چرا هند در منطقه زلزله خیز حفاری میکند؟
در هند دانشمندان در تلاش بیباکانهای برای کشف معمای زلزله، سرگرم حفر تعدادی از عمیقترین چاههای آسیا در رشته کوههای واقع در گهات غربی هستند.
محل حفر این چاهها گوتان، کوهی به ارتفاع ۹۳۰ متر با قلهای هموار و مسطح است که در ایالت ماهاراشترا در غرب هند قرار دارد. در این کوه که با ژنراتورهای برق بادی و جنگلهای سبز مرطوب محاصره شده و بادهای شدیدی میوزد گرازهای وحشی و بزهای کوهی زندگی میکنند.
مهمتر از همه این است که این محل کمتر از ۱۰ کیلومتر با کوینا، که مرکز زلزله ویرانگری به قدرت ۶.۳ درجه ریشتر بود فاصله دارد. این زلزله در دسامبر سال ۱۹۶۷ یعنی پنج سال پس از احداث یک سد هیدروالکتریک در این مکان رخ داد. در این زمین لرزه ۱۷۷ نفر جان خود را از دست دادند و بیش از ۲۰۰۰ نفر مجروح شدند. این زلزله همچنین موجب خسارت و ویرانی گسترده شد.
کوهها مکان مناسبی برای ذخیره آب جهت تولید برق هستند ولی فشار آبی که در ترکها و منفذهایهای زمین جمع شده سبب میشود در سطح خطرناکی به پوسته زمین فشار وارد شود. استخراج معادن، فرکینگ (ایجاد ترک در لایههای سنگی زمین برای بهرهبرداری از سوختهای فسیلی) و یا دسترسی به آبهای زیرزمینی نیز میتواند موجب زمین لرزه شود.
زمین شناسان معتقدند وقوع زلزله در بیش از ۱۰۰ نقطه جهان به دلیل پرکردن مخازن آب بوده است.
زمین شناسان میگویند زلزله کوینا پس از ذخیره بیش از یک تریلیون لیتر آب در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد. هارش گوپتا، که زلزله شناس است میگوید ناحیه کوینا بهترین محل در جهان برای بررسی و تحقیق درباره زلزله است.
کوینا یکی از مناطق زلزله خیز جهان است. بین سالهای ۱۹۶۷ و ۲۰۱۷ بیش از ۲۲ بار زلزله در مقیاس۵ تا ۹/۵ درجه ریشتر در این منطقه رخ داد. بزرگی حدود ۴۰۰ زلزله هم بیش از ۴ درجه ریشتر بوده. چندین هزار زلزلههای خفیفتر هم ثبت شده.
مرکز زلزلهها از ۲ کیلومتر تا ۱۰ کیلومتری عمق زمین بوده ولی موجب تلفات جانی یا خسارات مالی در دهههای گذشته نشده.
اما این همه ماجرا نیست. در سال ۱۹۸۷، یک مخزن آب دیگر در رودخانه وارنا در فاصله ۲۰ کیلومتری کوینا ساخته شد. شش سال بعد یک زلزله ۵ ریشتری در نزدیکی این مخزن رخ داد.
بیشتر تجهیزات زلزله شناسی مخصوص اندازهگیری زلزله، در سطح زمین یا در عمق کم زمین قرار داده میشوند. دانشمندان معتقدند که با حفاری عمیق در کره زمین و جا دادن تجهیزات در کانون منطقه زلزله خیز، میتوانند مرکز یک گسل زلزله را از فاصله بسیار نزدیک تحت نظر بگیرند.
مشوق زمین شناسان هندی، تجربه بلندپروازانه دانشمندان آمریکایی بود که با حفاری مسقیم در مرکز خط زلزله در سن آندرآز میخواستند در مورد نحوه وقوع زلزله تجربه منحصر به فردی به دست آورند. شکاف در سطح زمین که در سراسر کالیفرنیا امتداد مییابد، یکی از جاهایی است که بیشترین بررسیها درباره گسلهای زلزله در آنجا صورت گرفته.
زمین شناسان بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴، برای شناخت زمین منطقه کوینا در ۹ نقطه این ناحیه تا عمق یک و نیم کیلومتری زمین پایین رفتند. دسامبر گذشته آنها برای آزمایش به حفر چاه تازهای دست زدند. ولی این بار چالش متفاوتی در راه بود.
علیرغم هوای طوفانی و سرد، دانشمندان از نزدیکترین جاده گلی که خاکش سرخ رنگ بود چهار کیلومتر بالا رفتند و خود را به قله کوه خشک و بادی رساندند. در میان مه غلیظ کامیونها با محموله ۹۰ تُنی شامل لولههای حفاری فولادی، وسیله حفاری به ارتفاع تقریبی ۲۷ متر، بشکههای سیمان و سایر تجهیزات اساسی بالای کوه برده شدند. تانکرها هر روز برای ۸۰ دانشمند و تکنیسینهایی که در محل کار میکردند و همانجا زندگی میکردند آب آشامیدنی میآوردند چون آب زمینی این کوه بسیار کم بود.
آنان به مدت ۶ ماه شبانه روز کار میکردند و زمین را میشکافتند. وقتی در ماه ژوئن کارشان تمام شد توانسته بودند با غلبه بر سنگهای سخت، چاهی به عمق سه کیلومترحفر کنند؛ جایی که درجه حرارت نزدیک به ۸۰ درجه سانتیگراد بود. زمین شناسان در نظر دارند پس از پایان بارانهای موسمی حسگرهایی را که به این منظور ساخته شده، حرارت سنجها، زلزله سنجها و فشارسنجها را به پایین این چاه بفرستند.
دکتر سوکانتا رُوی، ژئوفیزیستی که سرپرستی این پروژه را به عهده دارد میگوید: "در قعر زمین رصدخانهای (ابزرواتوری) خواهیم داشت که میتواند تغییرات فیزیکی، مکانیکی و کیفیت شیمیایی سنگها را قبل از وقوع زمین لرزه، در طول آن و بعد از پایان اندازه بگیرد. خیلی هیجان آور است."
اگر همه چیز به خوبی پیش برود، سال آینده زمین شناسان تا عمق بیشتری اقدام به حفاری میکنند تا به ۵ کیلومتری عمق زمین برسند؛ که در آنصورت عمیقترین چاهی خواهد بود که تا کنون در تخته سنگهای سخت در هند حفر شده. دکتر سوکانتا روی، میگوید اگر همه چیز خوب پیش برود این رصدخانه اصلی ما در اعماق زمین خواهد بود.
در تحقیقات علمی، حفاری چاههای عمیق کار غیر معمولی نیست.
در ایسلند زمین شناسان قلب یک کوه آتشفشان را شکافتند. دانشمندان همچنین در یک برنامه بحث انگیز به حفاری یک کوه آتشفشان بزرگ در زیر بستر خلیج ناپل دست زدند. در سال ۱۹۶۱، دانشمندان آمریکایی سعی کردند در لایه میانی کره زمین (به ضخامت ۲۹۰۰ کیلومتر بین پوسته و مرکز کره زمین) که بخش اعظم حجم و توده کره زمین را تشکیل میدهد حفاری کنند. بیشترین حدی که دانشمندان توانستهاند در عمق کره زمین رسوخ کنند، کندن چاهی به عمق ۱۲ کیلومتر در کولا در روسیه بوده که تنها معادل صفر ممیز دو در صد فاصله تا مرکز کره زمین است.
منتقدین پروژه کوینا از جمله پرفسور شیام رای، که متخصص زمین شناسی است، سؤال میکنند که آیا حفر این چاه عمیق ارزش هزینهای معادل ۷۳ میلیون دلار را دارد:"حد اکثر قدرت زمین لرزه در کوینا بین ۶ تا ۶ و نیم درجه ریشتر بوده که هر چند صد سال یک بار تکرار میشود. آسیب پذیری منطقه هیمالیا در برابر زلزلههای شدید بیشتر است. آیا برای حفاری جای درستی را انتخاب کردهایم؟"
دکتر رُوی در آزمایشگاه خود در کاراد، شهر ساکتی که با کوهها و مزارع نیشکر احاطه شده و حدود ۷۰ کیلومتر با محل حفاری فاصله دارد با غرور نمونه چند سنگی را که از محل حفاری به بیرون پرتاب شده بودند به من نشان داد. دانشمندان سراسر جهان ابراز علاقه کردهاند که این سنگها را از نزدیک ببینند. دکتر رُوی میگوید برخی میخواهند باکتریهای نادر را ببینند و عدهای هم میخواهند بررسی کنند که آیا این سنگها درباره اصابت یک سیارک به زمین که سبب از بین رفتن نسل دیناسورها شد، اطلاعاتی به دست میدهند یا نه.
قطعات بزرگی از گرانیتهایی به رنگ سفید شیری، صورتی روشن و سبز تیره که قدمت آنها به ۲۵۰۰ میلیون سال قبل برمیگردد وجود دارد. خاکستر و مواد مذابی که سالها بعد در نتیجه فعالیت کوه آتشفشانی منطقه بیرون ریخته شده بودند به سنگ سیاهی تبدیل شدهاند که روی بعضی از این قطعات را پوشانده.
دکتر رُوی میگوید: "فقط ۶۵ میلیون سال قبل این اتفاق افتاده. وقتی تجهیزات ما به پایین چاه برسند خواهند توانست از تاریخچه این سنگها اطلاعات بیشتری به دست بدهند
بیش از ۱۰۰ متخصص فناوری و هوش مصنوعی از سازمان ملل خواستهاند که مانع گسترش استفاده از ابزارهای هوشمند کشتار معروف به "روباتهای قاتل" شود.
در این نامه پیشتازان تکنولوژی از جمله ایلان ماسک، بنیانگذار خودروی تسلا، درباره "انقلاب سوم در صنعت جنگ" هشدار دادهاند.
آنها به طور مشخص خواستهاند که این فناوری به فهرست سلاحهای ممنوعه کشتار جمعی سازمان ملل اضافه و توسعه و ساخت آن متوقف شود.
روبات کشنده یا قاتل، سلاحی تمام خودکار است که بدون دخالت انسان هدف خود را انتخاب میکند. در حال حاضر از این سلاح استفاده نمیشود اما دانشمندان به ساخت آن بسیار نزدیک شدهاند.
اگر میخواهید درباره روبات قاتل بیشتر بدانید:
در این نامه گفته شده که تکنولوژی "خودکار مرگبار" مانند "جعبه پاندورا" است. منظور جعبهای اساطیری است که گفته میشود با گشودن آن، مصیبتها و غمها در زمین پراکنده شد.
دانشمندان مخالف استفاده از روباتهای نظامی میگویند فرصت زیادی برای جلوگیری از تکمیل این سلاح مرگبار باقی نمانده است. چون "اگر جعبه پاندورا باز شود، بستن آن دشوار خواهد بود."
۱۱۶ متخصص علم روباتیک نامه به سازمان ملل را امضا کردهاند.
به گفته این دانشمندان، سلاحهای مرگبار هوشمند میتواند "به طور غیراخلاقی" توسط "تروریستها" علیه انسانهای بیگناه به کار گرفته شود و همچنین با هک شدن، در برنامهای غیر از آنچه هدفش بوده، مورد استفاده قرار بگیرد.
دو سال پیش هم، متخصصان و دانشمندان درباره خطرات سلاحهای خودکار هشدار دادند.
استیون هاوکینگ، دانشمند و نظریهپرداز و استیو وازنیک، از بنیانگذاران اپل، آن نامه را امضا کرده بودند.
سرزمینی پهناور برای اسطورههایی بزرگ. نه جاده و نه ساختمانی درست و حسابی؛ فقط پهنه آسمان، علفهای خشک در هم گره خورده و بادی که دست از وزیدن نمیکشد.
این کشور چنگیزخان است، جنگجویی که سوار بر اسب دنیا را فتح کرد. داستان او پر است از خون و خونریزی، گروگانگیری، عشق و انتقام. افسانه این جنگجو اما تازه با مرگش آغاز میشود.
چنگیزخان زمانی فرمانروای همه سرزمینهایی بود که از اقیانوس آرام تا دریای خزر کشیده میشد. او پیش از مرگ وصیت کرد مخفیانه دفن شود.
بعد از مرگ چنگیزخان، سربازانی که جسد او را حمل میکردند در راه بازگشت به خانه همه را کشتند تا هیچکس از محل دفنش مطلع نشود. بعد از خاکسپاری هم با ۱۰۰۰ اسب روی محل دفن او تاختند تا هر نشانی که از قبرش باقی مانده را نابود کنند.
حالا ۸۰۰ سال بعد از مرگ چنگیز خان، محل دفن او همچنان کشف نشده باقی ماندهاست.
پژوهشگران خارجی سالهاست در تلاشند از طریق مطالعه متون تاریخی و تحقیقات میدانی، محل دفن او را پیدا کنند. مجله "نشنال جئوگرافیک" تحت پروندهای به نام "دره خان" نه از زمین که از فضا و از طریق عکسبرداری ماهوارهای وارد عمل شد.
جالب اما اینجاست که پیدا شدن محل دفن چنگیزخان موضوعی داغ برای خارجیهاست و خود مغولها علاقهای به فاش شدن این راز ندارند.
دلیل این بی علاقگی این نیست که چنگیزخان در زادگاهش طرفدار ندارد. برعکس این طور که پیداست او از زمان مرگش در ۱۲۲۷ میلادی تا به حال تا این حد محبوب نبوده. تصویر چنگیزخان روی پول این کشور و روی بطری ودکا نقش بسته است. شاید به همین دلیل است که خارجیها نمیتوانند دلیل تابو بودن تحقیقات برای پیدا کردن محل دفن چنگیزخان در این کشور را درک کنند.
رسانههای خارجی با انتشار این باور مغولها که پیدا شدن قبر چنگیزخان پایان دنیاست، بعدی رمانتیک به این بیمیلی دادهاند. اعتقادی که ماجرای نبش قبر تیمور لنگ توسط باستانشناسان روسی در سال ۱۹۴۱ را به یادها میآورد. درست بعد از این اتفاق، نازیها به شوروی سابق حمله کردند و این آغازی بود برای نبردهای خونین جنگ جهانی دوم در جبهه شرق.
همه اهالی مغولستان اما با دید خرافاتی به این موضوع نگاه نمیکنند. "یوئلون" فارغالتحصیل رشته روابط بینالملل از دانشگاه " بوریات" روسیه احترام به چنگیزخان را دلیل این بیمیلی میداند. او میگوید چنگیزخان خودش خواسته محل دفنش مخفی بماند: "آنها تلاش زیادی کردند که قبرش را پنهان کنند."
از نظر یوئلون نبش قبر یعنی زیر پا گذاشتن خواست چنگیزخان و او تنها کسی نیست که چنین عقیدهای دارد. بسیاری از خانوادههای مغول تابلو فرش یا نقاشیهایی از او را به دیوار خانههایشان آویختهاند. بعضیها هم با رساندن نسبشان به چنگیزخان، لقب "نسل طلایی" را به خود دادهاند.
بیعلاقگی مردم مغولستان برای کشف راز قبر چنگیزخان اما تنها مانع پیش روی محققان نیست. مغولستان کشوری وسیع و توسعه نیافته است. مساحتش۷ برابر بریتانیاست اما به اندازه ۲ درصد این کشور جاده دارد. تراکم جمعیت هم در این کشور به شدت پائین است و به همین دلیل به هر طرف نگاه کنی با یک طبیعت دستنخورده عظیم روبرو میشوی.
دکتر "دیماجاو اردنباتار"، رئیس دانشکده باستانشناسی دانشگاه "اولانباتور" یکی از اعضای اولین تیم مشترک تحقیقاتی بود که جستوجو برای یافتن قبر چنگیزخان را آغاز کرد. پروژه "سه رودخانه" که توسط محققان مغول و ژاپنی انجام شد روی محل تولد چنگیزخان در استان "خنتی" تمرکز داشت، جایی که سه رود "اونون"، "خرلن" و "توول" جریان دارند. کمی بعد از شروع این پروژه در سال ۱۹۹۰، انقلاب صلحآمیز مغولستان اتفاق افتاد. مردمی که نظام جمهوری را جایگزین نظام کمونیستی کرده بودند، خواستار توقف تحقیقات در مورد چنگیزخان شدند و پروژه سه رودخانه نیمهکاره ماند.
در پی توقف این پروژه دکتر ادنباتار تحقیق روی قبرستان پادشاهان سلسله "هیونگنو" که در استان "آرخانگای" در مرکز مغولستان واقع شده را آغاز کرد. او معتقد است اصل و نسب مغولها به این امپراطوری میرسد، ایدهای که خود چنگیزخان آن را برای اولین بار مطرح کرد.
اگر این ادعا درست باشد و با این فرض که چنگیزخان هم به سبک اجدادش دفن شده، با مطالعه روی مقبره پادشاهان این امپراطوری میتوان اطلاعاتی در مورد قبر او بدست آورد. جسد پادشاهان هیونگنو در محفظههای چوبی قرار داده و در عمق بیش از بیست متری زمین چال میشد. برای مشخص شدن محل دفن هم روی زمین سنگها را به شکل مربع میچیدند.
پنهان کردن چنین قبری خیلی ساده است و کافی است سنگهای روی زمین برداشته شوند. به این ترتیب اگر چنگیزخان را در عمق ۲۰ متری زمین به خاک سپرده باشند، پیدا کردن محل دفنش آن هم در کشوری به وسعت مغولستان کاری غیرممکن به نظر میرسد. دکتر اردنباتار در پاسخ به این سوال که به نظرش قبر چنگیزخان بالاخره پیدا خواهد شد، با آرامش و طوری که انگار برایش اهمیتی ندارد، شانهاش را بالا میاندازد.
بنا بر داستانهای عامیانه مغولی، چنگیزخان روی یکی از قلههای کوهستان خنتی به نام " بورخان خالدون" دفن شدهاست.
چنگیزخان در جوانی در این کوهستان از دست دشمنان فرار کرد و با خود عهده بست تا موقع مرگ آنجا بازنگردد. محققان اما در درستی این فرضیه شک دارند و در بین آنهایی که آن را میپذیرند بر سر محل دقیق دفن چنگیزخان در این کوهستان اختلاف نظر وجود دارد.
بنا بر تحقیقات دکتر "بادامخاتان"، تبارشناس مغول، ۵ تا از قلههای کوهستان خنتی در گذشته بورخان خالدون نام داشتند. او البته معتقد است قلهای که در حال حاضر این نام را دارد، احتمالا جایی است که در داستانها از آن یاد شده. این نقطه از کوهستان اما حالا بخشی از منطقه حفاظت شده "خان خنتی" و جزء میراث فرهنگی یونسکو است و به همین دلیل محققان اجازه ورود به آن را ندارند. بنابراین هر فرضیهای مبنی بر محل دفن چنگیزخان در قله بورخان خالدون ثابت نشده باقی میماند.
با این که محل دفن چنگیزخان دور از دسترس به نظر میرسد، چرا همچنان موضوعی جنجالبرانگیز در مغولستان به حساب میآید؟ چنگیزخان بزرگترین قهرمان مغولستان است. در حالیکه غربیها فقط کشورگشاییهای او را به یاد میآورند، مغولها دستاوردهایش را به خاطر سپردهاند. قلمرو او شرق و غرب را به هم پیوند زد تا راه ابریشم هر چه بیشتر رونق بگیرد. قوانین او به مفاهیم امنیت دیپلماتیک و آزادی مذهبی معنایی تازه بخشید. خدمات پستی امن و استفاده از پول کاغذی از دیگر دستاوردهای او بود. او نه تنها دنیا را تسخیر که آن را متمدنتر هم کرد.
مغولها هنوز هم برای چنگیزخان احترام بسیار زیادی قائل هستند و به همین دلیل است که امثال یوئلون میخواهند محل دفنش دستنخورده باقی بماند. او میگوید: " اگر میخواستند پیدایش کنیم، حتما نشانهای باقی میگذاشتند."