بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

13 راه بـرای کنتـرل احـساسات در محـل کـار


 13 راه بـرای کنتـرل احـساسات در محـل کـار

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


همه ی ما با افرادی روبه رو شده ایم که کنترل احساساتشان را سر کار از دست می دهند، درها را می کوبند، سر همکاران یا مشتریان فریاد می زنند و چیزهایی میگویند که خیلی زود پشیمان می شوند.
اشخاصی را دیده ایم که در جلسات کاری نمیتوانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند چون با عقاید و نظراتشات مخالفت شده است یا اینکه فرد دیگری را به جای آنها نشانده اند.

از وقتی بچه بودیم به ما می گفتند "مثل یک مرد رفتار کن" و جلوی فوران احساساتت را بگیر، حال می بینیم که بسیاری از همکارانمان سر کار به خاطر عدم توانایی در فرو نشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان دست به از بین بردن خود و اعتبارشان می زنند. در اینجا می خواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها می توانید جلوی احساسات منفی و عصبانیت هایتان را سر کار بگیرید و همچنان موفق سر کار خود باقی بمانید.


1. کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان فروکش کند
در طی یک جلسه کاری، وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره ی شما ایراد می گیرد، عصبانی نشوید. وقتی می بینید که در صدد خشمگین شدن هستید، خود را از آن محل دور کنید. بهانه ای بیاورید و از جلسه بیرون روید تا بتوانید عصبانیتتان را فروکش دهید. اگر برای فروکش کردن خشمتان به خود فرصت دهید می توانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.

2. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، توضیح بخواهید
با پرسیدن سوال های مختلف وقت را بگذرانید. می توانید از صحبت های دیگران استفاده کرده و سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به آن فرد زمان می دهید که اشتباه خود را تصحیح کند.

3. از قانون ۱۰ ثانیه ای استفاده کنید
هیچ عکس العملی نشان ندهید. اگر می بینید که در یک جلسه ی کاری یا پشت تلفن می خواهید کنترل خشمتان را از دست بدهید، با خود تا ۱۰ بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری شود. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، واقعیات را بررسی کنید.

4. با کسی که می تواند آرامتان کند حرف بزنید
همیشه کسی را برای درد دل کردن و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از محل کار. در این مواقع سعی کنید که با او بیرون رفته و کمی صحبت کنید. درست نیست که همه ی احساساتتان را در خود نگاه داشته و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستی صمیمی در مورد این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کرده و کنترل خود را دوباره بازیابید.

5. برای از بین بردن عصبانیتتان ورزش کنید
اجازه ندهید که تصویر کاریتان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید. مطمئناً همه چیز را فراموش خواهید کرد.

6. ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان می شود
آگاه باشید که در چه موقعیت هایی کنترل خود را از دست داده و عصبانی می شوید. وقتی فهمیدید که چه چیز منجر به عصبانیتتان می شود در صدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیت هایی برآیید. با اینکه یاد بگیرید که چطور با این موقعیت ها کنار بیایید تا موقعیت کاریتان خدشه دار نشود.

7. همکارانتان را بشناسید
ببینید رفتار هر کدام از همکارانتان چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرفهای آنها که برای شما مثل انتقاد می ماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن شخصیت و رفتارهای همکارانتان، بهتر می توانید با انتقادات آنها کنار آمده و خشم خود را کنترل کنید.

8. واکنش افراد دیگر را پیش بینی کنید
زمانی که می خواهید کار جدیدی را در اداره انجام دهید، واکنش و عکس العمل همکارانتان را پیش بینی کنید. با این کار می توانید بهتر با انتقادات و ایرادهای آنها پس از انجام کار کنار بیایید.

9. خود را برای حفظ آرامش آماده کنید
زمانی که می خواهید سخنرانی انجام دهید، خود را برای هر نوع سؤال و انتقادی آماده کنید. با این کار می توانید حین ایراد انتقادات سایرین آرامش خود را حفظ کرده و به درستی پاسخ منتقدین را بدهید.

10. قبل از نوشتن هر ایمیل نامحترمانه کمی صبر کنید
هیچگاه به دیگران بی احترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. قبل از ارسال هر ایمیل نامحترمانه در پاسخ به انتقادات سایرین یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجدید نظر کنید.

11. در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید
یاد بگیرید که با ترک اداره، عصبانیت های خود را نیز دور بریزید. بعد از کار به کارهایی بپردازید که به آن علاقه داشته و لذت می برید. با دوستانتان بیرون بروید، یا تلویزیون تماشا کنید، با این کار استرستان را از بین خواهید برد.

12. برای طغیان های عصبی خود عذرخواهی کنید
با وجود اینکه قصد بدی نداشته اید، درست نیست که جلسات اداری را با عصبانیت ترک کنید. اگر در حین جلسه عصبانیتتان باعث شده که به کسی بی احترامی کنید، از او معذرت بخواهید. لزومی ندارد که برای عصبانیت خود توضیحی بیاورید، فقط گفتن "من رفتار بدی داشته ام و عذر می خواهم" کافی است تا همه ی سوء رفتارها را از بین ببرد.

13. مثل یک مرد رفتار کرده و جلو بروید
مدیران خوب با شخصیت های استوار، احساساتی قوی نیز دارند. این به این معنی نیست که می توانید اجازه بدهید احساساتتان بر شما غلبه کنند، قضاوت هایتان را تیره کرده و ایجاد مشکل کنند. با شناسایی علائم عصبانیتتان، می توانید آسان تر بر آنها چیره شوید، حتی بدون اینکه کسی بفهمد. احساسات منفی خود را با اعتماد به نفس جایگزین کنید و تعادل احساساتتان را حفظ کنید. در این مسائل عجله نکنید. سالها طول می کشد تا آبرو و اعتبار جمع شود اما برای از بین رفتن آن فقط ثانیه ای کافی است.

حاضر جوابی‎ .. دست‌دادن‌های تاریخی

حاضر جوابی‎


می گویند: “مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت:
فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند!

آقای “اینشتین”در جواب نوشت:
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم.
واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!
.

روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:
آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است
برنارد شاو هم سریع جواب میدهد:
بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!
.
.
.
روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟ »
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان»
نویسنده جوان برآشفت که:
«متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »
وبرنارد شاو گفت:
«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »



یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.
یه تاکسی می گیره، وقتی به محل می رسن، به راننده میگه
اینجا منتظر باش تا من برگردم.
راننده میگه
نمیشه، چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.
چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده ۱۰ دلارمیده.
راننده میگه:
گور بابای چرچیل، هر وقت خواستی برگرد!
.
.
.
نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) -
روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل رو کرد و گفت:
من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز):
من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش
.
.
.
میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده…
که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه
من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه…
چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه

ولی من این کار رو می کنم!

دست‌دادن‌های تاریخی

ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، در حال دست دادن با مائو تسه‌تنگ رهبر حزب کمونیست چین در جریان دیداری تاریخی از آن کشور در فوریه ۱۹۷۲. این دیدار پس از سال ها تخاصم و بی اعتمادی انجام شد. نیکسون گفت که این دیدار "جهان را تغییر داد".

 

انوار سادت رئیس جمهور وقت مصر در حال دست دادن با مناخم بیگین، نخست وزیر اسرائیل در نوامبر سال ۱۹۷۷، هنگام دیدارش از اسرائیل. او نخستین رهبر عرب بود که این کار را می کرد. ۱۶ ماه بعد از آن، با یک دست دادن دیگر پیمان صلحی به امضا رسید که به یک جنگ ۳۰ ساله را پایان داد.

جلسه ای بین میخائیل گرباچف، رئیس جمهور شوروی سابق و رونالد ریگان، رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۸۸. سه سال قبل از آن، فصل تازه ای در روابط این دو ابرقدرت وقت آغاز شده بود.

ماه مه ۱۹۹۰، کیپ تاون، آفریقای جنوبی: فردریک ویلیام دى کلرک، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی در دیدار با نلسون ماندلا که سه ماه قبل از آن از زندان آزاد شده بود. آنها به توافقی برای انجام مذاکراتی به منظور به پایان دادن حکومت اقلیت سفید پوست دست یافتند. چهار سال بعد نلسون ماندلا نخستین رئیس جمهور سیاهپوست آن کشور شد.

اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات رهبر فلسطینیان در نوامبر سال ۱۹۹۳. این نخستین دست دادن عمومی میان دو دشمن بزرگ بود.

تونی بلر نخست وزیر بریتانیا در دیداری از لیبی، با معمر قذافی دست می دهد، هنگامی که آن کشور برنامه ساخت سلاح کشتار جمعی خود را لغو کرد. این دیدار در ۲۵ مارس ۲۰۰۴ صورت گرفت و پس از آن بلر گفت که امید بسیاری برای "رابطه جدید" با لیبی وجود دارد.

رابرت موگابه، رئیس جمهوری زیمباوه و مورگان چانگیرای، رهبر وقت حزب مخالف در ژوئیه سال ۲۰۰۸ مذاکراتی درباره بحران سیاسی کشور انجام دادند. این مذاکرات دو ماه بعد به تقسیم تاریخی قدرت در آن کشور انجامید.

الیزابت دوم، ملکه بریتانیا، ۲۷ ژوئن سال ۲۰۱۲ با مارتین مک گینس، وزیر اول ایرلند شمالی و فرمانده سابق ارتش آزادیبخش ایرلند، در بلفاست دست می دهد. این اقدام لحظه ای مهم در روند صلح ایرلند شمالی به شمار می آید.

 

چـرخ زنـدگی تـان خـوب می چـرخد یا بـد ؟!

چـرخ زنـدگی تـان خـوب می چـرخد یا بـد ؟!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آیا چرخ زندگی من خوب می چرخد؟ آرام است یا تند؟ این سئوالی است که هر چند یکبار از خود پرسیده ایم یا شاید سئوالی باشد که از یکدیگر می پرسیم اما شاید سوال مهم تر این است که چه عواملی را باید در جواب دادن به این سئوال مدنظر داشت. این مقاله به چگونگی چرخه زندگی و حرکت آن به سمت جاده آرامش و زندگی شاد می پردازد.

الگوی چرخ زندگی :
الگوی چرخ زندگی به دایره ای که به 8 قسمت مساوی تقسیم شده است اتلاق می شود که که هر یک از این قسمت ها به بررسی یک بعد از زندگی می پردازد. مطابق شکل کار و درآمد مالی، سلامتی، تفریح و سرگرمی، عشق، خانواده، یادگیری و رشد، معنویّت، دوستان و ارتباطات قسمت های مختلف این دایره را تشکیل می دهند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شما به هر قسمت از زندگی تان پس از بررسی نمره 0 نا 10 را می دهید و سپس خانه های مربوط به آن را متناسب با نمره نقطه گذاری می نمایید، پس از اتصال نقطه ها به هم چرخ زندگی خود را به دست خواهید آورد. مثلاً تصویر زیر چرخ زندگی فردی است که از لحاط مالی و رشد و یادگیری موقعیت مناسبی دارد ولی از نظر خانواده، عشق، تفریح و دیگر موارد شرایط مناسبی ندارد پس خوب نچرخیدن چرخ زندگیش و نداشتن آرامش آن محتمل به نظر می رسد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


برای بررسی هر یک از موارد می توانید از سولات زیر کمک بگیرید :

کار و درآمد مالی
درآمد سالیانه شما چقدر است؟ کجا زندگی می کنید؟ چقدر پول نقد دارید؟ دارایی شما چقدر است؟ اگر بخواهید به سطح مالی زندگی خود نمره دهید از 10 چه نمره ای می دهید؟ آیا از شغل خود راضی هستید؟ درآمد تان خوب است؟ چقدر جای رشد و ترقّی در شغل شما وجود دارد؟ همکاران و مشتریان شما چه کسانی هستند؟

سلامتی
آیا به بیماری مبتلا هستید؟ ورزش می کنید؟ احساس می کنید چقدر زنده می مانید؟ بدنتان را هر چند وقت چک می کنید؟ روزانه غذای خوب و میزان آب مناسب مصرف می کنید؟

خانواده
آیا می توانید به خانواده خود تکیه کنید؟ چند ساعت از روز را با خانواده می گذرانید؟ آیا با آنها خود به تفریح می روید؟ برای در کنار آنها بودن مشتاقید؟ آیا به خانواده خود افتخار می کنید؟

عشق و ازدواج
از ازدواج خود راضی هستید؟ در زندگی مشترک چقدر احساس یکنواختی می کنید؟ آیا ازدواج را به عنوان نقطه درخشان و آرامش بخش در زندگی می دانید؟ آیا کسی را دارید تا به او عشق بورزید؟ آیا کسی عاشق شماست؟

یادگیری و رشد
آیا همیشه در حال یادگیری هستید؟ به طور متوسط در ماه چه تعداد کتاب می خوانید؟ آیا به جای خواندن کتاب زیاد تلویزیون می بینید؟ (تحقیق ها نشان می دهد که مردم به صورت متوسط روزی 6 ساعت تلویزیون می بینند یعنی چیزی حدود یک چهارم عمرشان) آیا در زمینه علم کاری خود به روز هستید؟ آیا در حال یادگیری زبان جدید هستید؟

معنویت
چه قدر حضور خدا را در زندگی خود حس می کنید؟ چقدر به دیگران کمک می کنید ؟ آیا انسان دوستید؟ آیا همدرد دیگرانید؟

دوستان
چه تعداد دوست صمیمی دارید؟ آیا در مواقع غم دوستانی دارید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ آیا در داشتن دوست تنهایید؟ چقدر از با دوستانتان بودن لذت می برید؟

تفریح و سرگرمی
چه میزان از وقتتان را به عنوان وقت آزاد و سرگرمی اختصاص می دهید؟ تعطیلات را چگونه می گذرانید؟ به کجاها سفر کرده اید؟ برای اینکه سرگرم و شاد باشید چه کارهایی می کنید؟

نکاتی در ارتباط با چرخ زندگی که گفتن آن لازم می باشد:

1.
متناسب بودن قسمت های مختلف چرخ زندگی به اندازه کامل بودن هر قسمت اهمیت دارد، به بیان بهتر تناسب رشد بین قسمت های مختلف زندگی هر فرد باعث زندگی نرمال تر آن می شود.

2. در بررسی هر قسمت می توان به موارد میزان امنیت، رضایتمندی، میزان انرژی دریافتی، موفقّیت و شکست ها و از این قبیل توجه داشت.

3. می توان برنامه ریزی زندگی را (کوتاه مدت یا بلند مدت) بر اساس چرخ زندگی انجام داد.

4. گاهی می توان برای مدتی معّین روی قسمتی خاص از زندگی متمرکز شد. مثلا اگر قرار است برای آزمون خاصی آماده شوید بهتر است برای قسمت یادگیری و رشد وقت بیشتری را بگذارید.

5. میزان سوالاتی که برای یک قسمت از زندگی به کار می رود کاملاً به موقعیت اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و... بستگی دارد مثلا ممکن است برای افراد با درآمد مالی مختلف، نمره 8 معناهای کاملاً متفاوتی داشته باشد یعنی فردی با درآمد 600 هزار تومان این نمره را برای خود قائل شود ولی فرد دیگری با درآمد 6 میلیون تومان به خود نمره ای کمتر از این را بدهد.