌توان به زمانی اشاره کرد که کمک خلبان در حال انجام وظیفه است.

کاپیتان Piers Applegarth که نماینده انجمن خلبانان خطوط هوایی بریتانیا (BALPA) است، در گفتگو با MailOnline مدعی شده:

به طور کلی در پرواز‌هایی که کمتر از ۱۰ ساعت و ۳۰ دقیقه هستند، تنها دو خلبان حضور دارند. در پرواز‌های طولانی‌تر نیز خلبان‌های بیشتری در هواپیما انجام وظیفه می‌کنند و به این طریق امکان خوابیدن و استراحت کردن آن‌ها در طول پرواز وجود دارد.

پرواز‌های صبح آرام‌تر هستند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


اگر از لرزش‌های هواپیما می‌ترسید، پرواز در طول صبح می‌تواند برای شما مناسب‌تر باشد. بسیاری از رعد و برق‌ها و شرایط نامناسب آب و هوایی، بعدازظهر و یا در شب‌های صاف رخ می‌دهند. این بدان معناست که در طول صبح باد کمتری می‌وزد و می‌توانید پرواز آرام‌تری را تجربه کنید.

خلبانان غذای متفاوتی می‌خورند

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


خلبانان هیچگاه از بدی غذاهای خود شکایت نمی‌کنند و این نیز بدان دلیل است که غذایی که آن‌ها می‌خورند با غذای دوباره گرم شده مسافران تفاوت دارد. غذاهایی که برای خدمه پرواز ارایه می‌شود در سطح پرواز‌های تجاری است و برخی از خلبانان نیز غذای مورد نظر خود را به هواپیما می‌آورند. برای کاهش ریسک مسمویت غذایی نیز خلبان و کمک خلبان، غذای متفاوتی را میل می‌کنند.

برخورد رعد و برق با هواپیما اتفاقی عادی است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اوایل امسال بود که یکی از مسافران خطوط هوایی کره، تصویری را ثبت کرده بود که در آن لحظه برخورد رعد و برق به بال هواپیما نشان داده می‌شد. با وجود اینکه چنین صحنه‌ای می‌تواند بسیار رویایی باشد اما هیچ هواپیمایی با برخورد رعد و برق دچار مشکل جدی نمی‌شود. شاید برایتان جالب باشد که بدانید همه ساله هر هواپیمایی حداقل یکبار با رعد و برق برخورد می‌کند و خوشبختانه در اغلب موارد تنها خسارت جزیی به آن‌ها وارد می‌شود.

ماسک‌های اکسیژن تنها ۱۵ دقیقه کار می‌کنند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در شرایط اورژانسی و زمانی که هواپیما در ارتفاع زیادی قرار دارد، مسافران تنها چند ثانیه وقت دارند تا ماسک‌های اکسیژن را روی صورت خود قرار دهند و در غیر این صورت بی‌هوش خواهند شد. اما با وجود این، ماسک‌های مذکور که از سقف آویزان می‌شوند، تنها ۱۵ دقیقه می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. البته این مدت برای خلبان کافی است تا اتفاع هواپیما را کاهش دهد.

جعبه سیاه هواپیما غیرقابل تخریب نیست

در فیلم‌ها چنین نمایش داده می‌شود که جعبه سیاه هواپیما تحت هر شرایطی دوام می‌آورد، اما این طور نیست. جعبه سیاه هواپیما نیز مانند تمام ساخته‌های دست بشر می‌تواند هنگام تماس با آتش و فشار زیاد آسیب ببیند.

هواپیما ربایی کد مخصوص به خود را دارد

اگر هواپیما پس از هواپیما ربایی به زمین بنشیند، خلبان باله هواپیما را به سمت بالا رها می‌کند. او با این کار نشان می‌دهد که یک جای کار به مشکل برخورده است. این باله‌ها هنگام فرود هواپیما به کاهش سرعت آن کمک می‌کنند.

اگر از ماسک اکسیژن استفاده نکنید، از حال می‌روید

شاید بسیاری این مورد را بدانند: زمانی که کابین در ارتفاع اکسیژن خود را از دست دهد، شما در صورت استفاده نکردن ماسک اکسیژن در عرض ۱۵ تا ۳۰ ثانیه حال می‌روید.

از آب موجود در هواپیما استفاده نکنید

تنها در یک صورت در هواپیما آب بنوشید و آن اینکه مستقیما از آب بطری بنوشید. آب موجود در هواپیما به دلیل جرم‌زدایی با مواد شیمیایی تصفیه شده است. قهوه و چایی که در هواپیما سرو می‌شود نیز از این قاعده مستثنی نیست.

چیزی به نام تاخیر مراقبت پرواز نداریم

تقریبا در تمام فرودگاه‌ها، هر دقیقه یک هواپیما از آن بلند شده و یا داخل باند آن فرود می‌آید. بنابراین، فضای کافی برای فرود هواپیمای ورودی در باند وجود ندارد.

خلبان‌های سرشناس پول خوبی به جیب می‌زنند

اگر خلبان یک شرکت هواپیمایی معروف (در کشورهای غربی) شوید، درآمدتان سالانه حدود ۱۴۵ هزار دلار است.

در میانه پرواز احتمال سقوط پایین است

محتمل‌ترین زمان سقوط هواپیما درست زمان بلند شدن و فرود آمدن بر باند فرودگاه است. سقوط در میانه راه، احتمال بسیار کمتری دارد.

استفاده از وسایل الکترونیکی مشکلی ندارد

تاکنون هیچ مدرک جامعی دال بر مشکل دار بودن استفاده از وسایل الکترونیکی در هواپیما و اختلال آن با امواج دریافتی هواپیما جمع‌آوری نشده است. با این حال، ما به شما پیشنهاد نمی‌کنیم که هنگام پرواز از وسایل الکترونیکی خود استفاده کنید، چرا که ممکن است با خدمه پرواز به مشکل جدی بربخورید.

خلبان‌ها گاهی اوقات به علامت کمربند ایمنی توجه نمی‌کنند

گاهی اوقات خلبان‌ها فراموش می‌‎کنند که علامت بستن کمربند ایمنی را در جریان پروازهای کاملا آرام خاموش کنند.