- 3 دسامبر 2017 - 12 آذر 1396
پنجاه سال پیش روز سوم دسامبر ۱۹۶۷، قلب دنیس داروال، قربانی ۲۶ ساله تصادف رانندگی در داخل قفسه سینه لوئیس واشکانسکی، فروشنده ۵۴ ساله شروع به تپیدن کرد.
خبر نخستین جراحی پیوند قلب انسان به انسان به سرعت به سرخط خبرهای جهان تبدیل شد. کریستیان بارنارد، جراح اهل آفریقای جنوبی تیم جراحی را هدایت میکرد.
خبرنگاران و فیلمبرداران از سراسر جهان به بیمارستان "گرووته شور" شهر کپتاون پایتخت افریقای جنوبی هجوم آورند، خیلی زود این بیمارستان به نام بارنارد و واشکانسکی مشهور شد.
با وجودی که واشکانسکی فقط ۱۸ روز زنده ماند، اما گزارشهای اولیه این عمل جراحی را "تاریخی" و "موفقیت آمیز" توصیف کردند.
اولین پیوند قلب چنان توجه رسانهها را به خود جلب کرد که فصل جدیدی را در زمینه کار پزشکان و بیماران مشهور، نشست خبری پس از جراحیها و اطلاعرسانی گزارشهای پزشکی گشود.
این جراحی در کنار خبر قدم گذاشتن انسان روی کره ماه که دو سال بعد اتفاق افتاد، یکی از مهمترین اتفاقات قرن بیستم بود.
همانطور که خبرنگاری نوشت، "این همان چیزی است که هر خبرنگاری آرزویش را دارد."
در این شاهکار درخشان تکنولوژی، نمادینترین عضو انسانی دخیل بود و یک داستان آشنا که چطور مرگ یک نفر میتواند به نجات دیگری بینجامد.
توجه عموم
فعالیت روزانه و احساسات لحظه به لحظه واشکانسکی از بیمارستانی که در آن بستری بود، گزارش میشد. اینکه او بیدار شد، صحبت کرد، برای صبحانه یک تخم مرغ پخته خورد، همه اینها تیتر صفحه اول روزنامه ها را به خود اختصاص میدادند.
همسر واشکانسکی و پدر اهدا کننده قلب هم در پوشش خبری رسانهها مدام مورد توجه قرار میگرفتند. تصویر این دو در حالیکه خانم واشکانسکی گریه کنان از آقای داروال به خاطر موافقت با اهدای این هدیه گرانقدر یعنی اهدای زندگی قدردانی میکرد.
پس از اینکه واشکانسکی دچار عفونت ریه شد و درگذشت، غم و اندوه آنها با همگان به اشتراک گذاشته شد.
آقای داروال از اینکه دخترش را برای بار دوم از دست داده سوگواری میکرد "اکنون دیگر هیچ قسمتی از بدن او زنده نبود."
اما دکتر بارنارد همچنان در معرض توجه عموم بود.
جذاب و خوشتیپ؛ عکسش روی جلد مجلهها چاپ میشد، با مقامات و بازیگران سینما دیدار میکرد و هر کجا میرفت عکاسان و خبرنگاران به دنبالش بودند.
اما در همین حال نگرانیها هم درباره موضوع پیوند قلب بالا گرفت و میان پزشکان اختلاف نظر افتاد.
جراحان زیادی از نظر تکنیکی آماده انجام جراحی پیوند قلب بودند و عمل جراحی بارنارد موجی از فعالیتهای جهانی را به راه انداخت.
در سال ۱۹۶۸، ۴۷ تیم پزشکی متفاوت بیش از صد عمل پیوند قلب را در سراسرجهان انجام دادند. تک تک این جراحیها مورد توجه عموم و رسانهها قرار گرفت و این برای حرفه پزشکی که تا آن زمان به طور سنتی ساکت و خاموش بود، اتفاق تازهای بود.
تا آن زمان بیشتر دریافت کنندگان قلب فقط مدت کوتاهی زنده می ماندند - بعضی فقط چند ساعت- و همین بالا بودن آمار مرگ پس از جراحی پیوند انتقادها را افزایش داد.
پرسشهایی درباره اینکه آیا امکانات موجود برای مهار سیستم ایمنی بدن بیمار در حد چنین جراحیای هست و آیا اصلا این جراحی ارزش آن را دارد که چنین تکنولوژی پیشرفتهای برایش بکار گرفته شود
پیچیدگیهای اخلاقی و مشکلات قانونی درباره جدا کردن یک قلب سالم که همیشه نماد زندگی و مرگ بوده است و اینکه آیا این عمل به منزله کشتن فرد اهدا کننده قلب خواهد بود، نگرانیهای دیگری را مطرح کرد.
انگیزه پزشکان در نجات جان بیمارانی که به عنوان اهدا کننده بالقوه شناسایی میشدند، مورد تردید قرار گرفت بخصوص پس از آنکه در دومین عمل جراحی پیوند قلب بارنارد، در ژانویه ۱۹۶۸ قلب یک مرد رنگین پوست -اصطلاحی که در آفریقایی جنوبی دوران نژاد پرستی، برای نژادهای مختلط استفاده میشد- به یک مرد سفید پوست پیوند زده شد.
جراحی اندام های سالم برای پیوند به بیماران دیگر از یک سو باعث امیدواری و از یک سو باعث وحشت شد.
اولین پیوند قلب در ماه می ۱۹۶۸در بریتانیا مثل همه جا بشدت مورد توجه رسانهها و عموم مردم قرار گرفت اما بحث و جنجالی عمومی که در باره این نوع جراحی در گرفت باعث شد در دهه ۱۹۷۰ موقتا ممنوع شود.
اما همزمان باعث پیشرفتهای چشمگیر در درمان سیستم ایمنی پیوند قلب دوباره از سر گرفته شد.
جراحی پیوند قلب امروزه عملی رایج و تحولی در افزایش طول عمر است اما برای رسیدن به اینجا از پنجاه سال پیش، راه دشواری را طی کرده است.