به گزارش ایسنا و به نقل از سالون، ناسا ۱۸ ام ماه فوریه، مریخ نورد "استقامت"(Perseverance) را به سوی جو کم قطر مریخ خواهد فرستاد تا دورهی جدیدی در اکتشافات فضایی آغاز شود. فرود بر روی دهانهی جزرو(Jezero)که در شمال خط استوای مریخ قرار دارد کار سادهای نخواهد بود.
طبق گفته ناسا تنها حدود ۴۰ درصد از ماموریتهای مریخ موفقیت آمیز بوده است. اگر این ماموریت موفقیت آمیز باشد مریخنورد استقامت میتواند نظر ما در مورد زندگی فرازمینی را به کلی تغییر دهد. دلیل آن این است که دانشمندان معتقدند "جزرو" که یک دهانهی برخوردی با عرض ۲۸ مایلی(۴۵ کیلومتر) است مکانی ایدهآل برای یافتن شواهدی در مورد وجود حیات میکروبی قدیمی در مریخ است.
هنگامی که "استقامت" بر روی مریخ فرود بیاید شروع به جمع کردن سنگهای مریخ و نمونههای خاک میکند که به زمین بازگردانده میشود. این نوع ماموریت به عنوان ماموریت "بازگشت نمونه" شناخته میشود که در نوع خود بسیار نادر است زیرا هزینههای آن زیاد است. در حقیقت تاکنون ماموریت "بازگشت نمونه" از یک سیارهی دیگر انجام نشده است.
هنگامی که خاک مریخ به زمین برسد در طول دههها دانشمندان آن را برای یافتن نشانههایی از حیات در گذشته مطالعه خواهند کرد.
با این حال برخی دانشمندان معتقدند نمونههای مریخ میتواند به سوال بزرگتری نیز پاسخ دهد: آیا حیات نخستین از مریخ نشأت گرفته است؟
اگرچه این فرضیه که حیات ابتدا در مریخ به وجود آمده و سپس به زمین رسیده کمی تخیلی به نظر میرسد، بسیاری از دانشمندان معروف آن را جدی میگیرند. نام این نظریهی کلی که حیات جای دیگری شکل گرفته و سپس توسط سیارکها و بقایای فضایی به زمین رسیده "پاناسپرمیا"(Panspermia) است.
در حقیقت این نظریه در جامعه علمی کاملا پذیرفته شده نیست اما به نظر میرسد در حال گسترش است و دانشمندانی مثل گری روکان(Gary Ruvkun) که استاد ژنتیک در دانشکدهی پزشکی "هاروارد" است میگویند که این نظریه به نظر بدیهی میرسد.
شواهد با بررسی نحوهی حرکت بقایای فضایی در منظومهی شمسی جوان آغاز میشود. در حقیقت شواهدی از تبادل سنگهای مریخ به زمین وجود دارد. شهابسنگهای مریخی در قطب جنوب و دیگر نقاط جهان پیدا شدند و طبق گفته مرکز بینالمللی جمعآوری شهابسنگ تعداد آنها ۱۵۹ عدد تخمین زده شده است.
روکان میگوید: این سنگها را از آن جهت میتوان به مریخ نسبت داد که درون آنها گازهایی وجود دارد که شبیه به گازهایی است که توسط فضاپیمای وایکینگ(Viking) در جو مریخ دیده شده است. در نتیجه تبادلی بین زمین و مریخ رخ داده است و احتمالا بیشتر از طرف مریخ به زمین زیرا جهت جاذبه مریخ به زمین سراشیبی است.
به اعتقاد روکان که تخصصش ژنومیک است، زمانبندی "حیات سلولی" است که ثابت میکند حیات از سیارهی دیگری به زمین رسیده، شاید از مریخ و یا شاید مریخ هم حیاتش را از سیارهی دیگری گرفته باشد.
روکان میگوید: ژنومهای ما تاریخ حیات را آشکار میکنند و شواهدی در مورد نیاکان ما که میلیونها و یا حتی میلیاردها سال پیش میزیستهاند به ما میدهند.
آر ان آ(RNA) پیش از دی ان آ(DNA) وجود داشته و این موضوع توسط تمام علوم زیستشناسی پذیرفته شده پس ما اولین گامهای تکامل را میدانیم.
به لطف پیشرفتهای ژنومیک درک ما از آخرین نیاکان مشترک جهانی به معنای ارگانیسمی که تمام حیات کره زمین از آن به وجود آمده بیشتر شده است. دانشمندان با مطالعه ژنتیک تمام ارگانیسمهای موجود در زمین، درک خوبی از نیاکان تک سلولی ما پیدا کردهاند. آنها همچنین ترتیب زمانی را میدانند. همه اشکال زندگی مدرن از یک موجود زنده تک سلولی ناشی میشود که حدود ۳.۹ میلیارد سال پیش زندگی میکرده است، تنها ۲۰۰ میلیون سال پس از ظهور آب مایع. این مدت زمان، طولانی نیست و آخرین نیاکان مشترک ما در پیچیدهترین شکلی بودند که یک ارگانیسم میتواند به آن تبدیل شود.
روکان میگوید: دو احتمال وجود دارد. یا روند تکامل و رسیدن به ژنومهای امروزی ساده است و یا دلیل سریع به نظر رسیدن آن این است که آغاز حیات از سیارهی ما نبوده بلکه ما آن را از سیارهی دیگری گرفتهایم. او اضافه کرد: من این فرضیه را دوست دارم اما دیگران هم نظر من نیستند.
اریک آسفاگ(Erik Asphaug) نیز که استاد علوم سیارات در دانشگاه آریزوناست در این مورد هم نظر روکان است. آسفاگ میگوید: آنچه ما در مورد قدیمیترین سنگهای زمین میدانیم این است که آنها شواهد شیمیایی از ایزوتوپهای کربن مربوط به چهار میلیارد سال پیش دارند که به ما میگوید حیات به محض آن که امکان شکل گرفتن در زمین پیدا کرده آغاز شده است. اگر اینگونه باشد پیشبینی جالبی ایجاد میشود.
آسفاگ میگوید: بگذار بگوییم انتظار میرود زمانی که یک سیاره خنک میشود تا آب مایع در آن به وجود آید زندگی در آن شکوفا شود اما فقط با نگاهی به منظومهی شمسی این سوال مطرح میشود که کدام سیاره زودتر قابل سکونت شد؟ مطمئنا مریخ! پیش از آن که زمین برای سکونت آماده شود مریخ قابل سکونت بوده است.
آسفاگ میگوید: اگر قرار بود حیات از هرجایی آغاز شود از مریخ آغاز میشد. ما نمیدانیم چه موارد ویژهای نیاز بوده به طور مثال وجود ماه که زمین را برای پیداش حیات خاص کرده باشد. اما میدانیم اولین سیارهای که آب داشته مریخ بوده است. شواهدی قانع کننده وجود دارد و آن تبادل سنگهای دو سیاره است. هرچه بیشتر به گذشته نگاه کنیم برخوردهای بزرگتری رخ داده است که برخی از آنها به بزرگی یک کوه بوده که میتوانسه میکروارگانیسمهایی را با خود به زمین بیاورد.
آسفاگ میگوید: زنده ماندن در این سفر با سنگی بزرگ برای میکروارگانیسمها مشکلساز نیست و زندگی بر روی سیارهی دیگر با شرایط مناسب نیز برایشان سخت نیست. هر ارگانیسمی که قرار است باقی بماند باید در شرایط دشوار و جابهجایی بین سیارهای دوام آورد. میتوان گفت موجودات میکروبی نخستین با شرایط سخت محیطی نباید مشکلی نداشتند.
آوی لوب(Avi Loeb) استاد دانشگاه هاروارد به سالون میگوید: سنگ مریخی پیدا شده در زمین به نام ALH ۸۴۰۰۱ در طول سفرش بیش از ۴۰ درجهی سانتیگراد گرم نشده بود و میتوانست با خودش حیات به همراه آورده باشد.
هر سه دانشمند معتقدند که مریخنورد استقامت میتواند به نظریهی پاناسپرمیا اعتبار ببخشد.
آسفاگ میگوید: اگر در مریخ بقایای حیات یافت شود، تعجب نمیکنم اگر آن بقایا به حیات در زمین مرتب باشد.
روکان امیدوار است یکی از دانشمندانی باشد که در نمونههای مریخ به دنبال دی ان ای میگردند. او میگوید آوردن اجرام از مریخ کار سختی است اما این موضوع به ما میگوید چه کسی هستیم و از کجا آمدهایم.
لوب گفت: در صورت اثبات آن ما همه مریخی هستیم! او به شوخی افزود: شاید کتاب مردان مریخی زنان ونوسی بیش از آنچه فکر کنیم حقیقت داشته باشد.
یا شاید همانطور که روکان باور دارد ما از یک منظومهی شمسی متفاوت در جهان پخش شده باشیم.
روکان افزود: به نظر من این نظریه که هر سیاره حیات و تکامل خاص و مستقل خودش را دارد احمقانه به نظر میرسد. اینکه حیات در سراسر جهان پخش باشد و ما بخشی از آن باشیم قابل توضیحتر است و این همهگیری زمان مناسبی برای طرح این ایده است. شاید مردم بالاخره آن را باور کنند.
انتهای پیام
کشف ۴ سیاره فراخورشیدی جدید در حال گردش به دور ستارهای شبیه به خورشید

چهار سیاره فراخورشیدی جدید که در حال گردش به دور ستارهای شبیه به خورشید هستند، توسط محققان موسسه فناوری ماساچوست(MIT) با استفاده از دادههای تلسکوپ "تس"(TESS) کشف شده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از سایتک دیلی، محققان موسسه فناوری ماساچوست(MIT) چهار سیاره فراخورشیدی جدید را کشف کردهاند که در فاصله ۲۰۰ سال نوری از زمین، دور یک ستاره خورشید مانند میچرخند.
به دلیل تنوع این سیارات و درخشش ستاره آنها، این منظومه میتواند هدفی ایدهآل برای تلسکوپ فضایی "جیمز وب" ناسا باشد.
"تانسو دیلان" دانشجوی فوق دکترا در انستیتوی اخترفیزیک و تحقیقات فضایی "کاولی امآیتی" هدایت این تحقیق را که در ۲۵ ژانویه ۲۰۲۱ در مجله Astronomical منتشر شده است، بر عهده داشتند.
"دیلان" میگوید این ستاره درخشان و سیارات آن با مطالعه بیشتر میتوانند برای درک نحوه شکلگیری و تکامل سیارات حیاتی باشند. وی در مورد نتایجی که اوایل ماه در ۲۳۷امین نشست انجمن نجوم آمریکا ارائه داد، میگوید: وقتی نوبت به توصیف جوهای سیارههای اطراف ستارههای خورشید مانند میرسد، این منظومه یکی از بهترین اهدافی است که میتوانیم بدست آوریم.
"دیلان" و همکارانش در یک مأموریت ناسا به رهبری MIT این سیارهها را با "ماهواره نقشهبردار فراخورشیدی گذران"(TESS)، شناسایی کردند. محققان برای شناسایی سیارات فراخورشیدی با ماهواره "تس" به دنبال تغییر در میزان نور یک ستاره هستند. یک کمسو شدن کوچک و کوتاه در نور یک ستاره میتواند به معنای عبور یک سیاره از مقابل آن باشد که مانع رسیدن مقداری از نور آن به زمین میشود.
دانشمندان با اندازهگیری این گذرها میتوانند اندازه یک سیاره، مدت زمان چرخش آن به دور ستاره و همسایگان سیارهای دیگر آن را به صورت تقریبی تخمین بزنند. محققان میتوانند همراه با سایر روشهای رصدی مانند اندازهگیری تأثیرات گرانشی یک سیاره بر روی ستاره میزبان خود، سنگی یا گازی بودن، گرم یا سرد بودن و حتی جو ضخیم یا نازک آن را تشخیص دهند.
اگر نور یک ستاره دوردست از جو یک سیاره فراخورشیدی عبور کند، طول موجهای خاصی از نور توسط گازهای موجود در آن جو جذب میشود. هنگامی که این نور به زمین میرسد، طول موجهای نور مربوط به گازهای خاص مانند آب، کربن دی اکسید یا متان از بین خواهند رفت و بدین ترتیب دانشمندان را از ترکیب جو آن سیاره مطلع میکند. این میتواند به منجمان اطلاعاتی حیاتی درباره محیط زیست، تکامل و قابلیت سکونت یک سیاره بدهد.
اگرچه "تس" نمیتواند جو این سیارات را توصیف کند، اما این تلسکوپ در شناسایی اینکه کدام سیاره فراخورشیدی برای مطالعه جوی توسط سایر تلسکوپهای با وضوح بالاتر مانند تلسکوپ فضایی "هابل" ناسا و تلسکوپ فضایی "جیمز وب" قرار است در پاییز ۲۰۲۱ در اولویت قرار گیرند، نقش مهمی دارد.
"دیلان" با استفاده از دادههای "تس" و همچنین تلسکوپهای زمینی تشخیص داد که این ستاره، میزبان یک سیاره بزرگ و سنگی یا به عبارتی یک ابرزمین و سه سیاره گازی است که کوچکتر از نپتون هستند. این سیارات در مقایسه با منظومه شمسی خودمان بسیار نزدیک به خورشید زندگی میکنند. مدار چرخش آنها به دور ستاره میزبان خود از ۱۹ روز تا کمی کمتر از ۴ روز است. این مدار باعث داغ بودن آنها میشود و میانگین دمای سطح آنها از ۷۰۰ درجه فارنهایت تا ۱۵۰۰ فارنهایت است.
این بدان معناست که این سیارات بعید است میزبان حیات باشند، اما دادههای بیشتری برای منجمان فراهم میکند. چرا که یک مدار کوتاه امکان عبورهای مکرر و در نتیجه فرصتهای بیشتری برای بررسی نوری که از جو آن عبور میکند را میدهد. با این حال ممکن است هنوز سیارات کشف نشده دیگری در این منظومه وجود داشته باشد که شاید حتی در منطقه قابل سکونت این ستاره باشند.
اخیراً یک تیم تحقیقاتی دیگر از ماهواره "CHEOPS" برای تأیید یک سیاره پنجم در این منظومه استفاده کرده است که ۲۹ روز طول میکشد تا به دور ستاره خود بچرخد.
"دیلان" میگوید ستاره میزبان این سیارات به نام "TOI-۱۲۳۳" نور کافی را برای مطالعات آینده فراهم میکند. این ستاره از نظر اندازه و دما شبیه به خورشید خودمان است، اما از آنجا که به زمین نسبتاً نزدیک است، در مقایسه با سایر ستارگان بسیار درخشان به نظر میرسد. از نظر ما این درخشانترین ستاره شناخته شده خورشید مانند و یکی از درخشانترین ستارههایی است که حداقل چهار سیاره در حال گذر را در منظومه خود جای داده است. این بسیار مفید است، زیرا یک ستاره درخشان برای توصیف سیارات خود به منجمان نور بیشتری برای کار ارائه میدهد.
ستارگان دارای چندین سیاره فراخورشیدی برای ستاره شناسان بسیار هیجان انگیز هستند، زیرا راههای جدیدی برای مطالعه منظومههای خورشیدی باز میکنند.
"تس" یک ماموریت اکتشافی اخترفیزیک ناسا است که توسط MIT در کمبریج اداره و عملیاتی میشود و توسط مرکز پرواز فضایی گودارد ناسا مدیریت میشود.
انتهای پیام
دانشمندان سرانجام علت انقراض دایناسورها را فهمیدند

دانشمندان در نظریه جدیدی مطرح کردهاند که ستارههای دنبالهداری که توسط میدان گرانشی سیارهی مشتری از مدار خارج شدهاند، احتمالا عامل انقراض دایناسورها بوده اند.
به گزارش ایسنا و به نقل از فیز، برخورد یک جرم آسمانی با زمین که ۶۶ میلیون سال پیش اتفاق افتاد، تاریخ را برای همیشه تغییر داد.
چیکشلوب(Chicxulub) که یک جرم آسمانی است پس از برخورد به زمین دهانهای در نزدیکی سواحل مکزیک از خود برجای گذاشت. قطر این دهانه ۹۳ مایل(۱۵۰ کیلومتر) و عمق آن ۱۲ مایل(۲۰ کیلومتر) است.
تاثیر فاجعهبار این برخورد باعث انقراض ناگهانی و بزرگ دایناسورها شد و علاوه بر آن باعث از بین رفتن سه چهارم گونههای گیاهی و حیوانی روی زمین شد.
اما سوال اینجاست: منشا این سیارک یا ستارهی دنبالهدار چه بوده و چرا به زمین برخورد کرده است؟
اکنون دو محقق از مرکز اخترفیزیک دانشگاه هاروارد و اسمیتسونیان(Harvard & Smithsonian) معتقدند که پاسخ این سوال را یافتهاند.
در مقالهای که در مجلهی(Nature's Scientific Reports) منتشر شده، امیر سراج (Amir Siraj) دانشجوی رشتهی اخترفیزیک هاروارد و آوی لوئب(Avi Loeb) ستارهشناس نظریهی جدیدی ارائه کردند که میتواند منشا و نحوهی سفر این جرم مرگبار را توضیح دهد.
سراج و لوئب با استفاده از تجزیه و تحلیلهای آماری و شبیهسازی گرانش محاسبه کردند که بخش مهمی از ستارههای دنبالهدار با دورهی تناوب طولانی از ابر اورت(Oort cloud) که کرهای یخی است و از بقایای سیارات تشکیل شده و در لبهی بیرونی منظومهی شمسی قرار گرفته نشات میگیرند. این ستارههای دنبالهدار میتوانند توسط میدان گرانشی سیارهی مشتری از مدار خارج شوند.
سراج که در حال تحصیل در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته اخترفیزیک است میگوید: "مشتری" که عظیمترین سیارهی منظومهی شمسی است ستارههای دنبالهدار را به سمت مدار پرتاب میکند و باعث میشود به شدت به خورشید نزدیک شوند.
در طی گذر نزدیک از کنار خورشید این ستارههای دنبالهدار که به آنها سانگریزر(sungrazers)(آفتابگیر) نیز گفته میشود نیروی جذر و مدی بسیار قوی را تجربه میکنند که باعث میشود این اجرام قطعه قطعه شده و قطعات آنها مثل گلوله به اطراف پرتاب شود.
سراج میگوید در طول گذر از کنار خورشید ستارههای دنبالهداری که به خورشید نزدیکترند کشش گرانشی بیشتری را تجربه میکنند، نیروی جذر و مدی در سراسر جرم پخش میشود و پدیدهی اختلال جذرومدی(tidal disruption event) اتفاق میافتد که باعث تکه تکه شدن اجرام میشود. قطعات این اجرام در راه بازگشت به سمت "ابر اورت" ممکن است با زمین برخورد کنند.
بر طبق نظریهی سراج و لوئب احتمال برخورد ستارههای دنبالهدار با تناوب طولانی به زمین ۱۰ برابر بیشتر میشود و همچنین ۲۰ درصد این نوع ستارههای دنبالهدار تبدیل به "سانگریزر" خواهند شد.
این دو محقق میگویند که نظریه جدید آنها شامل سن چیکشلوبها نیز میشود و توضیحات رضایتبخشی در مورد منشا آنها و سایر اجرامی که به زمین برخورد میکنند ارائه میدهد.
لوئب میگوید: مقالهی ما مبنایی برای توضیح علت وقوع این اتفاق ارائه میکند. در حقیقت ما میگوییم که اگر جرمی را که در نزدیکی خورشید قرار دارد خرد کنید احتمال برخورد آن به زمین بالا میرود و میتواند برخوردی ایجاد کند مانند آن که باعث انقراض دایناسورها شد.
شواهد موجود در دهانهی چیکشلوب حاکی از آن است که مواد تشکیل دهندهی این سنگ کندریت کربندار بوده است. نظریه سراج و لوئب شاید بتواند علت این ترکیب غیرعادی را توضیح دهد.
یک نظریهی مشهور در مورد منشا چیکشلوب این است که این جرم آسمانی از کمربند سیارهای منشا گرفته که گروهی از سیارکهای بین مشتری و مریخ هستند. اگرچه کنریت کربن در میان سیارکهای کمربند سیارهای کمیاب است اما احتمالا در میان ستارههای دنبالهدار با تناوب طولانی بیشتر است و میتواند نظریهی برخورد ستارهیدنبالهدار را تایید کند.
دهانههای مشابه نیز ترکیبات مشابهی نشان میدهند. از جمله برخوردی که دو میلیون سال پیش باعث ایجاد دهانه وردفرت(Vredefort) در آفریقای جنوبی شد که بزرگترین دهانهی برخوردی روی زمین است و همچنین برخوردی که باعث ایجاد دهانهی ژامانشین(Zhamanshin) در قزاقستان شد و بزرگترین دهانهی تشکیل شده در یک میلیون سال اخیر است. محققان میگویند زمانبندی این برخوردها محاسبات آنها در مورد برخورد اجرام با اندازهی چیکشلوبها را تایید میکند.
سراج و لوئب میگویند: نظریهی آنها را میتوان با مطالعهی بیشتر این دهانهها، دهانههای مشابه و حتی آنهایی که روی سطح ماه هستند مورد آزمایش قرار داد تا ترکیبات برخورد کنندهها مشخص شود. ماموریتهای فضایی که از ستارههای دنبالهدار نمونهبرداری میکنند نیز میتوانند در این زمینه کمک کننده باشند.
گذشته از ترکیبات این ستارههای دنبالهدار، رصدخانهی جدید ورا رابین(Vera Rubin) در شیلی که سال آینده راهاندازی میشود ممکن است بتواند اختلال جذر و مدی ستارههای دنبالهدار با تناوب طولانی را مشاهده کند.
لوئب میگوید: ما باید قطعات کوچکی که از ابر اورت به سمت زمین میآیند را ببینیم. من امیدوارم بتوانیم این نظریه را با داشتن اطلاعات بیشتری از ستارههای دنبالهدار با تناوب طولانی، آمار بهتر و مشاهده شواهدی از این قطعات بررسی کنیم.
لوئب میگوید: درک این موضوع فقط برای کشف اسرار تاریخ زمین اهمیت ندارد بلکه برای فهمیدن اینکه آیا چنین اتفاقی باز هم زمین را تهدید خواهد کرد بسیار مهم است.
او ادامه داد: احتمالا در لحظهی این برخورد منظرهی شگفتانگیزی شکل گرفته اما ما نمیخواهیم دوباره این منظره را ببینیم.
انتهای پیام