- 1 دسامبر 2017 - 10 آذر 1396
میکروپلاستیکهای دو چندان مضرتر میشود
سازمان ملل متحد در نظر دارد برای جلوگیری از آلودگی دریاها با مواد پلاستیکی، کشورهای جهان را متعهد به اجرای قانونی تازه در سراسر جهان کند. برنامه تازه سازمان ملل قرار است هفته آینده در نشست محیط زیست این سازمان در نایروبی، پایتخت کنیا، اعلام شود که هدف آن تصویب پیمانی تازه برای منع ریختن زبالههای پلاستیکی در اقیانوسهاست.
در حال حاضر کشتیها اجازه ندارند زبالههای پلاستیکی خود را به دریاها بریزند، اما هیچ قانون بینالمللی که ریختن پلاستیک از خشکی به درون آبها را منع کند، وجود ندارد.
کارشناسان میگویند آلودگی ناشی از زبالههای پلاستیکی خطر بسیار بزرگی محسوب میشود و کاملا آشکار است که باید با توافقی بینالمللی، برایش چارهای بیندیشیم.
نمایندگان کشورها در حال حاضر در نایروبی، سرگرم تشکیل گروههای کاری برای بررسی شیوههای مقابله بینالمللی با آلودگی ناشی از ریختن زبالههای پلاستیک و مایکرو پلاستیک در اقیانوسها هستند. به این ترتیب آنها یک هفته پیش از ورود وزرای محیط زیست راه را برای رسیدن به توافقی جامع هموار میکنند.
گفته میشود وزیران محیط زیست کشورهای مختلف موافقت کلی خود را در زمینه به کارگیری اقدامات جدیتر برای مقابله با "بحران پلاستیک" اعلام کردهاند.
آمریکا نیز داوطلب شده که در این زمینه همکاری کند اما دولت این کشور به طور سنتی از توافقهای بینالمللی در زمینه محیط زیست امتناء ورزیده است.
یکی از پیشنهادات این است که از توافق اقلیمی پاریس الگوبرداری شود. براساس این توافق، میزان افزایش گرمایش زمین تا سال ۲۰۵۰ باید زیر ۲ درجه باقی بماند و همه کشورها موظف به ارائه گزارش کاهش تولید گازهای کربنی و تعهد به اهداف دراز مدت میشوند - اما برای رسیدن به این اهداف، خود دارای اختیار تصمیمگیری در سطح ملی هستند.
سازمان ملل متحد تاکنون برای کاهش ریختن پلاستیک به دریاها تا سال ۲۰۲۵ تعهدات جدی نشان داده است، اما برخی از این تعهدات رسمی نشده و کارشناسان محیط زیست معتقدند اقدامات پیشنهادی به اندازه کافی مثمر ثمر نبودهاند.
هدف پیمان تازه که نروژ برای تدوین آن در راس قرار داشته، کاهش زباله پلاستیکی به "صفر" است.
نروژ همچنین خواستار پاکسازی سواحل از زبالههای پلاستیکی است و میگوید این اقدام از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا خراشیدگی باعث تولید میکروپلاستیکهای بسیار مضرتر میشود.
کارشناسان محیط زیست میگویند اطلاعات بهتر در مورد حجم پلاستیکی که در دریاها شناور است و شناسایی منابع آن گام بزرگی است.
سازمان ملل متحد برآورد کرده که هر سال بیش از ۱۵۰ هزار تن پلاستیک در طبیعت رها میشود.
به همین علت، سازمان ملل متحد، ورود پلاستیک به بستر اقیانوسها را بزرگترین مشکل زیست محیطی جهان قلمداد کرده است.
بنابر برآورد سازمان ملل متحد، در هر کیلومتر مربع از بستر اقیانوسها بیش از ۳۰ هزار قطعه پلاستیک رها شده وجود دارد.
این نهاد بینالمللی تخمین زده بیش از ۵۱ تریلیون ذره میکروپلاستیک در بستر آبهای جهان وجود دارد.
امنیت سایبری یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به آن توجه قابل ملاحظهای شده و با نگاهی به اخبار دنیای تکنولوژی کمتر ماهی است که خبری در زمینه نفوذ و انتشار مشخصات حسابهای کاربران منتشر نشود.
از این رو یکی از پرسشهایی که کاربران فارسیزبان در سالهای اخیر و به صورت مستمر از من میپرسند، چگونگی بهبود امنیت سایبری خودشان و کاهش خطر نفوذ به حسابهای مختلف آنلاین و همچنین سیستمهای عاملشان است.
پاسخ دادن به این دست سوالات به آسانی امکانپذیر نیست زیرا هر کاربر در دنیای اینترنت درک مجزایی از امنیت سایبری و واژههایی مانند اطلاعات حساس دارد، با این حال در این مطلب سعی شده به ده نکته مهم برای بهبود امنیت سایبری اشاره شود.
این نکته مهم را نباید فراموش کرد که امنیت دیجیتال مانند امنیت فیزیکی نسبی است و رعایت این نکات، امنیت صد در صد را تضمین نمیکند.
ده نکته زیر براساس اهمیت مرتب نشدهاند چون همه به یک اندازه مهمند:
۱- تایید هویت دو مرحلهای را فعال کنید: تایید هویت دو مرحلهای در حقیقت اضافه کردن یک لایه امنیتی برای حسابهای مختلف آنلاین است به گونهای که پس از وارد کردن رمز عبور، صاحب حساب باید یک کد را که از طریق پیامک و یا اپلیکیشن دریافت میکند وارد کند. هم اکنون سرویسهای مختلف و معروف دنیا این امکان را برای حسابهای خود ارائه میدهند، به عنوان مثال گوگل، فیسبوک، توییتر، واتساپ، تلگرام این امکان را ارائه میدهند.
به دلیل اهمیت این ویژگی شما باید همواره و بدون معطلی، آن را در حسابهای مختلف خود فعال کنید. برای شروع توصیه میشود که ورود دو مرحلهای را برای حساب گوگل خود فعال کنید.
۲- فلش پلیر را حذف کنید: فلش پلیر را میتوان یک حفره امنیتی در دنیای تکنولوژی دانست و علت این ادعا را هم میتوان به بهروزرسانیهای بیشماری دانست که شرکت ادوبی -سازنده فلشپلیر - به صورت مستمر عرضه میکند. با مرور خبرهای نفوذ به رایانههای مختلف و آلوده شدن آنها به باجافزار، میتوان با قاطعیت گفت که فلش پلیر را باید از روی رایانه خود یا موبایلتان حذف کنید و برای چگونگی حذف آن میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
شرکت ادوبی نیز از سال ۲۰۲۰ پشتیبانی از فلش پلیر را متوقف میکند و به همین دلیل بسیاری از وبسایتهایی که براساس فلش پلیر کار میکردند - مانند یوتیوب و آپارات - شروع به پشتیبانی از HTML5 کردهاند که راه حل مدرن و بدون نیاز به نصب نرمافزار خاص و جایگزین مناسبی برای فلش پلیر است.
۳- از سیستم عامل اصل و غیر قفل شکسته استفاده کنید: سیستم عامل را میتوان هسته اصلی هر رایانه و موبایلی دانست، از این رو به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی از سیستم عامل غیر اصل و قفل شکسته - مثلا ویندوز ده - استفاده نکنید. نکتهای که باید همواره به یاد داشته باشید آن است که نسخههای قفل شکسته سیستمهای عامل مختلف، به صورت کلی دارای حفرههای امنیتی مختلفی هستند و علاوه بر آن امکان بهروزرسانی مستمر آنها وجود ندارد، از همین رو همواره از نسخه اصل ویندوز یا مک استفاده کنید.
۴- نرمافزارها و اپلیکیشنهای بیاستفاده را حذف کنید: براساس آخرین گزارشهای منتشر شده، کاربران تلفنهای هوشمند به طور متوسط از ۹ اپلیکیشن در طول روز و ۳۰ اپلیکیشن در ماه استفاده میکنند. از همین رو اگر شما بر روی تلفن همراه و یا رایانه خود دهها نرمافزار دارید، اپلیکیشنها و نرمافزارهایی را که در طول سه ماه گذشته به هیچ عنوان باز و استفاده نکردهاید، حذف کنید.
با حذف نرمافزارها و اپلیکیشنهای بیاستفاده در حقیقت نه تنها شما امنیت دستگاه خود را افزایش دادهاید، بلکه در هزینه ماهیانه اینترنت خود نیز صرفهجویی کردهاید زیرا از بهروزرسانی اپلیکیشنها و نرمافزارهای بیاستفاده جلوگیری کردهاید.
۵- از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور استفاده کنید: با افزایش دامنه استفاده اینترنت در زندگی روزمره، یکی از مشکلاتی که کاربران به صورت روزانه با آن مواجه هستند انتخاب رمزهای عبور مناسب برای حسابهای مختلف است و با توجه به اینکه هر کاربر دهها حساب آنلاین دارد، ایجاد و به خاطر سپردن دهها رمز عبور تقریبا غیرممکن است. از همین رو کاربران باید شروع به استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور مانند LastPass و یا KeePass بکنند تا به این صورت فرآیند ایجاد و ذخیره شدن رمزهای عبور را به این نرمافزارها بسپارند و خودشان تنها و تنها یک رمز عبور را به خاطر داشته باشند.
۶- از اطلاعات مهم و حیاتی خود نسخه پشتیبان آف-لاین بگیرید: تقریبا دو سال پیش گرفتن پشتیبانی از اطلاعات مهم و حیاتی تنها در سرویسهای ابری مانند دراپباکس و گوگل درایو کافی بود و نیاز به نگهداری نسخه آفلاین از این اطلاعات که به هیچ رایانه و خط اینترنتی وصل نباشد وجود نداشت. با ظهور باجافزارها هم اکنون گرفتن یک نسخه آنلاین از اطلاعات حیاتی و مهم نیاز تمام کاربران است زیرا اگر دستگاهشان به بدافزار آلوده شود و دسترسی به سرویسهای ابری از طریق نرمافزار و رایانه برقرار باشد، تمام اطلاعات بر روی سرویس ابری نیز رمزنگاری میشوند. در نتیجه همواره از اطلاعات مهم و حیاتی خود یک نسخه آفلاین بر روی یک هارد دیسک اکسترنال ذخیره کنید.
۷- از آنتیویروس اصل استفاده کنید: اگر از یکی از سیستمهای عامل ویندوز، مک او اس و یا اندروید استفاده میکنید، فراموش نکنید که باید حتما یک آنتیویروس بر روی آنها نصب کنید. این افسانه است که سیستم عامل مک او اس نیازی به آنتیویروس ندارد. باید روی مک آنتیویروس نصب شود.
برای نصب آنتیویروس هم دهها گزینه در بازار وجود دارد که نسخهها رایگان و قانونی این آنتیویروسها برای محافظت دستگاه شما در برابر بدافزارهای جریان اصلی کافی هستند و نیازی نیست که از نسخه قفل شکسته آنتیویروسهای پولی استفاده کنید. به عنوان مثال آنتیویروس Avast یا Avira را میتوان از جمله آنتیویروسهایی دانست که نسخه رایگان آن برای استفاده روزانه جوابگو است.
۸- سیستم عامل و آنتیویروس خود را همواره بهروز نگه دارید: علاوه بر اینکه باید از آنتیویروس اصل استفاده کنید، باید آن را به صورت روزانه نیز بهروز کنید. این بدان معناست که اگر شما یک آنتیویروس را بر روی دستگاه خود نصب کنید و آن را به صورت روزانه بهروز نکنید، بودن یا نبودن آن آنتیویروس اهمیت خاصی ندارد و میتوانید وجود آن بر روی دستگاه خود نادیده بگیرید. فراموش نکنید که باید آنتیویروس خود را روزانه بهروز کنید نه هفتگی یا ماهیانه.
۹- از اپلیکیشن سیگنال استفاده کنید: با ظهور تلفنهای هوشمند استفاده از اپلیکیشنهای مختلف برای تماس و ارتباط با دیگران افزایش چشمیگیری یافته است به گونهای که صدها اپلیکیشن از این دست تاکنون طراحی شده است. در این میان امنیت و عدم شنود مکالمات به یکی از دغدغههای کاربران سرتاسر دنیا از جمله ایران شده است و یکی از سوالاتی کاربران ایرانی هر روز میپرسند امن بدون یا نبودن تلگرام است.
به عنوان یک قانون کلی هر زمان یک اپلیکیشن از رمزنگاری نقطه به نقطه (End-to-End) حمایت کند، آن اپلیکیشن را میتوان یک اپلیکیشن امن دانست، و در این مورد اپلیکیشن سیگنال را میتوان امنترین اپلیکیشن حال حاضر در دنیای اینترنت دانست که سازمانها و افراد مختلف آن را تایید کردهاند. از همین رو اگر نگران شنود افراد و دولتهای مختلف هستید، استفاده از اپلیکیشن سیگنال پیشنهاد میشود که برای iOS میتوانید آن را از اینجا و برای اندروید از اینجا دانلود کنید.
۱۰- از ویپیان یا فیلترشکن استفاده کنید: هر زمانی که به اینترنت در مکانهای عمومی وصل میشوید، فارغ از اینکه میخواهید سانسور اینترنت را دور بزنید، باید همواره از ویپیان یا فیلترشکن استفاده کنید تا به این صورت خودتان را در برابر احتمال شنود و جاسوسی افراد و هکرهای احتمالی محافظت کنید. در حقیقت با اجرای ویپیان و فیلترشکن شما یک ماسک بر روی چهره خود میکشید و امکان اینکه یک فرد یا شرکت (به جز شرکت ارائه دهنده ویپیان یا فیلترشکن) فعالیتهای آنلاین شما را رصد کند از بین میبرید.
در نهایت تاکید میکنم که امنیت دیجیتال یک مفهوم نسبی است و با اجرای موارد فوق هم تضمین صد در صد برای عدم نفوذ به حسابهای شما وجود ندارد
امروزه هیچ جشنواره فیلم ارزشمندی بدون فیلمی درباره بحران پناهجویان کامل نخواهد بود. برای مثال در فهرست بخش مسابقه جشنواره کن امسال فیلمی به نام "ماه ژوپیتر" به چشم میخورد، این فیلمِ مجار داستان تعقیب و گریز یک پناهجوی است که طی این تعقیب و گریز با نیرویی فراانسانی از نو متولد میشود. همچنین در فهرست بخش مسابقه جشنواره فیلم ونیز مستند آی وی وی با نام "جریان انسانی" وجود دارد که به بحران پناهجویان میپردازد. علیرغم ارزشمند بودن این فیلمها، ولی نمیتوان گفت که این فیلمها در دهههای آینده بارها و بارها دیده خواهند شد. این فیلمها بیشتر مناسب دوران معینی هستند تا فیلم هایی برای تمام فصول. ولی هنوز یک فیلم مربوط به بحران پناهجویی بعد از ۷۵ سال از زمان ساخت آن در سال ۱۹۴۲ به عنوان سرگرمکنندهترین فیلم سینمای هالیوود شناخته میشود: کازابلانکا.
البته این فیلم فقط درباره پناهجویان نیست. کازابلانکا در نگاه نخست یک ملودرام رمانتیک است که حوادث غیرعادی جنگ زمینهی آن را تشکیل میدهند. قهرمان فیلم، ریک (همفری بوگارت)، مالک آمریکایی بسیار خوشپوش و کلبیمسک یک کلوب شبانه در کازابلانکا در مراکش در سال ۱۹۴۱ است. ریک میگوید برایش مهم نیست که جنگ اروپا را تکهتکه کرده است و غرغرکنان میگوید «کار شما سیاست است» و «کار من اداره سالن». ولی این پوسته سختی که دور خود کشیده با ورود یک مشتری بسیار زیبا بنام ایلسا لوند (اینگرید برگمن) ترک میخورد. ایلسا عشق پیشین ریک است که دو سال پیش از این با او در پاریس آشنا شده است.
در آن زمان ایلسا، همسر ویکتور لازلو (پل هنرید) رهبر جنبش مقاومت چک علیه نازیها است و ریک از این موضوع اطلاعی ندارد. با اینهمه او فکر میکرده که همسرش ویکتور در اردوگاه کار اجباری آلمانها کشته شده است. وقتی که ایلسا میفهمد همسرش هنوز زنده است، ریک را ترک میگوید و به نزد ویکتور باز میگردد. اکنون ایلسا و یکتور لازلو به کلوبی آمدهاند که ریک به منظور فراموش کردن ایلسا راه انداخته است. (از همه کلوبهایی که در همه شهرها در سرتاسرِ جهان وجود دارد، او کلوب من را انتخاب میکند.). ریک دو گزینه را در برابر خود میبیند: یکی اینکه بگذارد لازلو به چنگ افسر گشتاپو، سرگرد اشتراسر (کنراد وایدت) بیفتد و گزینه دیگر اینکه بدون چون و چرا به آنها دو «برگهی عبور» بدهد تا بتوانند مخفیانه از مراکش بگریزند.
اگر سویه تراژیک رمانتیک فیلم را کنار بگذاریم، کازابلانکا بیش از هر کمدی دیگری تماشاگر را میخنداند و بهتر از هر فیلم موزیکالی ترانه دارد. این فیلم برمبنای نمایشنامهای به نام «همه به کافه ریک میآیند» از مورای بونت و یوآن آلیسون ساخته شده است، نمایشنامهای که بختی برای اجرا پیدا نکرد. مایکل کورتیز کارگردان، که پیشتر برخی از فیلمهای پرهیاهو یی با بازی ارول فلین را ساخته بود، در کازابلانکا فضایی زنده و پرجنب و جوش ساخته به نحوی که متوجه نمیشویم در حال تماشای تعدادی آدم در یک بار پر از دود هستیم که در حال حرف زدن با یکدیگرند.
بیشتر بخوانید:
این حرف زدن مداوم در فیلم بهانهای برای شکایت از آن بدست نمیدهد. [فیلمنامه اقتباسی کازابلانکا محصول کار سه فیلمنامه نویس است: ژولیس جی آپستاین، فیلیپ جی آپستاین، و هوارد کُخ.] برادران آپستاین با لطیفهها و هوارد کُخ با پر رنگ کردن سویهی ژئوپولیتیک فیلم، کازابلانکا را به فیلمی با بیشترین میزان نقل قول-و نیز با بیشترین میزان نقل قول اشتباه- بدل ساختند. برای مثال «دوباره اون قطعه رو بزن ، سَم» جملهای نیست که ریک در فیلم میگوید، اما این مانع نشده که این جمله را از آن موقع تاکنون استفاده نکنیم.
آیا یک فیلم مدرن هالیوود میتواند همچون کازابلانکا وقتی به معضل پناهجویانِ جهان میپردازد اینقدر مفرح باشد؟ احتمالاً نه. ولی توجه فیلم به معضل پناهجویان است که به کازابلانکا جان میدهد و آن را به فیلمی مرتبط با قرن ۲۱ بدل میسازد.
موضوع فیلم از طریق یک مونتاژ باز ارائه میشود. در ابتدای فیلم راوی با صدایی غمگین وضع و حال آن روزها را بازگو میکند: «با شروع جنگ جهانی دوم در اروپای محصور از جنگ، چشمان زیادی با امیدواری یا یاس به سوی آزادی در آمریکا خیره شده بود. لیسبون بدل به بزرگترین نقطه عزیمت برای ترک اروپا و رفتن به آمریکا شد. ولی همگان نمیتوانستند مستقیماً خود را به لیسبون برسانند، و بنابراین مهاجرین از راههای پرپیچ و خم و غیر مستقیم به سوی لیسبون به حرکت درآمدند: از پاریس به مارسی، از راه مدیترانه به اوران، آنگاه با قطار، اتومبیل یا پای پیاده از راه کناره شمال آفریقا به سوی کازابلانکا در مراکشِ مستعمره فرانسه».
فیلم کوتاه خبری که به همراه صدای راوی در شروع فیلم به نمایش در میآید- فیلمی از خانوادههایی که با پای پیاده در امتداد راههای روستایی در حرکتاند، و اموال خود را در چمدانها و ساکهایشان به همراه میبرند- بسیار به راش های برنامههای خبری شبانه این روزها شبیه است. ولی تفاوتها فریبنده است. در طول دوران زندگی خود به دیدن انسانهای بیخانمان عادت کردهایم، انسانهایی که به سفرهای طاقتفرسا از آفریقا به سوی شمال و اروپا از راه دریا تن میدهند. کازابلانکا به یادمان میآورد که در زمانی نه چندان دور جهت حرکت پناهجویان و بیخانمانها بر عکس بود.
وقتی که پناهجویان به مراکش میرسند، بسیاری از آنها در کلوب شبانه درجه یک ریک، کافه آمریکاییها وقت میگذراند. درست است که کافه ریک از بسیاری از کمپهای پناهجویان راحتتر است، ولی صدای همهمه گفتگوها در کافه طنینی آشنا دارد برای کسی که یک فیلم مستند درباره بحران پناهجوییِ اخیر دیده است: فروش جواهرات به بهای کمتر از قیمت واقعی؛ خرید کابین در یک قایق ماهیگیری به قیمت گزاف.
پناهجویان تنها با جواهرات و پولهایشان معامله نمیکنند. رنو (کلود رنه) رئیس پلیس فرانسوی خوشبرخورد شهر، ویزای خروج را در عوض خدمات جنسی اعطا میکند- معاملهای که دست کم به عنوان یک بازی بیضرر به نظر میرسد. در یکی از صحنههای فیلم دستیار رنو به نزد او میآید و به او میگوید که «یک مشکل دیگر ویزا پیش آمده». رنو کراواتش را محکم میکند و به دستیارش میگوید که «طرف را بفرست داخل». میتوانیم کورتیز و تیمش را برای قاچاقی رد کردن چنین افرادی از دست ماموران تحسین کنیم ولی نگرش توام با بخشایش فیلم نسبت به استثمار جنسی رنو پذیرفتنی نیست.
بااینهمه خود ریک اهل چنین سوء استفادههایی نیست. او به فراری (سیدنی گرین استریت)، سردسته بازار سیاه شهر، میگوید «کار من تجارت انسان نیست». بااینهمه رفتهرفته ریک در مییابد که چشم بستن روی تجارت انسان تفاوت چندانی با خود آن کار ندارد. در فیلم صحنهای تاثیر گذار وجود دارد که در آن ریک به کمک شوهرِ تازه عروس بلغار (جوی پج) که پشت میز رولت نشسته میرود و برای پیروزی در شرط بندی به او کمک میکند تا تازه عروس مجبور نشود به جای پول با سروان رنو همبستر شود- این صحنه و کار ریک اشک را به چشم کارمندان کافه و بقیه حاضران میآورد. در صحنهای دیگر سرپیشخدمت کافه با یک زوج اتریشی سالخورده که راهی آمریکا هستند برندی مینوشد و از انگلیسی دست و پاشکستهشان تعریف میکند. راینر ورنر فاسبیندر کارگردان آلمانی این صحنه را حاوی «یکی از زیباترین دیالوگهای تاریخِ سینما میداند.»
صحنههای دیگری هم در فیلم هست که بقیه بازیگران و سایر دستاندرکاران تهیه فیلم را به گریه انداخته است، چرا که بسیاری از بازیگران و دستاندرکاران خود پناهجو بودند. وایدت نقش یک نازی را در فیلم بازی میکند، ولی در واقع او از دست نازیها فرار کرده است. هم سکال و هم کورتیز هر دو از یهودیهای مجار هستند: سکال سه خواهر و دختر خواهرش را در اردوگاه کار اجباری از دست داده است. نوا ایزنبرگ در کتاب تازهاش راجعبه فیلم میگوید:«تقریبا تعداد زیادی از هفتاد و پنج بازیگر زن و مرد فیلم مهاجر بودند...از میان ۱۴ بازیگر مشهور فیلم تنها سه بازیگر در آمریکا متولد شدهاند: همفری بوگارت، دوولی ویلسون [پیانیست احساساتی کافه، سم]، و جوی پج.» (یکی از طنزهای نامحسوس و شیطنتآمیز فیلم این است که به اصطلاح «کافه آمریکاییها» نه در آمریکا هست و نه تعداد زیادی آمریکایی در آن است. بااینهمه دلمان میخواهد که بپرسیم «آمریکاییها» در اینجا چه معنایی دارد؟)
اگرچه داستان ریک بدشانس و ایلسا یک فانتزی هالیوودی است،- در وهلهی نخست باید گفت که هیچ افسر نازیای در کازابلانکای واقعی وجود نداشته است- ولی تجربههای تروماتیک خود بازیگران و دستاندرکاران فیلم است که پایههای اساسی فیلم را پیریزی کرده است. خود این امر دلیل اصلی تاثیرگذاری فیلم است، خواه از گذشته بازیگران آن مطلع باشید خواه نه. پائولین کائل در نیویورکر مینویسد: «اگر بازیگران هالیوود با لهجههای تصنعیشان ایفاگر نقشهای فرعی فیلم میشدند، مسلما فیلم هیچگاه این کیفیت را پیدا نمیکرد.»
خوشبختانه لسآنجلس سال ۱۹۴۲ تفاوت چندانی با کافه ریک نداشت. یهودیهای آواره از سرتاسر اروپا در لسآنجلس جمع میشدند، انگلیسیشان را تقویت میکردند، از مهماننوازی و مصاحبت آمریکاییها بهرهمند میشدند، و در ذهن رویای یک زندگیسعادتمندانه را میپروراندند. اگر هدف طرح داستان فیلم دفاع از ایده کمک به پناهجویان است، خود فیلم نیز استدلالی نیرومند برای این هدف است. سرآخر، اگر به خاطر پناهجویان نبود، محبوبترین فیلم کلاسیک هالیوود هیچگاه ساخته نمیشد.