وقتـی آقایان با حقیـقت پـدر شدن روبـرو می
شونـد
بعد از تولد نوزاد، آقایان با حقیقتی روبه رو می شوند که
شاید پذیرفتن آن خیلی ساده نباشد؛ آن ها پدر شده اند، با مسئولیت
های جدید و انتظارات تازه! برای برخی آقایان قبول این تغییر و تحول
آسان است و به محض آن که فرزندشان را در آغوش می گیرند و از
بیمارستان خارج می شوند، رخ می دهد. اما برای برخی دیگر چند روزی
زمان لازم است. به هر حال دیر یا زود هر مردی متوجه می شود که بعد
از زایمان همسرش زندگی اش تغییر کرده است و هر روز با مسائل جدید و
تجربه های عجیبی مواجه خواهد شد.
نکات زیر شامل 10 تجربه پدرانه است که بشکلی عجیب و غریب
ممکن است رخ دهد :
1. احساسات متضاد
پدر در اولین ماه های بعد از تولد نوزادش با احساساتی
متناقض مواجه می شود. از یک سو احساس قدرت و غرور می کند که
توانسته به موجودی شبیه خود جان دهد و از سوی دیگر احساس ضعف می
کند چون نمی تواند متوجه نیازهای نوزادش شود و آن ها را برطرف کند.
2. آموختن شیوه جدیدی از دوست داشتن
عشقی که پدر به فرزند دارد با
عشقی که به همسر یا مادر و پدر یا سایر اطرافیان دارد کاملا متفاوت
و غیرقابل مقایسه است.
3. احساسات مبهم
یک روز پیش می آید که مردی به
فرزندش نگاه کند و با خود بگوید: دوستش دارم؟ درواقع روزی می آید
که خلاء جایگزین تمام احساسات می شود و مرد ترجیح می دهد زندگی
کنونی را برای همیشه فراموش کند و زندگی جدیدی را آغاز کند. معمولا
بعد از این حس احساس گناه و عذاب وجدان به دلیل چنین تصمیمی به
سراغ آقایان می آید و با خود فکر می کنند آیا این عادلانه است که
فرزندشان را ۱۰۰ درصد دوست ندارند؟ آیا پدر خوبی هستند؟ احساسات
مبهم از جمله احساسات کاملا طبیعی است که چند بار به سراغ پدرها می
آید تا آنجا که به آن عادت می کنند.
4. افسردگی
بسیاری از افراد فکر می کنند
افسردگی بعد از زایمان مخصوص خانم هاست اما برخی مرد ها هم بعد از
تولد فرزندشان دچار افسردگی می شوند. این افسردگی برخلاف آنچه در
مادران رخ می دهد به دلیل تاثیر هورمون ها نیست بلکه به دلیل مواجه
شدن با حقیقت است. تا قبل از تولد فرزند تمام توجه زن به همسرش
بوده اما بعد از تولد نه تنها توجه همسر از مرد برمی گردد بلکه
نیازهای جدید مثل خرج های اضافه، اختلالات خواب و... همگی زمینه
ساز افسردگی می شوند.
5. ترس
اولین ماه های تولد ماه هایی
پر از دلهره برای مردان است. دلهره ناشی از اینکه نتوانند نیازهای
فرزندشان را برطرف و نقش خود به عنوان پدر را ایفا کنند. این ترس و
ترس هایی مانند آن بخشی از تغییر نقش مردان از همسر به پدر است.
بخشی از این ترس ها در سال اول تولد و بخشی دیگر به مرور از بین می
روند اما به هر حال کم و بیش تمام پدرها با این دلهره ها دست و
پنجه نرم می کنند.
6. تغییر نوع ارتباط با همسر
قبل از تولد فرزند رابطه زن و
شوهر با هم قوی تر است اما بعد از تولد، نقطه تمرکز هر دو زوج
فرزندشان می شود. زن و شوهر دیگر فرصت کافی برای حرف زدن در مورد
علایق شان ندارند و نقش پدر و مادری شان پررنگ تر می شود. روان
شناسان توصیه می کنند حتی بعد از بچه دارشدن چند دقیقه ای در روز
را به خود اختصاص داده و با همسرتان وقت بگذرانید.
7. سرکوب انتظارات
در ۶ یا ۸ هفته نخست تولد
انتظارات مردان به عنوان یک پدر سرکوب می شود. نوزاد آن ها نه
لبخند می زند، نه می خندد و نه نسبت به بازی و علاقه آن ها عکس
العمل نشان می دهد. او فقط گریه کردن را آموخته است. این موضوع
باعث می شود مرد ها اشتیاق خود را از دست بدهند. البته باید کمی
صبور باشند و منتظر بمانند.
8. مواجهه با شکل جدیدی از دوست داشته
شدن
به مرور فرزند یاد می گیرد که
پدر را دوست داشته باشد و این حس دوست داشته شدن برای پدر جذاب
است. اولین صداکردن نام پدر، گرفتن دست او یا خوابیدن روی سر شانه
اش حسی است که بیشتر مردان را متعجب می کند.
9. آموختن برنامه ریزی و صبر
شاید تا قبل از بچه دارشدن،
بیرون رفتن برای یک مرد کار ساده ای باشد. او سویچ اتومبیلش را
برمی دارد و ماشین را روشن می کند، به مرکز خرید می رود و برمی
گردد اما انجام این کار با یک فرزند کار ساده ای نیست. پدرها به
مرور یاد می گیرند که چطور برای بیرون رفتن با فرزندشان برنامه
ریزی کنند و صبور باشند و چگونه با نیازهای آن ها در خارج از خانه
کنار بیایند.
10. صحبت در مورد مسائل جدید و غیرمعمول
مردها بعد از پدرشدن از
مسائلی با اطرافیان شان حرف می زنند که شاید غیرمعمول باشد.
اصطلاحاتی که کودک شان موقع حرف زدن از آن استفاده می کند یا
اطلاعاتی در رابطه با بیماری های کودکان یا توانایی های آن ها از
جمله مسائلی می شود که دوست دارند در جمع های خانوادگی از آن
بگویند.
کـودک و رویـای شیـرین در اتـاق خواب مامان
کودک را به اتاق خوابش میبرید. چراغ خوابش را روشن
میکنید، کمی با هم حرف میزنید، کتاب میخوانید، به همه بهانههای
کودک جواب میدهید، برایش آب میآورید. بالشاش را مرتب میکنید و
بالاخره با کلنجار بسیار کودکتان میخوابد. هنوز مدت زیادی نگذشته
است که در اتاق خودتان صدای پاهایش را میشنوید و در خواب و بیداری
متوجه میشوید مثل همیشه او، خودش را به تخت خواب شما دعوت کرده
است. آنقدر خسته هستید که نمی توانید واکنشی نشان بدهید و تا صبح
کودکتان که پاهایش لای موهایتان فرورفته است را تحمل میکنید!
بسیاری از پدر و مادرها همین مشکل را با کودکان خردسال و حتی
دبستانی شان دارند. در واقع بسیاری از پدر و مادرها بدون توجه به
تنظیم عادت خواب نوزاد و با سهلانگاری درباره خواب کودک و به امید
اینکه وقتی بزرگتر شود مشکلات خواب حل میشوند این بحران را ایجاد
میکنند. کودک سه ساله تان به اتاق شما میآید و میگوید: "تشنمه"،
"دلم برات تنگ شده"، "میشه امشب پیشت بخوابم؟"، "من میترسم"، "تو
اتاقم صدا میاد"، "من مریضم"، "خوابم نمیبره"، "من تو اتاقم
تنهام"... واکنش شما در نیمههای شب وقتی غرق خواب هستید چه
میتواند باشد جز اینکه او را به آغوش بگیرید و بخوابید؟
حالا باید در این شرایط چه
کنید؟ چگونه میتوانید به کودکتان بیاموزید بدون ترس و اضطراب در
اتاق خواب خودش بخوابد و هر شب با بهانههای متفاوت به اتاق خواب
شما نیاید؟
این نکات آموزشی به شما کمک
میکنند تا به کودکتان یاد بدهید بدون ترس در اتاق خوابش بخوابد:
•
چیدمان اتاق خواب
کودک را با سلیقه کودک و متناسب با سن و سالش طراحی کنید.
از کودک برای چیدمان اتاق خواب کمک
بگیرید. اجازه بدهید خودش مدل تخت خواب، پرده و فرش را انتخاب کند
و یا محل قرار گرفتن تخت و اسباب بازیها را تعیین کند. ممکن است
بعضی از خواستههای کودک نامعقول یا غیرعادی باشند. مهم نیست که
چیدمان اتاق از نظر شما خوب نباشد. حداقل برای مدت کوتاهی اجازه
بدهید اتاق خواب کودکتان آنطوری باشد که خودش علاقه دارد. هدف اصلی
شما باید این باشد که کودکتان عاشق اتاق خودش بشود و از ماندن در
اتاق لذت ببرد.
•
به اندازه تخت خواب دقت کنید.
بعضی از پدر و مادرها بدون توجه به
نیاز کودک، او را در تخت خوابی بزرگ یا بسیار کوچک قرار میدهند.
شاید بعضی از کودکان از داشتن تخت خواب بزرگ لذت ببرند. اما ممکن
است تخت خواب بزرگ، کودک را بترساند. مناسب ترین تخت خواب برای
کودکان خردسال و دبستانی، تختی است مابین تخت نوزادی و تخت نوجوان.
تخت خوابهای کودکان معمولا طراحیهای متفاوتی مثل ماشین یا قصر
دارند. مطمئن شوید که تخت خواب کودک راحت باشد. تشک مناسبی دارد و
کودک دوستش داشته باشد.
•
عادتهای خواب جالب بسازید.
نیازی نیست که عادتهای خواب خیلی
خاص و جزیی باشند اما باید برای کودک جالب و دوست داشتنی باشند.
کودکتان باید مشتاق انجام دادن آنها باشد و شبهایش خاطرهانگیز و
متفاوت باشند. مثلا ممکن است خواندن یک کتاب مورد علاقه در محل
خاصی از اتاق خواب برای کودکتان بسیار جالب باشد یا دوش گرفتن، گوش
کردن به یک موزیک و خوردن یک خوراکی موردعلاقه و سپس مسواک زدن به
همراه آواز خواندن، دعا کردن، حرف زدن درباره اتفاقات روزانه و
آداب بوسیدن و به آغوش گرفتن همگی میتوانند بخشی از عادات خواب
کودک شما باشند. حتما آداب خوابیدن را رعایت کنید زیرا این آداب
برای کودکتان قوانین نانوشتهای خواهند بود که هم او را برای یک
خواب آرام و بدون ترس آماده میکند و هم او را کودکی قانونمدار
میکند.
به طور معمول یک دوش آب گرم، کودک را برای خواب آرام آماده میکند.
اما اگر احساس میکنید بعد از دوش گرفتن کودکتان پرانرژی و هشیار
میشود این عادت خاص را کنار بگذارید.
•
در اتاق خواب کودک نخوابید و اگر کنارش دراز
میکشید بعد از مدت کوتاهی بلند شوید.
کودک نباید تصور کند که همیشه یک نفر باید در کنار او خوابیده
باشد. یکی از دلایل ترسهای شبانه کودکان این است که آنها ابتدا در
آغوش پدر یا مادر به خواب میروند اما بعد در خواب احساس میکنند
تنها ماندهاند.
•
برای کودک قانون تعیین کنید و انتظارات
معقول داشته باشید.
به او بگویید "امشب تو اتاقت میخوابی و هیچ عذر و بهانهای قبول
نیست". این روش بسیار کمک کننده است. مثلا یادآوری کنید که او دیگر
به مهد کودک میرود و شما از او توقع دارید تا هر شب در اتاق خوابش
بخوابد زیرا همه کودکان در این سن از پدر و مادرشان جدا میشوند و
تنهایی میخوابند. بگویید"برای یک کودک چهار ساله این یک امتیاز
خاصه که خودش تنهایی بخوابه و حالا که اینقدر بزرگ شدی میتونی به
یکی از عروسکات اجازه بدی تا کنارت بخوابه و تو مراقبش باشی."
•
در برابر گریه و زاری کودک تسلیم نشوید.
اگر کودکتان گریه یا التماس کند و شما هم تسلیم شوید او برنده میشود. به او
بگویید شما برای بوسیدن، به آغوش گرفتن و بحث و خواهش تمنای بیشتر
بیحوصله و خسته هستید. اگر کودکتان به اتاقش بر نگشت بدون بحث او
را به اتاقش ببرید. ضعف نشان ندهید و تسلیم نشوید. مطمئن باشید هر
بار که تسلیم شوید او را برای حربههای بعدی آماده میکنید.
حتی اگر خسته هستید
و یا غرق خوابید، بلند شوید و کودک را به اتاق خودش بازگردانید.
قانون را یادآوری کنید"تو باید تو اتاق خودت بخوابی". باید به
خودتان، همسرتان و کودک کمی سختی بدهید. اگر چند شب روی قواعد خواب
پافشاری کنید خواهید دید کودکتان چگونه برای خوابیدن استقلال پیدا
میکند.
جذابیت و آرامش را برای
اتاق خواب کودک فراهم کنید :
-
میتوانید یک ماهی قرمز در اتاق کودک بگذارید و به او تلقین کنید
در اتاقش تنها نیست.
- یک
عروسک خرسی "مامان" یا "بابا" تهیه کنید و به او بگویید آنها
مراقبش هستند.
-
پتو و ملحفههای زیبا تهیه کنید و اجازه بدهید کودک خودش پتویش را
انتخاب کند.
-
برای شروع یک هدیه در نظر بگیرید. مثلا برایش یک مسواک جدید بخرید.
اگر او توانست یک شب را تنها در اتاقش بخوابد صبح روز بعد یک جایزه
کوچک به او بدهید.
-
یک مهمانی خواب برگزار کنید. به اتاق خواب کودک بروید و در اتاقش
قبل از خواب همگی یک خوراکی خوشمزه بخورید یا باهم آواز بخوانید.
اجازه بدهید تا کودک در شب با اتاقش آشنا شود.
-
حتما قبل از خواب کودک را کمی به آغوش بگیرید و با جملات مثبت و
تأکیدی آرامش کنید. ترسها را از کودک دور کنید و یادآوری کنید که
پدر و مادرش مراقب و محافظ او هستند و شبها به اندازه روزها خوب و
آرامش بخش هستند.
نکات بیشتر در رابطه با اتاق خواب
کودک :
-
ریشه ترسها و نگرانیهای کودک از تنها خوابیدن در اتاقش را جستجو
کنید. از او بپرسید آیا از چیزی میترسد؟ چه احساسی در اتاق خوابش
دارد؟ ترس کودکان از موجودات خیالی مثل هیولای شب میتواند یکی از
دلایل ترس از تنها ماندن در اتاق خواب باشد. حتی کودکتان از تخیل
آنچه در کتابها خوانده است، حیوانات جنگل مثل شیر و ببر و گرگ و
شنیدن قصههای معمولی مثل شنگول و منگول و از دست دادن پدر و مادر
دچار اضطراب شبانه و بدخوابی شود. همچنین سایه اشیا میتوانند او
را بترسانند. به همین دلیل شما باید دلایل ترس کودک از تاریکی و
خواب را بفهمید و در گام بعدی ترسها را از او دور کنید.
-
به او بگویید که حیوانات جنگل هرگز نمیتوانند وارد اتاق خوابش
شوند. هیولا واقعی نیست و اگر فکر میکنید بعضی از قصههای خیالی
میتوانند برداشت غلطی برای کودکتان ایجاد کنند آنها را نخوانید.
شبها قبل از خواب برای کودکتان شعر و ترانه بخوانید و یا اگر
کودکتان قوه تخیل بالایی دارد و تحت تاثیر خیالاتش است از موجودات
خیالی دوست داشتنی مثل ستاره یا پرنده و فرشته نگهبان حرف بزنید.
آسمان پرستاره شب و نور ماه را نشانش بدهید و فانتزیهای مثبت و
خوب کودک را تقویت کنید و از غلبه خیر بر شر و پیروزی فرشته بر دیو
داستان بگویید.
-
اگر کودک از تاریکی شب میترسد یک چراغ خواب روشن کنید و یک بار
اشیا را در تاریکی نشانش بدهید تا او مطمئن شود در تاریکی اشیا
تغییر نمیکنند یا چیزی کم یا اضافه نمیشود.
-
یک رایحه خوش میتواند برای کودک آرامش بخش باشد. از اسپریهای خوش
بو کننده هوا یا عودهای خوشبو استفاده کنید.
-
اگر کودکتان اسباب بازی خاصی دارد که دوستش ندارد و یا حتی از آن
میترسد، آن را کنار بگذارید. برای اینکه مطمئن شوید میتوانید از
کودک بپرسید از کدام اسباب بازی یا عروسکش میترسد یا دوستش ندارد.
-
یک لیوان آب در کنار تخت کودک بگذارید یکی از بهانههای کودک برای
بیرون آمدن از اتاق خواب تشنگی است.
-
قبل از خواب کودک را به دستشویی ببرید تا با آرامش بخوابد.
-
ممکن است در پروژه جداسازی، کودک دچار شب ادراری نیز بشود. هرگز با
عتاب و تحقیر واکنش نشان ندهید و این شرایط را تحمل کنید. حتما از
او بپرسید که چرا شب جایش را خیس کرده است.
-
اگر کودکتان به مهدکودک میرود، میتوانید برای تشویق بیشتر از
مربیهای مهد کودک کمک بگیرید. آنها معمولا میتوانند با تشویق و
آموزش کودک را ترغیب کنند تا برای استقلال خودش تلاش کند. یک هدیه
کوچک و مورد علاقه تهیه کنید و بعد از اولین شب موفقیت آمیز در
مهدکودک و در حضور دوستانش به کودک هدیه بدهید. تاثیر این روش بی
نظیر است.
-
اگر ترسهای کودک اغراق آمیز و نامعقول است پیش از برنامه ریزی
برای جدا سازی با کمک یک روان پزشک و روانکاو کودک، ابتدا دلایل
ترس را بشناسید و درمانش کنید.
- هرگز دو مورد خاص که میتوانند برای کودک بحران ساز باشند را همزمان اجرا نکنید. مثلا اگر میخواهید کودک را از پوشک بگیرید یا وقتی او به تازگی به مهد یا مدرسه میرود نباید به فکر جداکردن اتاق خواب کودک باشید. ابتدا باید از آرامش روحی و حساسیتهای عاطفی کودک مطمئن شوید و سپس قدمهای بزرگ و تاثیرگذار را بردارید.
جـواب
هایی برای سـوال
های عجیـب کودکان
تنها چیزی که بچه ها را خسته نمی کند، سوال کردن است. همه
چیز برای کودکان حکم معما را دارد معمایی که خودشان از پاسخ دادن
به آن عاجزند و برای همین دست به دامن بزرگترها می شوند. غافل از
اینکه همین سوالات گاهی بزرگترها را هم حسابی گیج می کند. بخصوص
اگر این سوال ها علمی باشد. همان پدر و مادری که همیشه دوست داشتند
فرزندشان فردی عاقل بار بیاید حالا در جواب دادن به پرسش او
ناتوانند. نگران نباشید، این مشکلی است که تقریبا بیشتر والدین با
آن دست به گریبان هستند. در اینجا برخی پرسش های رایج کودکان و
نحوه پاسخ به آنها را با شما مرور می کنیم.
- چرا دایناسورها دیگر وجود
ندارند؟
به فرزندتان بگویید ۶۵ میلیون سال
پیش یک شهاب آسمانی با زمین برخورد کرد و همه چیز را در زمین تغییر
داد. دایناسورها که نمی توانستند با این تغییرات کنار بیایند از
بین رفتند و جایشان را حیوانات دیگری گرفتند که می توانستند با آب
و هوای جدید زندگی کنند.
آنچه شما باید بدانید این است که دایناسورها می توانند کودکان را
با مفاهیم گسترده تر علمی مواجه کنند. پس از این فرصت استفاده کنید
و با او درباره این مسائل صحبت کنید.
- چرا زبان های مختلفی در دنیا وجود دارد؟
به فرزندتان بگویید هزاران سال قبل،
مردم در جوامع مختلف در سراسر دنیا که دور از هم زندگی می کردند،
کلمات مخصوص خودشان را اختراع کردند تا با هم صحبت کنند. به همین
دلیل امروز مردمی از یک منطقه به یک زبان صحبت می کنند و افرادی از
مناطق دیگر به زبانی دیگر. زبان نیز در طول زمان تکامل پیدا کرده
است به طوری که اگر صحبت های فردی را که ۵۰۰ سال پیش انگلیسی حرف
می زده، بشنوی به سختی می توانی آن را درک کنی.
آنچه شما باید بدانید این است که می توانید به کودک کمک کنید فرهنگ
ها و زبان های دیگر را بیاموزد. به فرزندتان یادآوری کنید که شاید
از نظر مردمان دیگر هم حرف زدن ما عجیب باشد و به او برخی واژه
هایی که از زبان دیگر استفاده می کند بازگویی کنید مثلا پاستا که
ایتالیایی است.
- چرا این مرد بی خانمان است؟
به فرزندتان بگویید من خوشحالم که تو
این را متوجه شدی. دلایل زیادی برای بی خانمانی مردم وجود دارد.
شاید کارشان را از دست داده باشند و... در هر صورت ما باید به آنها
احترام بگذاریم و اگر می توانیم با کارهایی مانند جمع آوری لباس
گرم به آنها کمک کنیم.
آنچه شما باید بدانید این است که بچه ها دید وسیعی درباره نحوه
زندگی ندارند و فکر می کنند همه مانند آنها زندگی می کنند. آنها
شفقت شگفت انگیزی دارند و بنابراین بهتر است یک فکر بکر درباره کمک
به این قبیل افراد به کمک کودک تان بکنید.
- چرا برخی قسمت های بدنمان را می پوشانیم؟
به فرزندتان بگویید به طور کلی از
انسان ها انتظار می رود همیشه به خصوص در انظار، جسم برهنه خود را
از دیگران پوشیده و محفوظ نگه دارند. با توجه به سن کودک با او
درباره تماس های خوب و زشت به گفتگو بپردازید. به او بگویید که جسم
او متعلق به اوست و حق مسلم اوست که آن را پوشیده و محفوظ نگه
داشته و بدون رضایت و خواست او هیچ کس حتی پدر و مادر و سایر
نزدیکان حق ندارند اندام او حتی دست و صورتش را لمس کنند. کودک خود
را توجیه کنید که اگر کسی بدون رضایت او یا به اجبار قصد لمس جسم
او را کند یا به هر دلیلی باعث آزار و ناراحتی او شود، او وظیفه
دارد از این عمل امتناع و اجتناب کرده و موضوع را با والدین خود در
میان بگذارد.
آنچه شما باید بدانید این است که این بهترین فرصت برای نگرش طبیعی
شما به اندام بدن است. از این فرصت استفاده کنید و به کودک تان
برخی محدویت های بدنش را توضیح دهید.
- چرا مردم مریض می شوند؟
به فرزندتان بگویید دلیل آن میکروب
است. این موجودات کوچک از طریق هوایی که تنفس می کنیم یا غذایی که
می خوریم وارد بدن می شوند و اغلب اوقات هم ما را بیمار نمی کنند
اما گاهی وقت ها بدن ما نمی تواند با آنها مبارزه کند و بنابراین
ما مریض می شویم. اما خوشبختانه استراحت و مصرف دارو می تواند به
بهبود بیماران کمک کند.
آنچه شما باید بدانید این است که بین شرایط رایج مانند سرماخوردگی
و بیماری های خطرناکی مانند سرطان تمایز قائل شوید و عادات سالمی
مانند شستن دست ها را در او ایجاد کنید و به او بگویید این کار
باعث زدودن میکروب ها می شود.
- چرا بعضی از بزرگ ترها وقتی خوشحالند گریه می کنند؟
به فرزندتان بگویید وقتی بچه ها
خوشحال می شوند بالا و پایین می پرند اما بزرگ ترها احساسات پیچیده
تری دارند و وقتی بسیار خوشحالند ممکن است کمی هم غمگین باشند.
آنچه شما باید بدانید این است که کودکان طیف وسیعی از احساسات را
ندارند و بنابراین این مفهوم می تواند آنها را دست پاچه کند. به
این ترتیب می توانید کودک را تشویق کنید که احساساتش را بیان کند.
- چرا آسمان آبی است؟
به فرزندتان بگویید نور خورشید از
رنگ های زیادی تشکیل شده (رنگین کمان)، اما زمانی که به ذرات هوا
برخورد می کند ما فقط رنگ آبی را می بینیم.
آنچه شما باید بدانید این است که اگر کودک چنین سوالی کرد باید
خودتان را برای سوال های علمی دیگر او نیز آماده کنید و بنابراین
برای آنکه او را به آنچه پرسیده علاقه مند کنید بهتر است از وسایل
کمک آموزشی استفاده کنید.
- چرا کودک همسایه بیشتر از من اسباب بازی دارد؟
به فرزندتان بگویید این بستگی به
بزرگ ترها دارد که با پول هایشان چه کار کنند و شاید همسایه ما
ترجیح می دهد بیشتر از ما برای فرزندش اسباب بازی بخرد اما در عوض
ما کارهایی انجام می دهیم که خانواده را شادتر می کند.
آنچه شما باید بدانید این است که بهتر است از این فرصت استفاده
کنید و درباره مفهوم پول بیشتر با او صحبت کنید از کجا می آید و
خانواده چطور آن را پس انداز یا خرج می کنند. برای او توضیح دهید
که هر چیزی هزینه ای دارد و بعد درباره تفاوت خواستن و نیاز با او
صحبت کنید.
- چرا باید کودک همسایه را برای تولدم دعوت کنم؟
به فرزندتان بگویید اگر این کار را
نکنی ممکن است او ناراحت شود و ما تمام تلاش مان را می کنیم که
نسبت به دیگران مهربان باشیم. تو مجبور نیستی با همه صمیمی باشی
اما تصور کن که چه احساسی داری اگر او مهمانی داشته باشد و همه را
دعوت کند به جز تو.
آنچه شما باید بدانید این است که بچه ها در سنین پیش دبستانی می
توانند گروه تشکیل دهند و دیگران را از عضویت آن محروم کنند اما
مبارزه با این رفتار تاثیر عمده ای در پیشگیری از این رفتار دارد.
- چرا من نمی توانم مثل شما شب ها تا دیر وقت بیدار بمانم؟
به فرزندتان بگویید بدن و مغز شما
بعد از یک روز پر فعالیت به استراحت بیشتری نیاز دارد. از آنجا که
تو خیلی بیشتر از بزرگ ترها فعالیت می کنی و در حال یادگیری هستی
باید بیشتر استراحت کنی. با زود خوابیدن بدن و مغز تو در طول روز
بهتر کار می کند.
آنچه شما باید بدانید این است که محققان معتقدند استراحت در بهبود
فعالیت های فکری بسیار موثر است و وقتی کودکان کمتر از ۱۰ ساعت
استراحت می کنند یادگیری شان کاهش می یابد.
رازهایی که کمتر زنی در مورد همسرش میداند
مجله ایده آل: شما فکر می کنید که مرد ها، ساد ه، بی توجه و خود خواه هستند اما روانشناسان می گویند که آنها نه تنها از زن ها پیچید ه ترند ، بلکه خیلی د قیق به شما و د یگر اتفاقات اطراف شان توجه می کنند و برخلاف تصور شما، خیلی هم فد اکار و از خود گذشته هستند . آنها می گویند د نیای مرد ان هزار و یک پیچ و خم د ارد که کمتر زنی از عهد ه کشفش برمی آید . د رواقع از نظر آنها هیچ زنی نمی تواند آنطور که باید همسرش را بشناسد و به همین د لیل، د نیای زند گی زناشویی، پر است از سوء تفاهم ها و مشکلاتی که تنها به د لیل همین نا آشنایی رخ می د هد . اما با تمامی این اوصاف، یک زن شاید نتواند همسرش را تمام و کمال بشناسد ، اما می تواند از حقایق ساد ه ای که شاید هیچ وقت به آنها توجه نمی کرد ه، باخبر شود و با آگاهی از آنها زند گی اش را نجات د هد . اگر شما می خواهید از این د سته از زن ها باشید ، این ریزه کاری ها را جد ی تر بگیرید و بیشتر با مرد زند گی تان آشنا شوید .
ازد واج را جد ی می گیرند
شاید مرد ها با ترد ید بسیار، موقعیت هایشان را برای ازد واج بررسی کنند و شاید راحت تن به تشکیل زند گی ند هند ، اما شواهد می گوید که مرد ها سرسری از کنار ازد واج نمی گذرند و آن را جد ی می گیرند . د رست است که آنها سال ها برای پید ا کرد ن یک مورد مناسب برای ازد واج وقت می گذارند ، اما وقتی تن به تشکیل زند گی می د هند ، با جد یت برای موفق شد نش تلاش می کنند . شاید به همین د لیل است که وقتی از آنها می پرسید �اگر به گذشته برگرد ند ، چه گزینه ای را برای ازد واج انتخاب می کنند �، 90 د رصد شان می گویند د وباره از همسر فعلی شان خواستگاری می کنند . مرد ها عاشق عاد ت هستند . آنها نه تنها به محله و شهر شان وابسته می شوند ، بلکه به زن زند گی شان هم به شکل خارق العاد ه ای وابسته می شوند و حتی اگر روزی او را از د ست د هند ، هرگز نمی توانند به اند ازه او به فرد د یگری وابسته شوند .
احساس شان را د ر عمل شان جا می د هند
شما انتظار د ارید که همسرتان د ر هر مورد کوچکی که د ر زند گی اش پیش می آید ، با شما د رد د ل کند و احساسش را با شما د ر میان بگذارد ؟ یا شاید د وست د ارید وقتی با او خرید می روید ، نظرش را به وضوح بگوید و وقتی غذا می خورید ، د ست پخت تان را با حرف هایش قضاوت کند ، اما مرد ها اساسا از این جنس نیستند . شما کمتر مرد ی را پید ا می کنید که احساسش را با حرف هایش بیان کند . مرد ها د وست د ارند با عمل شان این حس را نشان د هند و وقتی عشق شان را می خواهند ابراز کنند ، از شما برای انجام کار هایشان همکاری می طلبند . آنها د وست د ارند د ر عمل همراه شما باشند نه د ر کلام. البته گمان نکنید یک مرد هرگز به حرف نمی آید . شما می توانید با ابراز احساسات تان ��#1575;لبته نه به شکلی اغراق شد ه- و فرصت د اد ن به او، زبانش را باز کنید . اما تا زمانی که او هم با کلام عشقش را به شما نشان ند هد ، هرگز با قهر و بحث نارضایتی تان از این اتفاق را به او نشان ند هید . یاد تان نرود که مرد ها خیلی د یرتر از زن ها اعتماد و تکیه می کنند ، پس این زمان را به او بد هید .
با د ل و جان گوش می د هند
اگر گمان می کنید همسرتان به حرف های شما بی توجه است و د ر تمام مد تی که با او حرف می زنید ، منتظر تمام شد ن حرف های شماست، کاملا د ر اشتباه هستید . راه و رسم شنید ن مرد انه، با راهی که شما برای شنید ن انتخاب می کنید کاملا متفاوت است. شما نمی توانید تنها به این د لیل که همسرتان هنگام گوش کرد ن کلمه ای را به زبان نمی آورد یا آنطور که انتظار د ارید با شما همد رد ی نمی کند ، او را به نشنید ن متهم کنید . مرد ها د وست د ارند با سکوت شما را همراهی کنند تا به د قت حرف هایتان را بشنوند . برخلاف زن ها، مرد ها میل زیاد ی به همذات پند اری و ارائه توصیه های عجیب و غریب ند ارند . مرد ها تنها می خواهند شنوند ه خوبی باشند و بد ون د خالت د ر کار شما، راه را برای آرام شد ن تان فراهم کنند .
به تنهایی نیاز د ارند
د رست است که مرد ها از همکاری شما استقبال می کنند و آن لحظات را عاشقانه ترین لحظات زند گی می د انند ، اما معنای این تمایل، این نیست که همه لحظات زند گی آنها را با حضور و همکاری تان پر کنید . مرد ها به زمانی خالی برای خود شان نیاز د ارند . آنها د وست د ارند د قایقی از روز را بد ون حضور هیچ کس بگذرانند و حتی اگر د ر آن لحظات هیچ کاری نمی کنند ، تنها غرق افکار شان باشند . مرد ها نه تنها د ر عاد ی ترین روزهای زند گی نیاز به این تنهایی د ارند ، بلکه د ر لحظات سخت و پرتنش هم د وست د ارند کمی با خود شان خلوت کرد ه و تکلیف ذهن شان را با خیلی چیزها روشن کنند ، پس اگر می خواهید حضور تان مشکل ساز نشود ، این زمان را به آنها هد یه د هید . باور کنید که یک مرد قد ر این فرصت را خوب می د اند و اگر هم آن را از او د ریغ کنید ، نمی تواند رضایتی را که باید از شما د اشته باشد .
مثل پد رشان هستند
اگر می خواهید بد انید که یک مرد د ر زند گی زناشویی اش چه شخصیتی را بروز می د هد ، نگاهی به پد رش بیند ازید . روانشناسان می گویند حتی مرد انی که د ل خوشی از رفتارهای پد رشان ند ارند ، د ر بزرگسالی و به ویژه بعد از ازد واج، شبیه پد رشان می شوند . البته شاید خیلی از این مرد ها، هرگز این موضوع را قبول نکنند ، اما واقعیت این است که با محبت و همد ل بود ن یا نبود ن آنها، کاملا بستگی به رفتارهایی د ارد که از پد رشان د ید ه اند . روانشناسان معتقد ند رابطه یک پد ر با یک ماد ر، می تواند گویای رابطه فرزند آنها با همسرش باشد ، پس قبل از انتخاب، حسابی به این موضوع توجه کنید .
آنها زود تر فراموش می کنند
شاید برای یک زن، د عوا، بحث و قهر موضوعی باشد که ماه ها ذهن را به خود مشغول می کند و بین او و همسرش فاصله می اند ازد ، اما واقعیت این است که مرد ها چنین خصلتی ند ارند . اگر با همسرتان شد ید ترین بحث عمرتان را کرد ه اید ، انتظار ند اشته باشید که او به اند ازه شما از این موضوع رنج ببرد و به د لیل این اتفاق از شما فاصله بگیرد . یاد تان نرود که مرد ها د ر لحظه زند گی می کنند . برای آنها د عوا د رست د ر لحظه تمام شد نش به سمت فراموشی می رود و قهر اصلا د ر د نیای آنها جایی ند ارد . یک مرد د رنهایت چند ساعت به چنین موضوعاتی فکر می کند و حتی اگر این اتفاق ها روی قضاوتش د ر مورد شما و زند گی تان تاثیر گذاشته باشد ، نمی توانید گلایه هایی که یک زن از این اتفاقات می کند را از زبان یک مرد بشنوید . از طرف د یگر، مرد ها نمی توانند با این خصلت زن ها که فراموش کرد ن برایشان سخت است، کنار بیایند . آنها د وست د ارند پروند ه یک بحث، همانجا بسته شود و نمی توانند بپذیرند که همسرشان هر روز و هر لحظه آن موضوع را یاد آوری کند .
بعد از ازد واج هم یاد خانواد ه شان می افتند
حتی اگر یک مرد د ر د وران مجرد ی اش رابطه نزد یکی با خانواد ه اش ند اشته باشد ، این رابطه بعد از ازد واج تقویت می شود . مرد ها با قبول مسئولیت یک زند گی، سختی هایی که خانواد ه شان د ر این سال ها کشید ه بود را می بینند و حتی اگر پیش از این چند ان قد ر آنها را نمی د انسته اند ، بعد از ازد واج بیشتر از همیشه قد رشناسی شان را ابراز می کنند . آنها می خواهند با محبت کرد ن های بعد از ازد واج، د ین شان را به خانواد ه شان اد ا کرد ه و قد رشناسی شان را اثبات کنند . یک مرد حتی اگر چیزی به زبان نیاورد ، طاقت د ید ن بی تفاوتی همسرش نسبت به خانواد ه خودش را ند ارد . مرد ها د وست د ارند بعد از ازد واج از خواهر و براد رهای کوچک ترشان حمایت کنند و کارهایی که قبل از آن برای ماد رشان انجام نمی د اد ند را انجام د هند ، پس اگر می خواهید همسرتان مرد زند گی شما باقی بماند ، به این میل او بیشتر توجه کنید .
راه هـــای استحـــکام روابـــط زناشـــویی
روابط زناشویی
میتواند بسیار پیچیده باشد. گاه یک رفتار ناخواسته، لحن یک جمله، عادتی روزمره یا
حتی موضوعی به ظاهر بیاهمیت به مشکلی بزرگ تبدیل میشود و رابطه میان همسران را از
عادی به بحرانی میکشد.
ممکن است تنشهای کوچک به آهستگی یا با شتاب ناگهانی آسیبهای جدی را در پی آورد و
بنیان زندگی مشترک را بلرزاند. این پیچیدگیهای رفتاری، روانی و شخصیتی که از
انتظارات متقابل همسران ناشی میشود برای بسیاری افراد روابط زناشویی را به راه
رفتن روی لبه تیغ شبیه میکند! کوچکترین لغزشی به بهانهای برای مشاجره و دلخوری
تبدیل میشود و انگار باید همواره مراقب و گوش به زنگ بود! در حقیقت میتوان
اینطور گفت که اختلافات رابطه زناشویی را پیچیده میکند و به دنیای ناشناختهها و
ناخواستهها میبرد و در مقابل صلح و دوستی میان همسران رابطه عمیق میان آنها را
سهل و ساده و در عین حال دوستداشتنی و دلخواه میکند. بیدلیل نیست که روانشناسان
محبت را نوشداروی هر رابطهای میدانند. با این حال زوجین در قبال یکدیگر وظایفی
دارند که بدون رعایت آنها زندگی مشترک همواره در معرض انواع تهدیدهاست. این وظایف
که با رفتار و کردار طرفین ارتباط مییابد و از نوع نگاه آنان به زندگی مشترک ناشی
میشود، میتواند خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل کند و پادزهری برای جلوگیری از
بروز اختلافات یا آب سردی بر آتش مشاجرات باشد. اگر خواهان یک زندگی خانوادگی گرم و
صمیمی با همسرتان هستید توصیههای زیر را آویزه گوش کنید.
۱ - متعهد باشید
بدون تعهد، خانه روابط زناشویی از پای بست ویران است! زندگی مشترک با
تعهد آغاز میشود و با همان ادامه مییابد. باقی شوون زندگی زناشویی در حقیقت باید
تصویری مطلوب از این تعهد عمیق و پا برجا باشد تعهد جنبه اخلاقی زندگی زناشویی را
تصویر میکند و بدون آن پیکره خانواده جان ندارد.
۲ - عشق را فراموش نکنید
معروف است که عشق همان ماههای اول زندگی مشترک از بین میرود و باید جایگزینی
برایش یافت. در حالی که باید حساب عشق را از شور و هیجان ابتدای زندگی مشترک جدا
کرد و در یک کلام آن را محبت و پیوند میان همسران پنداشت. بدون عشق زناشویی به
رابطهای اجباری، ماشینی و احتمالا خستهکننده بدل میشود.
۳ - با احترام رفتار کنید و
سخن بگویید
کسانی را که به یکدیگر احترام نمیگذارند بیشتر میتوان دشمن پنداشت تا زن و شوهر.
آدمی نیازمند احترام است و آن را از نزدیکانش بیش از سایرین توقع دارند.
۴ – قدردان باشید
رضایت هریک از زوجین از زندگی مشترک و اظهار کلامی و عملی آن میتواند به رضایت
دیگری منجر شود. قدردان یکدیگر بودن، سپاسگزاریها، تشکرها و… ستون زندگی مشترک
را محکم و چه بسا ناگسستنی میکند.
۵ - هدیه بدهید
معروف است که هدیههای کوچک، خوبیهای بزرگ را به ارمغان میآورند. لازم نیست برای
همسرتان هدیهای پیچیده در کاغذ کادو تهیه کنید. گاهی میوهای که برای خوشایند او
میخرید، کاری را که با نیت راحتی و لذت او انجام میدهید، تشکری که از دل و جان
برآمده باشد یا این که برای وی وقت بگذارید و کاری کنید که خوش بگذرد بهترین هدیه
برای همسر است.
۶ - ارزش قائل شوید
کاری که مرد بیرون خانه برای تامین معیشت و زن درون خانه برای یک زندگی بهتر انجام
میدهند باید در چشم طرفین ارزش و احترام ویژه داشته باشد. کار کردن درون یا بیرون
خانه با یکدیگر تفاوتی ندارد و توان جسمی و روحی آدمی را میطلبد. اگر در چشم مردی
کار منزل آسان است و به قول معروف کاری ندارد آن گاه باید منتظر شروع اختلافات بود.
۷ â- خویشتندار باشید
جوهر آدمی در سختیها آشکار میشود. چه بسا زندگیها که در خوشی کهنه شده و سپس با
بروز ناگهانی یک مشکل حاد که ریشه در درون یا بیرون خانواده دارد از هم پاشیده است.
افزایش توانایی برای مقابله با مشکلات و تلخکامیها که جزو جداییناپذیر زندگی
هستند یکی از کارکردهای ازدواج و یافتن رفیق و همدمی برای بردن بار زندگی محسوب
میشود. مصیبتها و تلخیها موقعیتهای تنشزایی پدید میآورند که اگر طرفین قدرت
مقابله با آنها را نداشته باشند سعادت و خوشبختی زندگیشان کمرنگ میشود. دیگر این
که هرچه زن و مرد در مقابله با مشکلات ضعیفتر باشند تعداد مشکلات بیشتر میشود و
چه بسا یک اتفاق کوچک در حد صحبتهای یکی از اعضای فامیل به یک مصیبت و فاجعه برای
زندگی مشترک تبدیل شود.
۸ - مقایسه نکنید
این که میگویند مقایسه به ایجاد رقابت و انگیزه پیشرفت تبدیل میشود را درزندگی
زناشویی فراموش کنید. برای ایجاد انگیزه پیشرفت راههای بهتر و موثرتری وجود داشته،
اما بنا به تجربه مقایسه اغلب بار منفی دارد و مخرب است. مقایسه همسر با دیگری هم
دور از اخلاق است و هم تلخکامی به بار میآورد. به جای مقایسه و به رخ کشیدن ضعفها
و آنچه فرد مقابل ندارد تواناییها و داشتههایش را تحسین کنید تا برای افزایش آنها
ترغیب شود.
۹ - دروغ نگویید
حتی برای پوشاندن ضعفهایتان و آنچه از گفتنش شرم دارید دروغ نگویید. دروغ رابطه
زناشویی را از امنیت روانی تهی میکند و اعتمادی را از بین میبرد که بازیافتنش
هرگز آسان و سریع نیست.
۱۰ - دعوا نکنید
در دعوا چنان که قدیمیها گفتهاند حلوا خیرات نمیکنند. این که دعوا نمک زندگی است
تعارف است و برای جوش دادن پیوندی گفته میشود که گسسته. بهترین راهحل اختلافات از
طریق گفتوگوی دوستانه و جلوگیری از بالا گرفتن مشاجره است.
۱۱ - به آنچه به همسرتان مربوط
است اهمیت بدهید
تفاوت ساختاری ذهن زن و مرد موجب میشود اولویت اعتناها برای آنان دگرگونه باشد. در
این میان اغلب زنها هستند که زیان میکنند و دلخور میشوند. آنان دوست دارند
همسرشان به لباسی که پوشیده یا نحوه چینش وسایل منزل توجه کند و بلکه حداقل برای
دقایقی درباره آن صحبت کند و نظرش را بگوید. در مقابل ممکن است مردها فقط به این که
نشان دهند متوجه این تغییرها شدهاند اکتفا کنند. به همین دلیل است که اغلب زنها
همسرانشان را بیمبالات و بیخیال توصیف میکنند و مردها نیز معتقدند همسرشان زیادی
حساس و رمانتیک است! البته برای طرفین بهتر است این تفاوت ذهنی را بپذیرند و با آن
کنار بیایند.
۱۲ - پذیرا باشید
اختلاف سلیقه و علاقه امری طبیعی و بلکه مبارک است. فقط افراد متکبر که نمیتوانند
عیبهای خود را ببینند و بشناسند سعی میکنند دیگری را شبیه خودشان کنند. اغلب
افرادی که میخواهند همسرشان را تغییر بدهند درباره مسائل بسیار جزئی صحبت میکنند
که از همان ابتدا معلوم است چقدر بیارزشاند. اختلاف سلیقه در پسندیدن رنگ لباس،
نوع چیدمان وسایل، نحوه انجام امور خصوصی، خانوادگی و… باید محترم شمرده شوند.
فراموش نکنیم زن و مرد قبول میکنند که با یکدیگر زندگی کنند نه این که برای یکدیگر
زندگی کنند و خود را مطابق سلیقه طرف مقابل تغییر دهند. میگویند اگر سخن حق و
درستی در میان باشد بالاخره شنیده خواهد شد. ازدواج برای ارتقای خود فرد و همسرش
است و فقط ممکن است این ارتقای تدریجی با تغییر همراه باشد.