بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

با قواعد و خط قرمزهای عاشقی آشنا شوید.

با قواعد و خط قرمزهای عاشقی آشنا شوید

 

 
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ادبیات داستانی پر از قصه عشق های نافرجام است، لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، رومئو و ژولیت و... در گذر تاریخ هم ردپایی از عشق های نافرجام دیده می شود. به هر حال از روزگاران قدیم دختر و پسرها در عشق شکست می خورند و این حکایت همچنان ادامه دارد. چرا که عاشق شدن هم اصول و قواعد و خطوط قرمزی دارد. در این ایمیل با خطوط قرمز عاشقی آشنا شوید.

قدیمی تر ها می گفتند یک سیب را که به هوا پرتاب کنید، هزار چرخ می خورد تا به زمین بیفتد. همه عشق ها به ازدواج ختم نمی شوند و ممکن است به هر دلیلی مجبور به جدایی شوید؛ از اختلاف ها و مخالفت های والدین گرفته تا مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... که هر کدام ماجرای خودش را دارد. داستان فیلم تحسین شده "چند متر مکعب عشق" وصف حال زوج های زیادی است که این روزها برای به سرانجام رسیدن عشق شان با ماجراهای عجیب و غریبی مواجه می شوند. در این ایمیل دکتر سعیده هادی، روانشناس و مشاور خانواده به شما می گوید که چه عواملی را برای نافرجام نماندن عشق تان در نظر بگیرید.

اگر فرد موردنظر شما تعادل رفتاری ندارد

در قدم اول برای دل بستن به کسی که قرار است در آینده نقش شریک زندگی شما را هم ایفا کند تعادل رفتاری و داشتن شخصیت سالم را در نظر بگیرید. فرد مورد نظر شما بی بروبرگرد باید از نظر روانی و شخصیتی سالم باشد، چراکه عشق و انگیزه های ایجاد آن با لایه های شخصیتی هر فرد ارتباط مستقیمی دارد. فراموش نکنید تنها عده ای می توانند به همسر خود عشق بورزند که خودشان را دوست داشته باشند، چون اساس عشق ورزی در خانواده احترام به خود است.

رعایت ادب کلامی و رفتاری از نشانه های مهم یک شریک زندگی سالم و عاشق واقعی است، شما زمانی می توانید به آینده ای روشن و فردایی مطمئن بیندیشید که فرد مقابل شما هیچ پیشینه خاکستری از بی حرمتی به خانواده و اطرافیان تا داشتن انحرافات اخلاقی در پرونده زندگی قبل از شما نداشته باشد. درست است که تشخیص دقیق این ماجرا و کشف آن در افراد کمی سخت است اما شما با جلسات کوتاه مشاوره می توانید به ابعاد شخصیتی و حتی عقده های دوران کودکی و نوجوانی او پی ببرید.

اگر مطابق معیارهای خانواده شما نیست

از قدیم گفته اند پدر و مادر صلاح شما را می خواهند و جز موارد انگشت شمار همه آنها آرزوی خوشبختی فرزندشان را دارند. ملاک هایی که خانواده ها باتوجه به فرهنگ خود برای ازدواج در نظر می گیرند، باید برای شما و فرد مورد انتخاب تان اهمیت داشته باشد. هیچ گاه سعی نکنید سراغ گزینه هایی بروید که زمین تا آسمان با فرهنگ، طبقه و طرز فکر شما تفاوت دارد. فردی را انتخاب کنید که در برابر بررسی و احتمالا مخالفت خانواده شما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد.

تنها در صورتی که شما به دور از هندی بازی و هیجان های زودگذر از نظر عقلانی فرد مورد نظر را انتخاب کرده و هم شأنی او را با ملاک های خود و خانواده تان تطبیق داده باشید، می توان گفت فرد مورد علاقه شما گزینه مناسبی برای ازدواج است چون تنها در چنین شرایطی دفاع شما از دختر یا پسر مورد علاقه تان منطقی و پذیرفتنی خواهد بود، اما از آنجا که معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزندشان در بیشتر موارد به خاطر هم شأن و متناسب نبودن فرد با خانواده است، این مشکل درست زمانی اتفاق می افتد که پسر یا دختر قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشند، اگرچه نمی توان درصد کمی از والدین را که از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزندشان مخالفت می کنند را نادیده گرفت.

پس تا دیر نشده شما هم نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید و ببینید آیا فرد مورد نظر را براساس ملاک های خود انتخاب کرده اید یا خیر! بعد از بررسی ها اگر مطمئن شدید که انتخاب شما غیرمعقول و بدون در نظرگرفتن شأن و طبقه خانواده تان بوده خودتان را برای جدایی از این عشق و مشکلات ناشی از نادیده گرفتن تفاوت ها آماده کنید.

اگر براساس احساسات تصمیم گرفته اید

برای اینکه ازدواج تان را صحیح و خوشبختی خود را تضمین کنید، بگذارید عقل تان بگوید و دل تان بشنود. صحبت یک عمر زندگی است. بعد از اینکه ملاک های مهم را در فرد موردنظر با عقل و منطق بررسی کردید و با مشورت با افراد باتجربه به افکار خود جهت درست و منطقی دادید، سراغ دل تان بروید و از او برای شروع یک رابطه اصولی و بی خطر کمک بگیرید چون فرمایش عقل به تنهایی برای شروع یک زندگی کافی نیست، بنابراین بهتر است بعد از سنجیدن انتخاب خود، فرد مورد علاقه تان را در آخر از فیلتر احساس و قلب خود بگذرانید.

عشق های کورکورانه نزدیکترین راه شکست یک رابطه عاطفی هستند. افرادی که چشم خود را روی تمام عیب ها و نشانه های ملموس خطرساز رابطه می بندند و دل شان را به رویاپردازی و وعده های خیالی طرف مقابل شان خوش می کنند، باید منتظر عواقب تصمیم خود باشند. اگر می خواهید به کسی دل ببندید، به اندازه کافی برای خود دلیل و نشانه بیاورید که فرد مناسبی را برای ازدواج انتخاب کرده اید. از هیچ نشانه ای بی دقت و فکر عبور نکنید و همه جوانب را به دقت بسنجید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اگر دست تان به دهان تان نمی رسد


شاید شما هم اصطلاح طلاق اقتصادی را شنیده باشید؛ همان مشکلات مالی که بعد از وارد شدن رابطه عاشقانه شما به مرحله عملی و جدی روی خودش را نشان می دهد و شیرینی عشق را به کام هر دوی شما تلخ می کند. مشکلات اقتصادی چه بخواهید و چه نخواهید گاهی سراغ شما و زندگی مشترک تان می آید و اگر درست مدیریت نشوند، شما را تا پای جدایی پیش می برند.

پس در شرایط جامعه امروز در مرحله کنترل و بررسی ملاک های ازدواج مکث بیشتری داشته باشید تا بدون در نظر گرفتن عشق آتشین روزهای اول، سطح توقع خود را با دارایی مرد مورد علاقه خود تخمین بزنید و با چشم باز و انتخابی عاقلانه به شرایط او بله بگویید. طلاق های بسیاری به دلیل مشکلات اقتصادی ثبت می شوند که به گفته جامعه شناسان درصد زیادی از آنها به خاطر وعده وعیدهای دخترها و پسرها و حرف های احساسی آنها در دوران آشنایی است.

اگر خانواده ها دخالت می کنند

وقتی عنوان زیبای حمایت و اهمیت دادن به فرزندان جای خودش را به دخالت در زندگی و تصمیمات شخصی می دهد، بن بست های فکری زن و مرد در آغاز زندگی مشترک دوچندان می شود. اینکه والدین یا نزدیکان به بهانه دوست داشتن و احساس صمیمیت با فرزندشان مجوز دخالت در امور مختلف و کاملا خصوصی یک رابطه نوپا را به دست می گیرند، بعد از مدت کوتاهی سند جدایی آنها را با دست خود امضا می کنند.

این موضوع از مراحل خطرساز یک رابطه عاشقانه است که در صورت مدیریت نشدن از سمت زوجین به ناکامی و شکست می انجامد پس بهتر است به نشانه های هشدار دهنده دخالت والدین در شروع رابطه خود اهمیت بیشتری بدهید تا به مشکلات دامن نزنند. رابطه شما با خانواده همسرتان می تواند به استحکام و انگیزه زندگی مشترک شما کمک ویژه ای کند اما برای تبدیل نشدن همین معاشرت ها به دخالت باید مدیریت زندگی را به دست بگیرید، پس دروازه های زندگی خود را به روی همه باز نگذارید.

اگر به بلوغ فکری و عقلی نرسیده اید

ازدواج در سنین پایین به دلیل نبود مهارت مدیریت بحران و تدبیر در زوج ها و کم تجربگی، خیلی زود به شکست می انجامد. بعضی از این زوج ها بدون آمادگی عقلی، جسمی و عاطفی تصمیم به ازدواج می گیرند و در مدت کوتاهی از یکدیگر جدا می شوند. این افراد به دلیل نداشتن ثبات رفتار عاطفی در مدت کوتاهی به حس نارضایتی می رسند و به دنبال راهی برای فرار از آن زندگی هستند. شاید هم روزی هزار بار افسوس گذشته ای را بخورند که از آن بهره کافی نبرده اند.

ازدواج در سن کم در شرایطی که آستانه تحمل جوانان و نوجوانان امروز به شدت پایین آمده است، پیامدهای منفی بسیاری را برای خانواده ها و دوطرف خواهد داشت. مهم تر از همه این زوج ها راه و روش همسرداری و زندگی را نمی دانند و با هر بار مواجهه با مشکل یا سراغ خانواده می روند یا بدترین راه را برای رد کردن موانع انتخاب می کنند. در جامعه امروز پذیرفتن مسئولیت یک زندگی مشترک با سن پایین ریسک بزرگی دارد، تا جایی که آمارها هم شکست این گونه عشق ها را تایید می کنند.


برگرفته از مجله زندگی ایده آل

هفت فایده استفاده از بازی های کامپیوتری

هفت فایده استفاده از بازی های کامپیوتری

زیان هایش را می دانید، حالا درباره فوایدش بخوانید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بارها در مورد عوارض جسمی و ذهنی بازی‌های رایانه‌ای مطالبی خوانده یا شنیده‌ایم. مثلا این که کمبود تحرک جسمی در حین بازی‌های رایانه‌ای سبب بروز مشکلاتی نظیر افزایش وزن (به ویژه در میان کودکان و نوجوانان) می‌شود. یا این که بسیاری از بازی‌های خشن می‌توانند اثرات نامطلوبی را بر روی روحیه و ذهن افراد داشته باشد. بازی‌های رایانه‌ای اما درست مانند هر پدیده‌ دیگر ساخت دست بشر علاوه بر جنبه‌های منفی، ویژگی‌های مثبت نیز دارند. مزایای بازی‌های رایانه‌ای در چند سال اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته و به نتایج جالبی هم انجامیده است. آشنایی با نتیجه بررسی های مربوط به 7 مورد از سودمندی های این بازی ها خالی از لطف نیست:

1. کمک به کودکان و نوجوانان دارای بیماری‌های مزمن

پژوهشگران دانشگاه یوتا سال گذشته تحقیقی را منتشر ساختند که نشان می‌داد انجام منظم بازی‌های رایانه‌ای توسط بچه‌های دارای بیماری و اختلالاتی نظیر اوتیسم، افسردگی و پارکینسون سبب افزایش استقامت و روحیه مقاومت آن‌ها در برابر مشکلات ناشی از بیماری می‌شود. دانشمندان بر این باورند که این گونه بازی‌ بر روی سازوکارهای عصبی خاصی تاثیر گذاشته و موجب ایجاد هیجانات مثبت می‌شود. به این ترتیب کودک یا نوجوان درگیر بیماری مزمن بهتر می‌تواند با پیامدهای ناشی از بیماری خود مبارزه کند.

2. افزایش توانایی‌های حرکتی کودکان پیش‌دبستانی

با اینکه قرار دادن یک کودک کم سن و سال در برابر تلویزیون برای انجام بازی رایانه‌ای کار درستی تلقی نمی‌شود، اما این همه ماجرا نیست. زیرا پژوهش دانشمندان دانشگاه دیکن در ملبورن استرالیا نشان می دهد انجام بازی‌های تعاملی رایانه‌ای به تقویت مهارت‌های حرکتی کنترل اشیا در کودکان می‌انجامد.

3. کاهش استرس و افسردگی

دامنه فواید بازی‌های رایانه‌ای تنها به کودکان و نوجوانان محدود نمی‌شود. پژوهشی که در سال 2009 منتشر شد نشان می‌دهد انجام بازی های رایانه ای می‌تواند به افرادی که از مشکلاتی نظیر استرس یا افسردگی رنج می‌برند کمک کند تا بتوانند تا حدی بر این مشکلات غلبه کنند. این پژوهش نشان داد برخی افراد با تیپ شخصیتی A (که معمولاً بسیار فعال هستند) با انجام این بازی ها می توانند فرصتی برای آرامش بیابند و به این ترتیب از میزان استرس آن‌ها کاسته شود.

4. کاهش شدت درد

بازی‌های رایانه‌ای نه‌تنها می‌توانند موجب کاهش اثرات منفی مشکلات ذهنی ‌شوند، بلکه حتی می‌توانند دردهای جسمی را هم کاهش دهند. دانشمندان دانشگاه واشینگتن نوعی بازی طراحی کرده اند که به بیمارانی که از درد شدیدی رنج می‌دهند امکان می‌دهد از درد خود بکاهند. این بازی که «دنیای برفی» نام دارد نوعی بازی واقعیت مجازی است که در آن به فرد خود را در یک سرزمین پوشیده از برف می‌بیند و می‌تواند گلوله‌های برفی را به سمت پنگوئن ها و آدم برفی هایی که می بیند پرتاب کند. به ‌این ‌ترتیب حواس بیمار از درد به بازی معطوف می‌شود. بررسی‌ها نشان داد بیمارانی که از این بازی استفاده کرده اند ند نیازمند داروی مُسکّن کمتری بوده اند.

5. تقویت توان بینایی

پدر و مادرها معمولاً به فرزندان خود می‌گویند نشستن در برابر تلویزیون منجر به کاهش قدرت بینایی می‌شود. دانشمندان دانشگاه مک مستر کانادا اما به نتیجه‌ای شگفت‌انگیز دست یافتند. افرادی که دچار بیماری آب‌مروارید هستند می‌توانند با انجام بازی‌هایی که در آن کاربر باید به هدف‌هایی مشخص شلیک ‌کند، قدرت بینایی خود را تقویت کنند. این دست از بازی‌ها سرعت بسیار بالایی دارد و نیازمند تمرکز زیاد هستند و به این ترتیب فرد باید خود را برای دیدن سریع موارد مختلف و تصمیم گیری آنی عادت دهد. این بازی‌ها همچنین موجب تولید هورمون‌های دوپامین و نیز آدرنالین شده که به صورت بالقوه می‌تواند به افزایش توانایی انعطاف‌پذیری مغز کمک کند.

6. تقویت توانایی تصمیم‌گیری

بیشتر بازی‌های رایانه‌ای نیازمند تصمیم‌گیری و واکنش سریع کاربر هستند. دانشمندان عصب شناس دانشگاه روچستر نیویورک به این نتیجه رسیدند که انجام بازی‌های رایانه‌ای سبب تمرین مغز برای تصمیم‌گیری سریع می‌شود. بازی‌هایی نظیر شبیه‌سازی موقعیت‌هایی که باید در آن به سرعت تصمیم گرفت کاربر را عادت می‌دهد تا به سرعت اطلاعات محیطی را بررسی و بلافاصله به آنها واکنش دهد.

7. افزایش شادی در میان سالمندان

پژوهشگران در دانشگاه کارولینای شمالی به بررسی رابطه بازی‌های رایانه‌ای و سلامت روانی (شادی) افراد سالمند پرداختند. این مطالعه به این نتیجه رسید افراد سالمندی که گهگاه بازی‌های رایانه‌ای انجام می‌دادند شادتر از سایر هم‌سن و سالان خود بوده‌اند و هیجانات مثبت‌تری از خود بروز می‌دادند.

بازی‌های رایانه‌ای علاوه ‌بر زیان‌، فوایدی نیز به دنبال دارند. در این میان توجه به نوع بازی و البته زیاده‌روی نکردن در انجام آن نقش مهمی در استفاده صحیح از این فناوری سرگرم کننده دارد.


ترجمه: صالح سپهری فرد

برای موفقیت در هر کاری این ۸ راز را بدانید . افراد موفق قبل از خوردن صبحانه چکار می کنند.

برای موفقیت در هر کاری این ۸ راز را بدانید


چرا مردم موفق می شوند؟ آیا باهوش بودن یا خوش شانس بودن دلیل موفقیت این افراد است؟ "ریچارد سنت جان" هیچ یک از این دو عامل را دلیل موفقیت نمی داند. در حقیقت این سخنران، موفقیت را در زمان انجام کاری که به آن عشق می ورزید، به دست آورده است. او بیش از یک دهه از عمرش را به مطالعه، بررسی و تحلیل داستان های موفقیت افراد مختلف گذرانده است. حاصل فعالیت های گسترده او در هشت کلمه جادویی، سه دقیقه شگفت انگیز و یک کتاب موفق خلاصه می شود.


جرقه این پروژه در هواپیما و با سوالی که یکی از مسافران درباره دلایل واقعی موفقیت از او پرسید، زده شد و همین پرسش باعث شد ریچارد ۱۰ سال از عمرش را به بررسی فرآیند موفقیت و مصاحبه با بیش از ۵۰۰ فرد بسیار موفق در حوزه های مختلف اختصاص دهد.

او ابتدا دلایل موفقیت این افراد را از آنها جویا شد و سپس با بررسی و تحلیل پاسخ های دریافتی، داده های به دست آمده را در پایگاه داده های منظم گردآوری کرد و در نهایت توانست هشت ویژگی مشترک افراد موفق را شناسایی کند. او بر همین اساس کتاب پرفروش و موفق "هشت نکته برای عالی بودن" را منتشر کرد که در واقع این کتاب گنجینه ای ارزشمند از راه های موفقیت افراد بسیار موفق است.

ریچارد با نگارش و انتشار این کتاب، این رازهای طلایی را با خوانندگان به اشتراک می گذارد. این رازها به مخاطبان کمک می کند تا در مسیری که در پیش گرفته اند، موفق شوند و به هدف خود که ممکن است راه اندازی کسب و کار، تغییر جهان، رهایی از فقر، تشکیل خانواده، آموزش فرزندان و ... باشد دست یابند. این کتاب حس اعتماد به نفس افراد را تقویت کرده و توانمندی های بالقوه و بالفعل آنها را شناسایی می کند. در ادامه، متن سخنرانی شگفت انگیز سه دقیقه ای ریچارد سنت جان را می خوانید.

راز موفقیت را از موفق ها بخواهید!

سخنرانی مختصر سه دقیقه ای امروز نسخه فشرده سخنرانی دو ساعته ای است که برای دانش آموزان دبیرستانی ارائه می دهم. همه چیز از روزی شروع شد که سوار هواپیما شده و در راه آمدن به کنفرانس "تد" بودم. تقریبا هفت سال پیش بود. در صندلی کنار من دختر نوجوانی نشسته بود که به نظر می رسید دبیرستانی باشد. این دختر خانواده بسیار فقیری داشت و می خواست در زندگی اش موفق شود. او سوال بسیار ساده ای را از من پرسید و گفت: "چه عاملی باعث دستیابی به موفقیت می شود؟"

از اینکه نمی توانستم پاسخ مناسبی به این نوجوان بدهم، احساس بدی داشتم. زمانی که از هواپیما پیاده شدم و به کنفرانس تد آمدم، در همان ابتدای ورود به سالن به طور ناگهانی و گویی که به من الهام شده باشد، به خودم گفتم: "خدایا! من داخل اتاقی هستم که پر از افراد موفق است. بهتر نیست از همین افراد دلایل و عوامل موفقیت شان را جویا شوم و پاسخ هایشان را با کودکان و نوجوانان به اشتراک بگذارم؟"


و امروز هفت سال از آن روز سرنوشت ساز گذشته است و من در این مدت با ۵۰۰ فرد موفق مصاحبه و گفتگو کرده ام و قصد دارم در این سخنرانی شما را با آنچه که به موفقیت می انجامد، آشنا کنم. و حالا می پردازیم به "هشت راز موفقیت"

1. اشتیاق؛ انگیزه ما برای طی مسیر

نخستین عامل موفقیت، اشتیاق است. "فریمن توماس"، طراح اتومبیل شرکت دایملر کرایسلر، اشتیاق را عامل انگیزه بخش و هدایتگر خود برای رسیدن به موفقیت می داند؛ پس افراد موفق کاری را انجام می دهند که به آن عشق می ورزند و تنها کسب درآمد به آنها انگیزه بیشتر نمی دهد. نکته جالب اینجاست که اگر کاری را با علاقه انجام دهید، پول و درآمد هم خود به خود به دست می آید.

2. کار برایتان مثل تفریح باشد

دومین عامل، کار و تلاش است. "روپرت مورداک"، مدیرعامل سرشناس چندین شرکت بزرگ و موفق و یکی از غول های رسانه ای جهان، کار و تلاش را عامل ضروری موفقیت می داند. به گفته او، هیچ چیز آسان به دست نمی آید و کار و تلاش هم به نوبه خود مفرح و سرگرم کننده است.

درست شنیدید روپرت مورداک معروف، کار و تلاش را سرگرم کننده می داند؛ پس افراد موفق کار کردن را نوعی تفریح می دانند و سخت برای آن تلاش می کنند. در حقیقت این افراد معتاد کار نیستند و واقعا از کار و تلاش خود لذت می برند.

3. تمرین مداوم و دیگر هیچ

"الکس گاردا"، مدیرعامل یکی از شرکت های موفق تولید کننده بازی های رایانه ای، تمرین و ارتقای مهارت ار راز موفقیت می داند. به نظر او موفق شدن عجیب و وابسته به یک فرمول جادویی نیست و تنها نیازمند تمرین و تمرین و تمرین است.

4. تمرکز بر هدف واحد

عامل بعدی تمرکز است. "نورمن جویسن"، فیلمساز معتقد است برای موفق شدن باید تنها بر روی یک هدف تمرکز کرد.

5. اراده ترغیب کننده

حالا نوبت به اراده می رسد. "دیوید گالو"، دانشمند علوم دریایی، اراده جسمی و روحی را یکی از عوامل مهم موفقیت می داند و بسیار بر توجه به آن تاکید می کند. افراد موفق با اراده قوی خود اعتماد به نفس را در وجودشان به وجود می آورند و خود را از تردید و خجالت رها می کنند.

"گلدی هاون"، بازیگر معروف آمریکایی، اعتراف می کند که در ابتدا نسبت به خود و توانایی هایش دچار شک و تردید بود و خود را به اندازه کافی باهوش و خوب تصور نمی کرد. او فکر می کرد که هرگز موفق نخواهد شد؛ البته ترغیب خود و ایجاد اراده همیشه چندان هم آسان نیست.

مادرها همیشه منبع خوبی برای ایجاد انگیزه، اراده و پشتکار هستند. "فرانک گری" که معماری موفق و شناخته شده است، مادرش را عامل ایجاد انگیزه و اراده در خود می داند.


6. ارائه خدمات ارزشمند


خدمت کردن به دیگران عامل هفتم موفقیت است. "شروین نولاند"، استاد جراحی دانشگاه یِیل آمریکا، خدمت در کِسوت یک پزشک را نوعی امتیاز ویژه می داند. بسیاری از کودکان و نوجوانان آرزو دارند روزی میلیونر شوند؛ پس باید به این بچه ها یاد داد که با ارائه خدمات ارزشمند به دیگران می توان به این آرزو رسید و ثروتمند شد.

7. ایده های ناب و خلاق

برخورداری از ایده های ناب و ارزشمند یکی دیگ راز عناصر لازم برای دستیابی به موفقیت است. بیل گیتس، مدیرعامل مایکروسافت، می گوید: "من یک ایده ناب و فوق العاده داشتم و می خواستم نخستین شرکت تولیدکننده نرم افزارهای ویژه رایانه های شخصی و خانگی را راه اندازی کنم."

به نظر من هم ایده گیتس بسیار خوب بود. خلق ایده های ناب، فرآیندی عجیب و جادویی نیست؛ در واقع این فرآیند از چند مرحله بسیار ساده تشکیل شده است که توجه به اطراف و کنجکاوی از عناصر ضروری آن به شمار می رود.

8. مقاومت در برابر ناملایمات

بالاخره نوبت هشتمین عامل، یعنی سماجت رسید. شما باید در برابر شکست سمج باشید، روحیه خود را نبازید، در برابر ناملایمات مقاومت کنید و در نهایت مقابل انتقادها، طرد شدن ها، فشارها و آزار دیگران جا نزنید.
باور کنید با توجه به این هشت عامل می توانید به آسانی به فردی موفق تبدیل شوید. به من اعتماد داشته باشید و این هشت توصیه را سرلوحه کار خود قرار دهید. مطمئنم هرگز پشیمان نخواهید شد.


منبع : مجله موفقیت



افراد موفق قبل از خوردن صبحانه چکار می کنند

همه کسانیکه توانسته‌‌اند به موفقیت‌های چشمگیر کاری دست پیدا کنند، به این نتیجه رسیده‌اند که باید ساعات اولیه روزشان را وقف فعالیت‌هایی کنند که برای خودشان بالاترین درجه اولویت را دارد چون بلافاصله با شروع روز درگیر اولویت‌های دیگران خواهند شد.

افراد موفق
علم از این استرتژی حمایت می‌کند. در آخرین دستاورد پروفسور روی باوم‌مایستر (Roy Baumeister)، استاد دانشگاه فلوریدا، می‌بینیم که اراده مثل عضله‌ای است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد دچار خستگی می‌شود. به همان اندازه که افراد هنگام عصر احتمال بیشتری برای شکستن رژیم‌های غذایی خود دارند، کنترل نفس و ضعف تصمیم‌گیری هم در آخر روز ضعیف‌تر می‌شود. از طرف دیگر، صبح‌های زود قدرت اراده بالاتر بوده، افراد خوش‌‌بین‌تر بوده و برای مقابله با کارهای چالش‌انگیز آمادگی بیشتری دارند.
دوست دارید بدانید که کارفرمایان و مدیران بزرگ درست بعد از بیدار شدن از خواب چه می‌کنند؟ در زیر به ۱۲ مورد از فعالیت‌های صبحگاهی آنها اشاره می‌کنیم.
۱. صبح زود بیدار می‌شوند.
افراد موفق می‌دانند که زمان یکی از باارزش‌ترین دارایی‌های انسان است. و بااینکه بیشتر وقت آنها وقتی به سر کار می‌رسند، با  تلفن‌ها، میتینگ‌ها و بحران‌های ناگهانی سپری می‌شود، ساعت‌های ابتدای روز دیگر تحت کنترل خودشان است. به همین دلیل است که خیلی از آنها قبل از طلوع خورشید بیدار می‌شوند و تا می‌توانند این زمانی که در کنترل خودشان است را طولانی‌تر می‌کنند.
در تحقیقی که روی ۲۰ مدیر انجام گرفت، ۹۰ درصد از آنها عنوان کردند که قبل از ۶ صبح از خواب بیدار می‌شوند. بعنوان مثال، ایندرا نویی مدیر PepsiCo صبح‌ها ساعت ۴ از خواب بیدار می‌شود و هیچوقت دیرتر از ساعت ۷ صبح سر کار نمی‌رسد.
نکته مهم اینکه آنهایی می‌‌توانند روزهای کارامدتری داشته باشند که زودتر بیدار ‌شوند.
۲. قبل از اینکه برنامه کاری روزانه به سراغشان بیاید، ورزش می‌کنند.
مهمترین فعالیت صبحگاهی افراد قدرتمند ورزش است، چه ورزش کردن در خانه و چه رفتن به باشگاه ورزشی. اورسلا برنز، مدیرعامل Xerox، یک ورزش یک ساعته برای خود تنظیم می‌کند که ساعت ۶ صبح شروع می‌شود. از طرف دیگر استیو مورفی مدیرعامل Christies از صبح‌های خود برای تمرینات یوگا استفاده می‌کند.
باید بدانید که این افراد، افرادی بسیار پرمشغله هستند، پس اگر برای ورزش کردن وقت می‌گذارند به این معنی است که خیلی مهم است.
جدا از اینکه ورزش کردن در صبح باعث می‌شود عصرها برای این کار وقت کم نیاورید، یک ورزش صبحگاهی به کاهش استرس روز هم کمک کرده، با تاثیر رژیم‌های غذایی پرکالری و چربی مقابله کرده و کیفیت خواب را هم تقویت می‌کند.
۳. روی یک پروژه کاری بسیار مهم کار می‌کنند.
ساعات آرام صبح زمانی ایدآل برای تمرکز بر روی پروژه‌های مهم کاری هستند، بدون اینکه کسی حواسشان را پرت کند. گذراندن این وقت در ابتدای روز باعث می‌شود قبل از اینکه دیگران (بچه‌ها، کارمندان یا رئیس) توجه و تمرکزتان را برهم بزنند، با تمرکز حواس بیشتر کار کنید.
دبی مویسیچین، که استراتژیست تجاری است و در روز باید با میتینگ‌ها و تماس‌های پشت سر هم دست و پنجه نرم کند، می‌گوید با این وضعیت قادر نبوده است هیچ کار مفیدی را پیش ببرد و به همین دلیل صبح‌های زود خود را برای رسیدگی به پروژه‌های خود اختصاص داده است و هر روز خود را روی یک پروژه مهم می‌گذراند.
۴. روی یک پروژه شخصی مهم کار می‌کنند.
وقتی کل روز مجبور باشید در جلسات مختلف کاری شرکت کنید و شب که به خانه می‌آیید با وجود خستگی و گرسنگی تازه باید ببینید که برای شام باید چه کنید، نوشتن رمان یا انجام یک کار هنری خیلی دور از ذهن به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد موفق، ساعات ابتدایی روز خود را برای کار کردن روی پروژه‌های شخصی خود، کارهایی که دوست دارند و از انجام آن لذت می‌برند، استفاده می‌کنند.
شارلوت واکر، معلم تاریخ، می‌گوید که ساعات بین ۶ تا ۹ صبح خود را روی نوشتن کتابی درمورد سیاست‌های مذهبی غرب افریقا می‌گذراند. قبل از اینکه با مسئولیت‌های تدریس روزانه مشغول شود، فرصت دارد که مقالات مختلف را مطالعه کرده و چندین صفحه به کتاب خود اضافه کند.
۵. اوقاتی خوب را با خانواده‌شان می‌گذرانند.
خیلی‌ها ممکن است شام را از برنامه غذاییشان حذف کرده باشند و به همین دلیل افراد موفق از صبح‌ها برای وقت گذراندن با خانواده، چه با خواندن داستان برای فرزندانشان باشد یا کمک به درست کردن یک صبحانه عالی، می‌گذرانند.
جودی روزنتال، برنامه‌ریز مالی در نیویورک، صبح‌ها بهترین وقتی است که با دخترش می‌گذراند. در این زمان به او کمک می‌کند لباسش را بپوشد، تختش را مرتب کند،  و خیلی وقت‌ها هم با هم نقاشی می‌کشند. بعد با هم صبحانه را آماده کرده و می‌نشینند و موقع خوردن صبحانه با هم گپ می‌زنند. برای او این ۴۵ دقیقه صبحگاهی ارزشمندترین ساعات روز هستند.
۶. با همسرشان ارتباط برقرار می‌کنند.
افراد موفق بخاطر اینکه شب‌ها بخاطر مشغله آن روز حسابی خسته هستند و وقت زیادی هم باید صرف آماده‌سازی شام و دیدن تلویزیون کنند، ارتباط با همسرانشان را برای صبح می‌گذارند.
چه چیزی بهتر از یک رابطه‌جنسی بعد از بیدار شدن می‌تواند به شما برای کل روز انرژی دهد؟ از این گذشته، داشتن ارتباط جنسی منظم شما را باهوش‌تر کرده، درآمدتان را بالاتر برده و کالری‌سوزی هم می‌کند.
خیلی از افراد موفق حتی اگر ارتباط جنسی هم با همسرشان برقرار نکنند، صبح‌ها برای حرف زدن با آنها وقت می‌گذارند. بعنوان مثال، مدیرعامل BlackRock هر روز صبح با همسرش به پیاده‌روی رفته و از این زمان برای صحبت کردن با هم درمورد زندگی، مسائل مالی، امور خانه و برنامه‌های هفته پیش رو استفاده می‌‌کنند.
۷. قرار ملاقات‌هایشان را برای صبحانه تنظیم می‌کنند.
مخصوصاً اگر بخواهید شام را به خانه برگردید، صبح‌ها وقتی عالی برای وقت ملاقات است. علاوه‌براین، گذاشتن این قرار ملاقات‌ها برای صبحانه بسیار بهتر از ناهارهای پرمشغله است.
کریستوفر کالوین، وکیل پایه یک نیویورکی، چهارشنبه‌های خود را به این مسئله اختصاص داده است و روزهای دیگر به پیاده‌روی می‌رود.
۸. برای پاک کردن ذهنشان مدیتیشن می‌کنند.
آدم‌های موفق همان‌قدر که از خودشان انتظار دارند از دیگران هم انتظار دارند. به همین دلیل قطع ارتباط با برنامه کاری روزانه‌شان و آرام کردن ذهنشان کار بسیار سختی است. آنها قبل از اینکه از خانه بیرون بروند، خودشان را وقف یک تمرین معنوی مثل مدیتیشن یا نماز می‌کنند تا بتوانند خودشان را برای مشغله‌های آن روز متمرکز کنند.
مانیشا تاکور، مدیر شرکت MoneyZen wealth Management، برای پاک کردن ذهن خود از مدیتیشن استفاده می‌کند. او دو جلسه ۲۰ دقیقه‌ای در روز را صرف اینکار می‌کند، یکی قبل از صبحانه و دیگری شب‌ها قبل از خواب. او در این تمرین بر روی تنفس خود تمرکز کرده و شعاری را در ذهن خود تکرار می‌کند.
۹. چیزهایی که بخاطر آن شکرگزار هستند را یادداشت می‌کنند.
ابراز قدرشناسی  یک راه خوب دیگر برای متمرکز کردن خودتان و ایجاد دیدگاهی عالی برای خود قبل از رفتن به محل‌کار است. نوشتن آدم‌ها، مکان‌ها و فرصت‌هایی که برای آن شکرگزار هستید، فقط چند دقیقه از وقتتان را می‌گیرد اما تغییری فوق‌العاده در رویکرد شما نسبت به زندگی ایجاد می‌کند.
وندی کای، دکتر داروشناس، می‌گوید که زمانی از صبح‌های خود را صرف ابراز قدرشناسی، درخواست راهنمایی و الهام‌ گرفتن می‌کند. بعد وقتی سر کار می‌رسد، دیدی شفاف پیدا کرده است.
۱۰. برنامه‌ریزی روزانه‌شان را انجام می‌دهند.
برنامه‌ریزی از قبل برای روز، هفته یا ماه ابزار مدیریت زمانی بسیار عالی است که باعث می‌شود روال امور از دستتان خارج نشود. استفاده از صبح‌ها برای فکر کردن از بالا به زندگیتان به شما کمک می‌کند بتوانید اولویت‌بندی‌تان را راحت‌تر انجام داده و خط سیر زندگیتان را مشخص کنید.
کریستین گالیب، مدیر بانک هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار می‌شود. در روزهای هفته اول ورزش می‌کند، کمی کتاب می‌خواند و بعد قبل از درست کردن صبحانه کارهای آن روزش را مرور می‌کند. او می‌گوید این برنامه‌ریزی صبحگاهی باعث می‌شود کنترل بهتری روی روز خود داشته باشد.
۱۱. ایمیل‌هایشان را چک می‌کنند.
بااینکه متخصصین مدیریت زمان اعتقاد دارند تا می‌توانید باید چک کردن ایمیل را کنار بگذارید، اما خیلی از افراد موفق روزشان را با چک کردن ایمیل‌هایشان شروع می‌کنند. خیلی سریع صندوق ایمیل‌های رسیده‌شان را نگاه می‌کنند تا ببینند ایمیل مهمی دریافت کرده‌اند که نیاز به پاسخ فوری داشته باشد یا خیر و ایمیل‌های مهمی که نیاز به باز بودن فکر دارد را در آن زمان می‌فرستند.
بعنوان مثال، گرتچن رابین، نویسنده کتاب “The Happiness Project”، هر روز ساعت ۶ از خواب بیدار می‌شود، درحالیکه خانواده‌اش ساعت ۷ از خواب بیدار می‌شوند. او از این یک ساعت برای چک کردن ایمیل‌هایش، برنامه‌ریزی برای آن روز و خواندن روزنامه و سایت‌های خبری استفاده می‌کند. انجام این کارها در ساعات ابتدای روز به او امکان می‌دهد بهتر تمرکز کند و بتواند بهتر از پس کارهای سخت‌تر آن روز برآید.
۱۲. اخبار روز را می‌خوانند.
افراد موفق، چه از طریق خواندن روزنامه باشد و چه چک کردن وبلاگ‌ها و سایت‌های خبری، عادت دارند قبل از صبحانه از اخبار روز مطلع شوند.
بعنوان مثال، ریاست کمپانی GE، جف ایملت، روزش را با کمی دویدن شروع کرده و بعد کمی روزنامه خوانده و VNBC تماشا می‌کند. دیوید راشف رئیس Virgin America هم از صبح‌های خود برای گوش دادن به خبر ورزشی و خواندن روزنامه استفاده می‌کند.
این باعث می‌شود که وقتی سر کار رسیدند، خیلی خوب از اتفاقاتی که در جهان می‌گذرد مطلع باشند.
منبع: مردمان