بایگانی مطالب خواندنی  جالب..
بایگانی مطالب خواندنی  جالب..

بایگانی مطالب خواندنی جالب..

نکته در مورد کتاب عهد جدید مسیحیان..


۳ نکته در مورد کتاب عهد جدید مسیحیان

۸ دی ۱۳۹۲

49 تصویر دیدنی از مجسمه های برفی

کتاب عهد جدید که به زبان انگلیسی «New Testament» و به زبان عربی «کتاب العهد الجدید» و به زبان فرانسه «le nouveau testament» خوانده می شود عبارت از مجموعه ایست که از قسمت های گوناگون تشکیل یافته که بر سر هم کتاب عهد جدید را ساخته اند.

۱ـ قسمت های مختلف عهد جدید

قسمت های تشکیل دهندۀ مجموعۀ مذکور به شرح ذیل است:

49 تصویر دیدنی از مجسمه های برفی

در این قسمت های نامبرده، چهار انجیل یعنی انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا نسبت به دیگر رسائل از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

آقای دکتر ویلیام میلر مبلغ مشهور مسیحیان در ایران که اهل امریکا بودند در کتابی به نام «مسیحیت چیست» به ترجمه آقای کمال مشیری چنین نوشته اند:

تعداد کتاب هائی که عهد جدید را تشکیل می دهند ۲۷ کتاب است. این کتاب ها به زبان یونانی به وسیلۀ ده نویسنده مختلف در مدت پنجاه سال بعد از مرگ و قیام مسیح به رشتۀ تحریر در آمد.

چهار کتاب اوّل عهد جدید، انجیل نامیده می شوند که به زبان یونانی به معنی مژده یا خبر خوش می باشد. این کتاب ها به وسیلۀ چهار نویسندۀ مختلف نوشته شده اند و هر کدام خود کتاب جداگانه ای در مورد زندگی و تعلیمات عیسی مسیح می باشند.

پنجمین کتاب عهد جدید اعمال رسولان می باشد. این کتاب طرز انتشار و توسعۀ ایمان مسیحی را از اورشلیم تا به روم در مدّت سی سال بعد از مرگ مسیح بیان می نماید. این کتاب مخصوصاً کارهای دونفر از رسولان مسیح یعنی پطرس و پولس را شرح می دهد.

سپس به ۲۱ نامه می رسیم که غالباً توسط پولس رسول و پطرس رسول و یوحنای رسول نوشته شده اند. این نامه ها به گروهای مسیحی بعضی از شهرهای امپراطوری روم یا به افراد نوشته شده اند. در این نامه ها نوشته شده و توضیح داده شده است که مسیحیان چه ایمانی باید داشته باشند و چگونه باید زندگی کنند.

آخرین کتاب که مکاشفه نام دارد رؤیاهائی را که یوحنای رسول دیده بیان می کند. این کتاب نشان می دهد که چه تنبیه هائی در انتظار بی ایمانان است و همچنین پیروزی نهائی عیسی مسیح و جلال ملکوت ابدی خدا را تشریح می نماید.

پس عهد جدید مرکّب از ۲۷ رساله و کتاب بوده که از آن میان چهار بخش اولیه یعنی اناجیل اربعه که در واقع بیانات حضرت عیسی علیه السّلام از طریق شاگردان چهارگانه او متی، مرقس، لوقا و یوحنا می باشد از شأن و اعتبار ویژه ای برخوردارند.

۲ـ کیفیت پیدایش اناجیل

برای اطلاع یافتن از چگونگی و سال تکوّن اناجیل به کتاب «قاموس کتاب مقدّس» مستر هاکس رجوع می کنیم تا وضعیّت موجود شدن اناجیل را دریابیم:

برای اظهار و بیان آنکه کدامیک از اناجیل زودتر نوشته شده رشتۀ عقاید محکم به اینجا می کشد که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظّن قویست که استناد او اطلاعات پطرس رسول بود. پس از آن متی و لوقا نوشته شدند. متی در نوشتن انجیل خود انجیل مرقس و یک نسخۀ دیگر از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً به زبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرارداد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار داد و همان نسخه گفته های مسیح را بکار برد.
(قاموس کتاب مقدس، صفحۀ ۱۱۲)

اما در مورد انجیل یوحنا:

نویسندگان قدیم، انجیل یوحنا را آخرین انجیل می دانستند و کلیسای قرن اوّل عقیدۀ کامل داشت به اینکه این انجیل توسط یوحنای رسول نوشته شده بود.
شهادت اغلب نقادین نیز تألیف آن را به اواخر قرن اوّل نسبت می دهد. در قرن اخیر بعضی نقادین عقیده پیدا کرده اند که انجیل مزبور در اوایل قرن دوّم نوشته شده و نیز معتقدند که مؤلف یوحنای رسول نبوده بلکه یوحنای دیگری موسوم به یوحنای شیخ آن را نوشته است.
(قاموس کتاب مقدس، صفحۀ ۹۶۶)

49 تصویر دیدنی از مجسمه های برفی

پس می توان نتیجه گرفت که:

۱) متی و لوقا انجیل خود را بر اساس مطالب مرقس نوشتند.
۲) منبع اطلاعات مرقس پطرس رسول بود.
۳) پطرس توسط حضرت عیسی مسیح به لقب “شیطان” مفتخر می شود.[ البته بنا بر انجیل متی از این مجموعۀ عهد جدید!]
۴) پطرس تصور می کرد مرقس در خدمت به مسیح ثابت قدم نیست.

با تفاصیل ذکر شده چه اعتمادی به اناجیل می توان داشت؟

مطلب دیگری که فوق العاده حائز اهمیّت است آنکه در چه سالی کتاب عهد جدید مدوّن گردید.

پاسخ مطلب را از کتاب «تاریخ تفکّر» اثر تونی لین و ترجمۀ آقای روبرت آسریان بگیریم:

کلیسای مسیحی تا سال ۵۰۰ میلادی
بین سالهای ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلادی کلیسای مسیحی دچار تغییر های شگفت انگیز ی شد. در سال ۱۰۰ میلادی کلیسا از اقلیت کوچکی تشکیل شده بود که به تناوب تحت آزار و جفا قرار می گرفت. در آن زمان اگرچه اناجیل چهارگانه و رسالات رسولان در کلیساها مورد استفاده قرار می گرفت به شکل مجموعه ای مدوّن جمع آوری نشده و شکل عهد جدید را نگرفته بود.
(تاریخ تفکر مسیحی، صفحۀ ۵)

پس تا سال ۱۰۰ میلادی هم نمی توان شاهد وجود مجموعه ای به نام “عهد جدید” با شکل و کیفیت فعلی شد و هر قسمتی پراکنده و جدا از قسمت های دیگر مورد استفاده قرار می گرفته است.

۳ـ مشخصات و مختصات اناجیل اربعه

چهار انجیل رسمی و مورد قبول مسیحیان هر یک دارای خصوصیّات و ویژگی های انحصاری بوده و از دیگر اناجیل کاملاً متمایز و متفاوتند. به موارد ذیل عنایت فرمائید:

49 تصویر دیدنی از مجسمه های برفی

 

شماره پنج: تحقیقی پیرامون عهد جدید(الف)

 

کتاب عهد جدید که به زبان انگلیسی "New Testament" و به زبان عربی "کتاب العهد الجدید" و به زبان فرانسه "le nouveau testament" خوانده می شود عبارت از مجموعه ایست که از قسمت های گوناگون تشکیل یافته که بر سر هم کتاب عهد جدید را ساخته اند. قسمت های تشکیل دهندۀ مجموعۀ مذکور به شرح ذیل است:

1) انجیل متی

2)انجیل مرقس

3) انجیل لوقا

4)انجیل یوحنا

5)کتاب اعمال رسولان

6)رسالۀ پولس به رومیان

7) رسالۀ پولس به قرنتیان اول

8) رسالۀ پولس به قرنتیان دوم

9) رسالۀ پولس به غلاطیان

10) رسالۀ پولس به اُفسسیان

11) رسالۀ پولس به فیلیپیان

12) رسالۀ پولس به کولسیان

13)رسالۀ پولس به تسالونیکیان اول

14)رسالۀ پولس به تسالونیکیان دوم

15)رسالۀ پولس به تیموتائوس اول

16) رسالۀ پولس به تیموتائوس دوم

17) رسالۀ پولس به تیطُس

18) رسالۀ پولس به فلیمون

19) رسالۀ پولس به عبرانیان

20)رسالۀ یعقوب

21)رسالۀ اوّل پطرس

22)رسالۀ دوّم پطرس

23)رسالۀ اوّل یوحنا

24) رسالۀ دوّم یوحنا

25) رسالۀ سیّم یوحنا

26)رسالۀ یهودا

27)مکاشفۀ یوحنا

در این قسمت های نامبرده چهار انجیل یعنی انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا نسبت به دیگر رسائل از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

آقای دکتر ویلیام میلر مبلغ مشهور مسیحیان در ایران که اهل امریکا بودند در کتابی به نام "مسیحیت چیست" به ترجمه آقای کمال مشیری چنین نوشته اند:

" تعداد کتاب هائی که عهد جدید را تشکیل می دهند 27 کتاب است. این کتاب ها به زبان یونانی بوسیلۀ ده نویسنده مختلف در مدت پنجاه سال بعد از مرگ و قیام مسیح به رشتۀ تحریر در آمد.

چهار کتاب اوّل عهد جدید، انجیل نامیده می شوند که به زبان یونانی به معنی مژده یا خبر خوش می باشد. این کتاب ها بوسیلۀ چهار نویسندۀ مختلف نوشته شده اند و هر کدام خود کتاب جداگانه ای در مورد زندگی و تعلیمات عیسی مسیح می باشند. این اناجیل با یکدیگر تناقضی ندارند بلکه مکمل یکدیگر هستند.

پنجمین کتاب عهد جدید اعمال رسولان می باشد. این کتاب طرز انتشار و توسعۀ ایمان مسیحی را از اورشلیم تا به روم در مدّت سی سال بعد از مرگ مسیح بیان می نماید. این کتاب مخصوصاً کارهای دونفر از رسولان مسیح یعنی پطرس و پولس را شرح می دهد.

سپس به 21 نامه می رسیم که غالباً توسط پولس رسول و پطرس رسول و یوحنای رسول نوشته شده اند. این نامه ها به گروهای مسیحی بعضی از شهرهای امپراطوری روم یا به افراد نوشته شده اند. در این نامه ها نوشته شده و توضیح داده شده است که مسیحیان چه ایمانی باید داشته باشند و چگونه باید زندگی کنند.

آخرین کتاب که مکاشفه نام دارد رؤیاهائی را که یوحنای رسول دیده بیان می کند. این کتاب نشان می دهد که چه تنبیه هائی در انتظار بی ایمانان است و همچنین پیروزی نهائی عیسی مسیح و جلال ملکوت ابدی خدا را تشریح می نماید."

پس عهد جدید مرکّب از 27 رساله و کتاب بوده که از آن میان چهار بخش اولیه یعنی اناجیل اربعه که در واقع بیانات حضرت عیسی علیه السّلام از طریق شاگردان چهارگانه او متی، مرقس، لوقا و یوحنا می باشد از شأن و اعتبار ویژه ای برخوردارند.

نکتۀ قابل توجّهی که در کتاب "مسیحیت چیست" به چشم می خورد آنکه این اناجیل با یکدیگر تناقضی ندارند بلکه مکمل یکدیگر می باشند. صحّت این مدّعا در بحث های آینده روشن خواهد شد.

کیفیت پیدایش اناجیل

برای اطلاع یافتن از چگونگی و سال تکوّن اناجیل به کتاب "قاموس کتاب مقدّس" مستر هاکس رجوع می کنیم تا وضعیّت موجود شدن اناجیل را دریابیم:

" برای اظهار و بیان آنکه کدامیک از اناجیل زودتر نوشته شده رشتۀ عقاید محکم به اینجا  می کشد که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظّن قویست که استناد او اطلاعات پطرس رسول بود. پس از آن متی و لوقا نوشته شدند. متی در نوشتن انجیل خود انجیل مرقس و یک نسخۀ دیگر از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً به زبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرارداد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار داد و همان نسخه گفته های مسیح را بکار برد"(قاموس کتاب مقدس، صفحۀ 112)

اما در مورد انجیل یوحنا:

" نویسندگان قدیم، انجیل یوحنا را آخرین انجیل می دانستند و کلیسای قرن اوّل عقیدۀ کامل داشت به اینکه این انجیل توسط یوحنای رسول نوشته شده بود."

" شهادت اغلب نقادین نیز تألیف آن را به اواخر قرن اوّل نسبت می دهد. در قرن اخیر بعضی نقادین عقیده پیدا کرده اند که انجیل مزبور در اوایل قرن دوّم نوشته شده و نیز معتقدند که مؤلف یوحنای رسول نبوده بلکه یوحنای دیگری موسوم به یوحنای شیخ آن را نوشته است."(قاموس کتاب مقدس، صفحۀ 966)

 

پس:

1)متی و لوقا انجیل خود را بر اساس مطالب مرقس نوشتند.

2)منبع اطلاعات مرقس پطرس رسول بود.

3)پطرس توسط حضرت عیسی مسیح به لقب "شیطان" مفتخر می شود.[ البته بنا بر انجیل متی از این مجموعۀ عهد جدید!]

4)پطرس تصور می کرد مرقس در خدمت به مسیح ثابت قدم نیست.

با تفاصیل ذکر شده چه اعتمادی به اناجیل می توان داشت؟

مطلب دیگری که فوق العاده حائز اهمیّت است آنکه در چه سالی کتاب عهد جدید مدوّن گردید. پاسخ مطلب را از کتاب " تاریخ تفکّر " اثر تونی لین و ترجمۀ آقای روبرت آسریان بگیریم:

" کلیسای مسیحی تا سال 500 میلادی

بین سالهای 100 تا 500 میلادی کلیسای مسیحی دچار تغییر های شگفت انگیز ی شد. در سال 100 میلادی کلیسا از اقلیت کوچکی تشکیل شده بود  که به تناوب تحت آزار و جفا قرار می گرفت. در آن زمان اگرچه اناجیل چهارگانه و رسالات رسولان در کلیساها مورد استفاده قرار می گرفت به شکل مجموعه ای مدوّن جمع آوری نشده و شکل عهد جدید را نگرفته بود." (تاریخ تفکر مسیحی، صفحۀ 5)

پس تا سال 100 میلادی هم نمی توان شاهد وجود مجموعه ای به نام "عهد جدید" با شکل و کیفیت فعلی شد و هر قسمتی پراکنده و جدا از قسمت های دیگر مورد استفاده قرار می گرفته است.

 

مشخصات و مختصات اناجیل اربعه

چهار انجیل رسمی و مورد قبول مسیحیان هر یک دارای خصوصیّات و ویژگی های انحصاری بوده و از دیگر اناجیل کاملاً متمایز و متفاوتند. به موارد ذیل عنایت فرمائید:


انجیل متی

28 باب

1069جمله و 53صفحه

52% مشترک با دیگر اناجیل

انجیل مرقس

16 باب

678جمله و 33صفحه

93% مشترک با دیگر اناجیل

انجیل لوقا

24 باب

1151جمله و 56صفحه

تقریباً 100% مشترک با دیگر اناجیل

انجیل یوحنا

21 باب

878جمله و 43صفحه

فقط 8% مشترک با دیگر اناجیل










شباهت های عیسیِ مسیحیان ...(قسمت پایانی)

  • ایجاد شده توسط maseeh در 23 خرداد 1391
  • دسته بندی ها:

پایان نامه 


قرآن کریم این انحرافات در مورد حضرت عیسی علیه السلام را تصحیح کرد  و مجدداً کل بشریت را به صراط مستقیم دعوت نمود . دوستانمان را به مطالعه دیگر مقالات این سایت من جمله مقاله "عیسی حقیقی" دعوت می کنیم. قرآن کریم این بشارت را می دهد که دین خداوند -توحید حقیقی- در سراسر جهان گسترده خواهد شد .

با ظهور حضرت مهدی علیه السلام حضرت عیسی علیه السلام نیز به امر خداوند از آسمان فرود می آیند و به آن حضرت ملحق می گردند . آن لحظه ی شکوهمند زمانی است که تعصب های جاهلانه دیگر وجود نخواهند داشت و آنان که خود را یهودی خوانند، به همراه آنان که خود را مسیحی خوانند به همراه حضرت عیسی  علیه السلام به حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه اقتدا خواهند نمود و جهان در سایه قوانین الهی یکپارچه و متحد خواهد شد.

 بیایید با قلبهایی پر محبت و اذهانی روشن بواطن نیرنگ آلود تبلیغات دنیای امروز را درک کنیم و صمیمیانه و سخت کوشانه به سوی آن روز زیبا رهسپار شویم .

 

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ

و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگارى کرده بودند، قطعاً گناهانشان را مى‏زدودیم و آنان را به بوستانهاى پر نعمت درمى‏آوردیم. (قرآن کریم، سوره مائدة(5) آیه 65)

شباهت های عیسیِ مسیحیان با دیونیسوس خدای یونانی شر اب...(قسمت نهم)

  • ایجاد شده توسط maseeh در 23 خرداد 1391
  • دسته بندی ها:

 

8- مرگ و رستاخیز دیونیسوس به وسیله نان و شراب که سمبل جسم و خون او بودند جشن گرفته می شد...

            

الف) مراسم عشاء ربانی در عهد جدید و کتب مسیحی

 

انجیل مرقس باب 14، عبارات 22 الی 24 شب آخر زندگانی حضرت عیسی را توصیف می کند و می گوید:

"وچون غذا می خوردند نان را گرفته برکت داده و پاره کرده، به ایشان داد و گفت بگیرید و بخورید که این جسد من است و پیاله ای گرفته، شکر نمود[به شکر آغشته نمود] به ایشان داد و همه از آن آشامیدند و به ایشان گفت: اینست خون من از عهد جدید که در راه بسیار ریخته می شود."

در انجیل لوقا، باب 22 ، عبارت19  و  20  آمده: 

"و نان را گرفته شکر نمود و پاره کرد به ایشان داد گفت اینست جسد من که برای شما داده می شود این را بیاد من بجا آورید و همچنین بعد از شام پیاله را گرفته گفت:  این پیالۀ عهد جدید است در خون من که برای شما ریخته می شود.  بخورید که خون من عیسی مسیح است." 

"من هستم آن نان زنده که از آسمان نازل شد.  اگر کسی از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند و نانی که من عطامی کنم جسم من است که آن را بجهت حیات جهان می‌بخشم 52  پس یهودیان با یکدیگر مخاصمه کرده، می‌گفتند:  چگونه این شخص می‌تواند جسدخود را به ما دهد تا بخوریم؟ 53  عیسی بدیشان گفت:  آمین آمین به شما می‌گویم اگر جسد پسرانسان را نخورید و خون او را ننوشید، در خودحیات ندارید. 54  و هر‌که جسد مرا خورد و خون مرا نوشید، حیات جاودانی دارد و من در روزآخر او را خواهم برخیزانید. 55  زیرا که جسد من، خوردنی حقیقی و خون من، آشامیدنی حقیقی است. 56  پس هر‌که جسد مرا می‌خورد و خون مرا می‌نوشد، در من می‌ماند و من در او. 57  چنانکه پدر زنده مرا فرستاد و من به پدر زنده هستم، همچنین کسی‌که مرا بخورد او نیز به من زنده می‌شود. 58  این است نانی که از آسمان نازل شد، نه همچنان‌که پدران شما من را خوردند و مردند؛ بلکه هر‌که این نان را بخورد تا به ابد زنده ماند. 59 " ( انجیل یوحنا،‌، باب ششم،‌عبارت 51) 

 

  

 

در رسالۀ اول پولس به قرنتیان، باب 10، 17-15

"به خردمندان سخن می گویم خود حکم کنید بر آنچه می گویم. پیالۀ برکت که آن را تبرّک می خوانید آیا شراکت در خون مسیح نیست و نانی را که پاره می کنید آیا شراکت در بدن مسیح نِی. زیرا که ما بسیاریم، یک تن می باشیم چون که همه از یک نان قسمت می یابیم. "

ویلیام میلر مبلغ معروف امریکایی مسیحیت در ایران در کتاب "تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران" صفحه 42 نوشته است:

" آیین دیگری را که مسیح برقرار فرمود عشای ربانی میباشد که عبارت است از غذایی که افراد مجمع در آن شرکت مینمایند... در این عشاء نان به منزله جسم مصلوب مسیح در راه نجات ما میباشد و پیاله نشانه ریختن خون وی می باشد.... مسیحیان بتوسط شرکت در این غذا بستگی خود را به مسیح اظهار میدارند."  

در کتاب مسیحیت اثر هاردی کاکس مساله این گونه مطرح گردیده است: " عشاء ربانی که گاهی مجلس سپاسگزاری یا شام خداوند خوانده می شود آیین یا حکم دیگری است که تقریبا تمام کلیساهای مختلف مسیحی در آن سهیم اند. این مراسم از " شام آخر" مشهور عیسی ریشه می گیرد؛ شامی که عیسی مسیح با شاگردانش در اورشلیم در آن شبی خورد که یهودای اسخر یوطی به وی خیانت کرد و او در روی کوه زیتون دستگیر شد... به هرحال او در حال خوردن نان و شراب با شاگردانش به این عناصر به عنوان بدن و خونش اشاره کرد و به پیروانش آموزش داد که شکستن نان و نوشیدن شراب را به همین طریق به یاد بود او ادامه دهند." (مسیحیت ، هاردی کاکس ترجمه سلیمانی اردستانی صفحات 4-113  )

"کلیسای اولیه معتقد بود که نان یادآور جسم و شراب یادآور خون عیسی است ولی از قرن نهم میلادی برخی از مربیان معتقد شدند که نان حقیقتاً مبدل به مادۀ حقیقی جسم مسیح می گردد و در سال 1215 میلادی جزء ایمان و دیانت مسیحیت واقع شد."[ پس واقعا اعتقاد دارند که جسم و خون خدارا می خورند!!!] (تاریخ کلیسا، جان الدر، چاپ بروخیم، 1947، صفحۀ 59)

 

ب) ابطال این خرافات در قرآن کریم

 

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ کَثِیرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِیلِ

ای اهل کتاب ، به ناحق در دین خویش غلو مکنید ، و از خواهشهای آن ، مردمی که از پیش گمراه شده بودند و بسیاری را گمراه کردند و خود از راه راست منحرف شدند پیروی مکنید .( قرآن کریم؛ سورۀ مائده(5) ، آیه 77)

 

علامه نوری می گوید:عشاء ربانی همان شرکت جستن و سهیم شدن افراد در گوشت و یا خون شیء مقدس همان آئین توتمی است که قبل از شیوع مسیحیت در اروپا، میان بت پرستان و مشرکین اروپائی رواج کامل داشت( اسلام و عقاید بشری، صفحۀ 451، چاپ فراهانی 1346)

همانطور که قبلا متذکر شدیم اساسا قرآن مجید حضرت عیسی علیه السلام را پیامبر خداوند می داند و مصلوب شدن آن حضرت را رد می کند . بر اساس آموزه های اسلامی حضرت عیسی علیه السلام در حال  حاضر زنده و در انتظار ظهور حضرت مهدی علیه السلام می باشند. همچنین شراب از دیدگاه همه انبیاء علیهم السلام همواره پلید و حرام بوده است.

تأمل برانگیز است که چگونه انسان عاقل متمدن می تواند قائل به این باشد که خدا خون دارد و شراب نجس خون خداست و آن را می خورد یا  اینکه خدا جسم دارد و بعد جسم خدا را می خورد!!! امروزه بشریت متفقاً انسان های آدم خوار را فاقد عقل و تمدن می داند آیا سزاوار نیست آنانی که بر این باورند که جسم و خون خدایشان را می خورند در مورد عقل و تمدن خود بیاندیشند؟!!!

ادامه دارد...

شباهت های عیسیِ مسیحیان با دیونیسوس خدای یونانی شر اب...(قسمت هشتم)

  • ایجاد شده توسط maseeh در 23 خرداد 1391
  • دسته بندی ها:

 

7- دیونیسوس بعد از مرگش سه روز در جهنم ظهور کرد سپس در روز سوم زنده شد و عروج کرد .

 

 

الف) اسناد بودن عیسیِ مسیحیان در خاک یعنی به تعبیر آنها بودن خدا و پسر خدا در جهنم زیر خاک  و عروج او پس از دو یا سه روز در عهد جدید

"زیرا همچنانکه یونس سه شبانه‌روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه‌روز در شکم زمین خواهد بود."(متی، باب 12، عبارت 40)

"آنگاه ایشان را تعلیم دادن آغاز کرد که لازم است پسر انسان بسیار زحمت کشد و ازمشایخ و روسای کهنه و کاتبان رد شود و کشته شده، بعد از سه روز برخیزد." (مرقس، باب 8، عبارت 31)

 

 "و چون ایشان در جلیل می‌گشتند، عیسی بدیشان گفت: «پسر انسان بدست مردم تسلیم کرده خواهد شد،  و او را خواهند کشت و درروز سوم خواهد برخاستپس بسیار محزون شدند." (متی، باب 17، عبارات 22 و 23)

 

"که اینک به اورشلیم می‌رویم و پسر انسان به‌دست روسای کهنه وکاتبان تسلیم شود و بر وی فتوای قتل دهند و اورا به امتها سپارند،  و بر وی سخریه نموده، تازیانه‌اش زنند و آب دهان بر وی افکنده، او راخواهند کشت و روز سوم خواهد برخاست." (مرقس، باب 10، عبارات 33 و 34)

 

 

در مورد اختلاف در تعداد روزهای در زیر خاک بودن عیسی مسیحیان به مقاله " ناگفته هایی از عید پاک " رجوع شود.

 

ب)بیان حقیقت درباره عروج حضرت عیسی علیه السلام پیش از مرگ ایشان (که  مرگ آن حضرت هنوز به وقوع نپیوسته است) در قرآن کریم

 

 

وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا . بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ  وَ کاَنَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا

و گفته ایشان که: «ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم»، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که در باره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شده‏اند و هیچ علمى بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروى مى‏کنند، و یقیناً او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوى خود فرا بُرد، و خدا توانا و حکیم است. (قرآن کریم، سوره نساء (4) ، آیات 157و 158)

 

برای توضیحات بیشتر به مقاله "رجعت ثانی حضرت عیسی علیه السلام"  و عروج حضرت عیسی علیه السلام و معراج حضرت محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین رجوع فرمائید.


شباهت های عیسیِ مسیحیان با دیونیسوس خدای یونانی شر اب...(قسمت هفتم)

  • ایجاد شده توسط maseeh در 23 خرداد 1391
  • دسته بندی ها:

6- دیونیسوس به عنوان قربانی برای گناهان دنیا مُرد .

      

 

الف) اسناد فِدا در عهد جدید

 

از قول حضرت عیسی مسیح علیه السلام نقل شده است:

"زیرا که این است خون من درعهد جدید که در راه بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته می شود." (انجیل متی، باب 26، عبارت 28)

"چنانکه پسر انسان نیامدتا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند و جان خود رادر راه بسیاری فدا سازد. "(متی، باب 20، عبارت 28 و مرقس، باب 10، عبارت 45)

"و از عیسی مسیح که شاهد امین ونخست زاده از مردگان و رئیس پادشاهان جهان است. مر او را که ما را محبت می‌نماید و ما را ازگناهان ما به خون خود شست."(مکاشفات یوحنا، باب 1، عبارت 5)

"لکن خدا محبت خود را بر ما ثابت می کند از اینکه هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مرد. "(رسالۀ پولس به رومیان، باب پنجم،شمارۀ 8)

 

ب) ابطال این باور در قرآن مجید و بیان نحوه آمرزیده شدن

بنا بر دیدگاه قرآنی حضرت عیسی علیه السلام کشته نشدند بلکه خداوند ایشان را بالا برد. در این زمینه دوستانمان را به مطالعه مقالات "عروج حضرت عیسی علیه السلام" و "معراج حضرت محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین"دعوت می کنیم.


وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا . بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ  وَ کاَنَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا

و گفته ایشان که: «ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم»، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که در باره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شده‏اند و هیچ علمى بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروى مى‏کنند، و یقیناً او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوى خود فرا بُرد، و خدا توانا و حکیم است. (قرآن کریم، سوره نساء (4) ، آیات 157و 158)


از سوی دیگر بنا بر دیدگاه قرآنی هیچ کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد:


مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى...  

هر که هدایت شود به سود خود هدایت شده و هر که گمراه گردد به زیان خودگمراه شده است و هیچ کس بار دیگری را بر ندارد ... (قرآن کریم؛ سورۀ اسراء(17) ، آیه 15)

کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ

هر کس در گرو کاریست که کرده است.(قرآن کریم؛ سورۀ مدثر(74) ، آیه 38)


اما شفاعت مقوله ایست کاملاً متفاوت. اگر خداوند بخواهد شفاعت برخی از برگزیدگانش را در مورد بندگانی که احتمالاً خطایی مرتکب شده اند لیکن ولایت محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین را با جان و دل پذیرفته اند  می پذیرد:


...من ذالذی یشفع عنده الا باذنه...

...کیست که در پیشگاه او جز به اذن او شفاعت کند...(قرآن کریم؛ سوره بقره(2)، آیه 255)

روایت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ...و سوگند به آن کسی که جان من در قبضۀ قدرت اوست، هیچ بنده ای از عملش سود نمی برد، مگر این که به حقّ ما معرفت داشته باشد.(بحار الانوار ج27، ص90، ح45. ).

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در تفسیر قول خدای عز و جل «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ » «سخنان پاکیزه به سوى او بالا مى‏رود و کردار شایسته، آن را بالا برد»  (سوره فاطر(35)، آیه 10) فرمودند : ولایت ما اهل بیت است، و به دست خود اشاره به سینه‏ شان نموده و فرمودند: هر که ولایت ما را نداشته باشد خدا عملى از او بالا نبرد.( الکافی ج‏ص  430 )

 

شباهت های عیسیِ مسیحیان با دیونیسوس خدای یونانی شر اب...(قسمت ششم)

  • ایجاد شده توسط maseeh در 23 خرداد 1391
  • دسته بندی ها:

5-    دیونیسوس به صورت معجزه آسایی در یک جشن عروسی آب را به شراب تبدیل کرد

 

الف) تبدیل کردن آب به شراب از سوی عیسی مسیحیان به نقل از اناجیل

 و در روز سوم، در قانای جلیل عروسی بودو مادر عیسی در آنجا بود. و عیسی وشاگردانش را نیز به عروسی دعوت کردند. وچون شراب تمام شد، مادر عیسی بدو گفت:شراب ندارند. عیسی به وی گفت:ای زن مرابا تو چه‌کار است؟ ساعت من هنوز نرسیده است. مادرش به نوکران گفت:هر‌چه به شماگوید بکنید.و در آنجا شش قدح سنگی برحسب تطهیریهود نهاده بودند که هر یک گنجایش دو یا سه کیل داشت.عیسی بدیشان گفت: قدحها را ازآب پر کنید. و آنها را لبریز کردند. . پس بدیشان گفت:الان بردارید و به نزد رئیس مجلس ببرید. پس بردند؛  و چون رئیس مجلس آن آب را که شراب گردیده بود، بچشید و ندانست که از کجااست، لیکن نوکرانی که آب را کشیده بودند، می‌دانستند، رئیس مجلس داماد را مخاطب ساخته، بدو گفت: هرکسی شراب خوب رااول می‌آورد و چون مست شدند، بدتر از آن. لیکن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتی؟و این ابتدای معجزاتی است که از عیسی درقانای جلیل صادر گشت و جلال خود را ظاهرکرد و شاگردانش به او ایمان آوردند.  (انجیل یوحنا، باب 2، عبارات 1 الی11)

 

ب) ابطال این تحریف و سند قرآنی و روایی از حرمت شراب

 

یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ... (قرآن کریم؛ سوره بقره (2)، آیه 219)

تو را از شراب و قمار مى‏پرسند. بگو: در آن دو گناهى کبیره است...

قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبىّ‏َِ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنها وَ مَا بَطَنَ وَ الْاثْمَ و...

بگو: « اینست و جز این نیست که پروردگار من حرام کرده است فواحش را، چه آشکار باشد چه پنهان، و گناه را و ... (قرآن کریم؛‌سوره اعراف (7) آیه 33)

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. انَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ  (قرآن کریم؛ سوره مائده(5) آیه  90 و 91)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، شراب و قمار و بتها و گروبندى با تیرها پلیدى و کار شیطان است، از آن اجتناب کنید تا رستگار شوید. شیطان مى‏خواهد با شراب و قمار میان شما کینه و دشمنى افکند و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد، پس آیا دست بردار هستید؟


پیشتر هم روایاتی را نقل کردیم که در آنها اشاره شده بود که شراب در شریعت تمامی انبیاء الهی حرام بوده است. اینک به چند نمونه از روایات معصومین علیهم السلام در مورد تحریم شراب در اسلام اشاره می کنیم:


مسعدة بن زیاد از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرده که رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر کس در یکى از رگهایش چیزى اندک از آنچه بسیارش مست میکند داخل سازد، خداوند عزیز آن رگ را به سیصد و شصت نوع عذاب شکنجه خواهد کرد.(ثواب الاعمال، ترجمه غفارى، ص 556)


و نقل شده است که پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرمودند: بحق آن که مرا بحق برانگیزانیده است شارب الخمر تشنه میمیرد و در قبر تشنه است و روز قیامت تشنه برانگیخته مى‏شود و فریاد میکند وا عطشاه واى از تشنگى هزار سال. پس او را آبى میدهند مانند مس گداخته که رویها را بریان میکند بد آشامیدنیست و بد مکانیست پس روی او پخته مى‏شود و دندانها و چشمهاى او در آن ظرف میریزد پس او را چاره نیست از آشامیدن آن پس گداخته مى‏شود آن چه در شکم او است‏. (کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار ص 135 )


نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: به آن که مرا بحق به پیغمبرى برانگیزانید نیاشامد خمر را مگر ملعون در توریة و انجیل و زبور و فرقان  (کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار  ص   140)


نقل شده است از امام صادق علیه السلام پرسیدند: براى چه خداوند خمر را حرام کرد که لذّتى بالاتر از آن نیست؟ امام صادق فرمودند: آن را ممنوع کرد چون أمّ الخبائث است، و رأس هر بدى، زیرا بر شارب خمر (مست) لحظه‏اى مى‏آید که عقل از او گرفته شده و خدایش را نمى‏شناسد، و دست خود به هر معصیت و گناه آلوده مى‏سازد حتّى از هتک حرمت محارم نیز ابایى ندارد، و زمام و مهار فرد مست بدست شیطان است، اگر او را فرمان به سجده بتها نماید همان کند،و هر کجا که او را بکشد اطاعت مى‏کند. (احتجاج، ترجمه جعفرى ج‏2 ص 237    )


نقل شده است فردی از امام صادق علیه السلام درباره مردی پرسید که بیماری بواسیر سختی داشت و برایش دارویی تجویز کرده بودند که شراب داشت و گفت او قصد لذت ندارد و صرفا قصد درمان دارد. حضرت به او فرمودند که نباید حتی جرعه ای از آن را بخورد. برای آنکه حرام است و خداوند متعال در چیزی که حرام کرده است شفا و دوا قرار نداده است. (از بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار  ج‏59ص86)


در روایت دیگری نقل شده است که زنی به امام صادق علیه السلام عرض کرد که برای بیماری اش شراب تجویز کرده اند و از ایشان پرسید که آیا می تواند آن را بنوشد. حضرت به او فرمودند که من به تو اجازه قطره ای از آن را ندهم و یک قطره از آن نچش که زمانی که جانت به گلو رسید پشیمان می شوی. (از بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارص  ج‏59 ص 88 )


   از فضل بن شاذان نقل شده است که گفت از حضرت رضا علیه السلام شنیدم که فرمودند: چون سر مبارک حسین بن على علیه السلام را به شام بردند یزید لعنه الله علیه دستور داد که آن سر را در مجلسش گذاشتند و سفره غذا را گسترانیدند. آن ملعون با اصحاب خود شروع کردند به طعام خوردن و آبجو (فقاع) خوردند. پس از فراغت دستور داد آن سر مبارک را در میان طشتى گذاشتند و در زیر تخت او گذاشتند و بر روى تخت سفره شطرنج پهن کردند و آن ملعون نشست به شطرنج بازى کردن و نام حسین و پدر بزرگوارش علیهما السلام و جد امجدش صلی الله علیه و آله را می برد و سخریه و استهزا به ایشان می نمود و چون بر حریف خود در قمار  غالب مى‏آمد سه مرتبه آبجو (فقاع) میخورد پس از آن باقیمانده آن را در پهلوى طشت بر روى زمین می ریخت. پس هر کسى که از شیعیان ما باشد باید از آبجو(فقاع) خوردن و شطرنج بازى کردن دورى کند و هر کس آبجو(فقاع) یا شطرنج ببیند باید حسین  علیه السلام را یاد کند و یزید و آل زیاد را لعنت کند و اگر چنین کرد حقتعالى گناهان او را محو کند اگر چه به عدد ستارها باشد. (عیون أخبار الرضا علیه السلام  ج‏ص 22)

 

قابل تذکر است که هنوز برخی از فرقه های اهل کتاب هر چند خود نیز تحریف شده هستند، مانند فرقه مورمون ها Mormons و اِی میش ها Amish ی مسیحیت، احکامی در مورد تحریم شراب دارند. فرقه هایی از مسیحیت که مشروبات الکی را را حرام می دانند به تحریم گرایان Prohibitionists مشهورند:‌


"تحریم گرایانی  چون استفن رینولدز Stephen Reynolds و جک ون ایمپ Jack Van Impe بر این باورند که عهدین Bibleاز نوشیدن الکل منع می کند، و عده ای معتقدند که اشاره ای که به مصرف به اصطلاح شراب برای مصارف پزشکی  در تیموتی 1 5:23 شده است اشاره ای ست به آب انگور تخمیر نشده. آنها معتقدند که وا‍ژه های استفاده شده برای نوشیدنی های الکلی در عهدین می تواند بر انواع غیر الکلی مثل آب انگور تخمیر نشده هم دلالت کند و به این دلیل بافت متن می بایست تعیین کند که کدام معنا مورد نظر است. در متونی که در آنها دیدی منفی نسبت به نوشیدنی ها وجود دارد تحریم گرایان آنها را نوشیدنی های الکلی می دانند و آنجا که به نوشیدنی ها دیدی مثبت وجود دارد معتقدند  اشاره به نوشیدنی های غیر الکلی می باشد. تحریم گرایان  ترجمه کنندگان عهدین را نیز متهم می کنند به ارائه ی تمایل و سوگیری به سمت الکل که معنای متون اصلی را تیره و تاریک و مبهم می سازد." ( دائره المعارف ویکی پدیای انگلیسی English Wikipedia)

ادامه دارد...

طبقه: رو در رو

صفحات منتشر شده در این دسته بندی:

ط

داستـان پـرورش اعتـماد در روزگار بی‌اعتـمادی...



داستـان پـرورش اعتـماد در روزگار بی‌اعتـمادی...



یه روز که داشت سوار مترو میشد نزدیک در ورودی، یه تابلو توجهش رو جلب کرد: "این مغازه واگذار می‌شود" ... خودش بود! تمام چیزی که لازم داشت همین بود! ترکیب کار تو ذهنش، خیلی شفاف و روشن شکل گرفته بود.
مغازه کوچک دم در ورودی مترو
چایی شیرین و ساندویچ نون و پنیر تو ظرف یکبار مصرف که سرپایی هم میشد خوردش.
بله کارها ردیف شده بود. اجاره مغازه که رسمی شد لوازم رو مستقر کرد و شروع کرد به کار.
تابلو زد: "صبحانه علی آقا"، مردم هم از همون روز اول استقبال خوبی نشون دادن.
یه چایی داغ و خوشمزه و خوش طعم با نون سنگک و پنیر تبریز. ظرف ٣ یا ٤ دقیقه یه صبحانه خوب می‌خوری، قیمت هم مناسب بود.
آقا چند روزی نگذشت که جلوی در مغازه به اون کوچیکی "صف" می‌بستن! گاهی ١٠ - ١٥ نفر تو صف بودن. به قول امروزی‌ها؛ بیزینس عالی ... توپ! مردم راضی، "علی آقا" هم خوشحال.
تا حالا شنیدین یکی از بس کارش خوب باشه مردمو کلافه کنه؟!
"ای داد و بیداد، حالا چیکار کنم؟ این جاشو نخونده بودم!!!"
می‌دونین چی شده بود؟ خوب صبحانه علی آقا کارش گرفته بود، متقاضی زیاد بود و صف گاهی طولانی میشد و اون ته صفی‌ها کفرشون در میومد تا نوبتشون بشه. تقریبا یه عده این قدر معطل می‌شدن که قید صبحونه علی آقا رو می‌زدن و دلخور، سر صبحی گشنه، تو صف وایستاده، صبحانه نخورده، ول می‌کردن و می‌رفتن!
شهرت خوبی که بهم زده بود داشت لطمه می‌دید ... "چیکار کنم؟" به هر راهی بگین زد؛
یه شاگرد گرفت (تو جا به اون تنگی) که چایی‌ها رو ریخته و آماده داشته باشه.
یه بسته‌بندی سفارش داد که یه چایی و یه ساندویچ باهم توش بود که حملش راحت بشه.
قیمتاشو آورد پایین‌تر که واسه مردم بصرفه‌تر باشه ... ولی مشکل صف و معطلی داشت جدی جدی شاخ میشد.
"اینطوری نمیشه ... باید هرطور شده از شر این مشکل خلاص شم وگرنه اسممو عوض می‌کنم". خیلی فکر کرد.
روز و شب داشت مرور می‌کرد که چه کاری رو می‌تونه سریع‌تر انجام بده؟ ولی دیگه از این سریع‌تر نمیشد تا این که ...
یه روز شروع کرد وقت گرفتن که از اول رسیدن مشتری تا رفتنش، هر کاری متوسط چقدر طول می‌کشه؟
سلام و احوالپرسی ٥ ثانیه
گرفتن سفارش مشتری ١٠ ثانیه
تحویل سفارش مشتری و بسته بندی ١٥ ثانیه
گرفتن پول و دادن بقیه پول مشتری ٢٥ ثانیه ... !!!
نتیجه‌گیری مهم سوم: "صبر کن ببینم! یعنی تقریبا نصف وقت من با هر مشتری سر پول دادن میره؟ یعنی اگه یه راهی پیدا کنم که مشکل پول دادن، بقیه پول، پول خورد و ... رو حل کنم دو برابر سریع‌تر می‌فروشم؟ و صف دو برابر سریع‌تر جلو میره؟ خوب اگه اینجوری یاشه، هیچکس دلخور نمی‌ذاره بره. عالی میشه!"
"خوب چیکار کنم؟ کوپنی‌اش کنم؟ اول ماه به هر کی کوپن بدم؟ ... نه بابا، کسی وقت این کارا رو نداره. چوب خط بزنم و آخر ماه ار هر کی پول بگیرم؟ نه جانم، اینم که صرف نمی‌کنه، کافیه چند نفر نیان تسویه کنن، مگه من چقدر سود دارم؟ آخه این روزا به هیچکی هم که نمیشه اعتماد کرد ..."
"صبر کن ببینم ... چرا نمیشه؟ ... عجب فکر بکری! ... آخ جااااااان، پیدا کردم!"
"اعتماد" کردن به مشتری در روزگار بی‌اعتمادی!"
فرداش "علی آقا" رفت بانک و چند دسته اسکناس ١٠٠ و ٢٠٠ و ٥٠٠ تومنی گرفت، دو تا جعبه درست کرد و توی هر کدوم مقداری از اون اسکناس‌ها رو گذاشت. جعبه‌های پول خرد رو گذاشت یه قدری اونورتر، کنار گیشه‌ای که چایی و ساندویچ رو تحویل می‌داد. تصمیم خودشو گرفته بود. با خودش می‌گفت: "من که دزدی نکردم و پولم حلاله ... ملت هم که با من پدرکشتگی ندارن که پولمو بخورن ... پس اگه من بهشون اعتماد کنم کار خطایی نیست، تازه اگر صدی چند نفر هم پول ندن ایرادی نداره خودم هم اگه روزی یکی دو نفر بیان و چایی مجانی بخوان که بهشون میدم پس چه فرقی می‌کنه؟"
لحظه بزرگ ... مشتری اول اومد:
سلام علی آقا صبح به خیر!
سلام عزیز جان خوب هستین انشاالله؟
بله، سلامت باشین.
یه چایی شیرین، یه نون پنیر؟
آره جونم.
میشه ٤٠٠ تومن، بفرمایین ... قابلی هم نداره.
چشم، الان تقدیم می‌کنم ... (جیب‌هاشو می‌گرده، کیفشو بیرون میاره ...) الان تقدیم می‌کنم.
لازم نیست عجله کنی جونم، یه جعبه اونجا گذاشتم، پول خورد هم توش هست، لطفا خودت پولتو بریز اون تو، باقیشو بردار و برو به سلامت، روز خوبی داشته باشی.
شوخی می‌کنی؟ دستم انداختی؟
نه جون داداش خودت برو ببین.
(مشتری اول با ناباوری رفت سمت جعبه و ...)
مشتری دومی:
سلام علی آقا
سلام خانم بفرمایین؟
یه چایی ٢ تا نون پنیر لطفا
چشم ...
چند روز اول تا مردم بفهمند که "علی آقا" چه تغییر مهم و جالبی در کارش داده یه کم طول کشید. حتی بعضیا بیشتر از معمول طول دادن تا مطمئن بشن که درست فهمیده‌اند.
ولی از روز سوم و چهارم مردم اصلا میومدن که خودشون به چشم خودشون این پدیده عجیب غریبو ببینن و اصلا از این نون و پنیر و چایی شیرین بخورن تا باورشون بشه.
از همه مهم‌تر این بود که "علی آقا" چاره کارو پیدا کرده بود. فکرش واقعا درست کار کرده بود و صف تقریبا دو برابر سریع‌تر جلو می‌رفت.
فروش علی آقا دو برابر شد و سودش بیشتر از دو برابر! بگو چرا؟
خوب معلومه! این روزها ١٠٠ تومن پولی نیست. خیلی‌ها از این که علی آقا به مشتری‌هاش این قدر احترام گذاشته بود و بهشون اعتماد کرده بود که پولشون رو خودشون بدن و بقیه‌اش رو هم خودشون بردارن این قدر خوششون اومده بود که اصلا قید بقیه ١٠٠ تومن رو می‌زدن و دستخوش و انعام می‌ذاشتن و می‌رفتن. این سود خالص بود و کم هم نبود!
هیچکس "علی آقا" رو از این خوشحال‌تر و شادتر ندیده بود.
مشتری‌ها هم، همه از دم، روزشون رو با یک اتفاق ساده دلپذیر شروع می‌کردن. بعدها داستان‌های زیادی دهان به دهان شد که چقدر مشتری‌های علی آقا در طول روزشون برخوردهای بهتری با مردم دیگه داشته‌اند و دلیلش یک آغاز خوب با "علی آقا" و اعتماد و روی خوش او بود.

  


راه هایی برای بهبـود روابـط با دیگـران



راه هایی برای بهبـود روابـط با دیگـران


همه انسان ها در زندگی خود با افرادی در ارتباط هستند. بعضی از این روابط چندان در حد خوبی نیستند، بعضی دیگر خوب، متوسط، هیجان انگیز، پرتنش، عاشقانه و ... هستند. با این حال، چیزی که بسیار قطعی است، این است که داشتن روابط عالی نقش موثری را در شادی فرد ایفا می کند. برای اینکه مطمئن باشید روابطتان با دیگران در بهترین حالت ممکن قرار دارد، دانستن نکاتی برای بهتر شدن این روابط بسیار ضروری است.

بارها شنیده ایم افرادی که عاشق هستند مبتلا به سرماخوردگی نمی شوند. علتش این است افرادی که در یک رابطه عاشقانه هستند، می توانند تلخ ترین اتفاقات زندگیشان را به شادی تبدیل کنند. داشتن روابط عالی، کیفیت زندگی فرد را ارتقا می دهد. بنابراین بسیار مهم است یاد بگیریم چه عواملی فرد را تبدیل به دوستی خوب می کند و یاد بگیریم که چطور خودمان می توانیم چنین دوست خوبی باشیم.
روابط سالم، واقعا می توانند وضعیت ذهنی، احساسی و حتی فیزیکی فرد را ارتقا دهند، درحالیکه روابط ناسالم و روابط مسموم و خطرناک، فرد را به سمت ناامیدی، غم و افسردگی سوق می دهند. باید تلاش کنید و با صرف زمانی بسیار در بررسی صفات اخلاقی افرادی که از آن ها به عنوان دوستان خوب یاد می کنید، ویژگی های مثبتشان را شناسایی و همان ویژگی ها را در خودتان نیز تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر در میان دوستانتان وفاداری ویژگی مهمی محسوب می شود شما هم باید این ویژگی را در خودتان ایجاد یا تقویت کنید و وفاداریتان را به آن ها ثابت کنید. وافراد دیگری هم که با شما در ارتباط هستند وقتی چنین ویژگی ای را در شما می بینند مایل هستند همانطور که شما در ارتباط با آن ها وفادار هستید نسبت به شما وفادار باشند. این یک وضعیت برد برد است که در آن هر دو سوی رابطه برنده هستند.


ده نکته عالی ای که برای داشتن روابطی خوب در ادامه معرفی می شوند، کمک می کنند تا کیفیت رابطه تان را با دیگران ارتقا دهید. مهم نیست خواهان ارتقای کیفیت چه نوع رابطه ای هستید، این نکات کمک می کنند تا هر نوع رابطه ای اعم از روابط دوستی، روابط میان خواهر و برادر و یا روابط عاشقانه بهتر شوند. به خاطر داشته باشید برای اینکه این نکات به کیفیت روابطتان کمک کنند دو کار باید انجام دهید، اول اینکه خودتان را در نظر بگیرید و ببینید چطور می توانید این نکات را در خودتان پرورش دهید و دوم اینکه از آن ها برای رشد فردی خودتان استفاده کنید:


1. مشخص کنید چه کسانی دوست شما هستند.
افرادی را که می شناسید به دسته های مختلفی از جمله "خانواده"، "دوستان صمیمی"، "آشنایان" و "همکاران" تقسیم کنید. مشخص کردن اینکه چه کسانی دوست شما هستند واینکه افراد پیرامونتان به چه گروهی تعلق دارند کمکتان می کند تا مدت زمانی را که لازم است به آن ها اختصاص دهید، تعیین کنید. این امر کمک می کند راحت تر مشخص کنید برای وقت گذراندن با افراد، چه کسی در اولویت قرار دارد و به این طریق دیگر وقتتان را صرف افرادی که با آن ها خیلی مایل به برقراری ارتباط نیستید، نمی کنید.

2. رفتار خود ر اصلاح کنید.
اگر از آن دسته از افرادی هستید که در دقیقه نود، قرار خود را با دوستانتان به هم می زنید و یا بیشتر مواقع دیر سر قرارتان می رسید، همین حالا دست از این رفتار بردارید. وفا نکردن به تعهداتتان به دیگران ثابت می کند که برای آن ها یا زمانشان ارزشی قائل نیستید.

3. با دیگران صادق باشید و در عین حال موجب رنجششان نشوید.
برای اینکه در مناسبتی شرکت نکنید متوصل به دروغ نشوید. به دوستانتان بگویید نمی خواهید در مراسم شرکت کنید و دلیلتان را هم بگویید. اگر فکر می کنید ممکن است از شنیدن حقیقت ناراحت شوند با مهربانی و ملاحظه با آن ها صحبت کنید و حقیقت را بگویید اما هرگز دروغ نگویید.

4. تلاش نکنید که همه را از خود راضی نگه دارید.
همه ما افراد زیادی را می شناسیم که سعی می کنند در برابر تک تک افرادی که در زندگیشان هستند همانی باشند که آن ها می خواهند و همیشه از این تلاش یک نتیجه حاصل می شود و آن این است که این همه تلاش جوابی در پی ندارد. کسانی دوست واقعی شما هستند که شما را به خاطر آنچه که هستید دوست دارند و کسانی که تائیدتان نمی کنند یا دوستتان ندارند دوست واقعی تان نیستند و مطمئنا دوست ندارید این گروه از افراد در زندگیتان حضور داشته باشند، پس بیهوده تلاش نکنید.

5. درمورد زندگی خصوصی دیگران صحبت و غیبت نکنید
ممکن است اجتناب از این مورد در میان همکاران دشوار باشد اما برای داشتن محیط کاری ای عاری از استرس، موردی بسیار ضروری است. صحبت نکردن در مورد زندگی دیگران، موجب می شود انرژی تان برای صحبت کردن درمورد مسائل مهم با دوستان و کسانی که دوستشان دارید حفظ شود. به عبارت دیگر در مورد دیگران و زندگیشان همیشه به گونه ای صحبت کنید که انگار در حضورتان هستند و گفته هایتان موجب رنجششان نمی شود.

6. بخشنده و بزرگوار باشید.
دیگر این سخن کلیشه ای شده است اما واقعیت همین است: با دیگران همانگونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. هیچ چیز به اندازه اجرای همین نکته موجب نمی شود که دیگران شما را مورد ستایش خود قرار دهند.

7. گوش کنید، گوش کنید و باز هم گوش کنید
گاهی اوقات گوش دادن تنها کاری است که می توان انجام داد. دوستانتان همیشه به دنبال این نیستند که برای مشکلشان به سرعت راه حلی بیابید بلکه شاید تنها بخواهند شما را در چیزی سهیم کنند. حتی اگر به دنبال توصیه شما هستند، ابتدا با دقت کامل و بدون قطع صحبتشان به آن ها گوش دهید و بعد نظرتان را بگویید.

8. همانقدر که دریافت می کنید، بدهید.
اگر دوستانتان دائما شما را دعوت می کنند (یا شما مرتبا خودتان را به مجالس آن ها دعوت می کنید!) تعادل را برقرار کنید و خودتان را میزبان یک رویداد کنید. در این حالت دوستانتان می بینند که شما هم تعادل را حفظ کرده اید و به این جهت شما را مورد احترام خود قرار می دهند.

9. صحبت کنید
اگر چیزی موجب آزارتان می شود، دوست یا شریک زندگیتان را مطلع کنید. این کار را بدون اهانت کردن یا فریاد کشیدن انجام دهید. برای بیان چنین موضوعاتی می توانید اینطور آغاز کنید: "خیلی دوستت دارم و برای رابطمون خیلی ارزش قائل هستم و به همین خاطر خواستم بدونی مساله ای هست که باعث رنجشم شده". و بعد با احترام و آرامش درمورد آن مساله صحبت کنید و نظرتان را برای برطرف کردن مشکل با وی درمیان بگذارید. این کار را در آرامش انجام دهید. دوست یا شریکتان ممکن است در ابتدا ناراحت شود اما اگر آن ها برای رابطه با شما احترام و ارزش قائل باشند، به سخنانتان گوش می دهند و در یافتن راه حل و اجرای آن به شما کمک می کنند.

10. مرزهای خود را مشخص کنید
مطمئن شوید که در ارتباط با افراد حد و حدود مناسب را برقرار کرده اید. برای درک بهتر به نکته شماره یک برگردید که طبق آن افرادی را که می شناسید در گروه های متفاوتی جای دادید و برای هر گروه مرز مشخصی ترسیم کردید. به عنوان مثال همکار شما نباید در ساعاتی مشخص به منزلتان زنگ بزند (مگر آنکه مورد اضطراری ای پیش آمده باشد). اگر برای داشتن زمانی تنها و اختصاصی برای خود (زمانی برای استراحت و رسیدن به آرامش) دچار مشکل هستید، تاریخی را برای چنین شرایطی مشخص کنید، به همسر خود اطلاع دهید و نسبت به انجام آن متعهد باشید. تعیین مرز برای خود، یکی از بهترین و سالم ترین کارهایی است که می توانید برای بهبود وضعیت خود و روابطتان انجام دهید، پس این نکته را به عنوان یکی از مهمترین نکات برای بهبود روابط به حساب بیاورید. از آن در روابط خود با دیگران استفاده کنید و شاهد بهبود در روابط باشید.

 


باتشکر ازگروه اینترنتی پرشین استار.